نام : جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
فرمت : پی دی اف PDF
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن در زمینه ی آموزش بورس و نحوه ی معاملات در آن برای افرادی که به صورت حرفه ای علاقه مند هستند در این بازار فعالیت داشته باشند بسیار مناسب می باشد و تقریبا هر چیزی که مورد نیاز یک سهام دار تازه وارد می باشد و یا حتی افرادی که مدت ها در بازار حضور دارند دارا می باشد . مطالب موجود در این جزوه به همراه مثال های گوناگون و به صورت ساده و مستقیم بیان شده است و سعی شده در حد امکان اختصار در بیان رعایت شده باشد . در ادامه به بیان فهرست مطالب این کتاب و بخش هایی از آن می پردازیم .
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
برای مشاهده ی سایر فایل های مرتبط با آموزش بورس و سهام بر روی همین متن کلیک نمایید.
برای مشاهده ی مطالب رایگان در زمینه ی بورس و سهام بر روی این متن کلیک نمایید.
دریافت فایل بلافاصله پس از پرداخت
تخفیف ویژه به مدت محدود
با 50% تخفیف ویژه
مشاوره و آموزش حرفه ای کسب درآمد در بورس به همراه سیگنال های ویژه با بالاترین بازدهی ها
برای ارتباط بیشتر با شماره ی 09142113398 در تماس باشید
تضمین حفظ و افزایش سرمایه ی شما در بازار بورس تهران
نایاب ترین و بهترین کتب بورسی را در فیکت بیابید
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
مقدمه
مزایای بورس اوراق بهادار
بازارهای مالی
واسطه های مالی
فرآیند سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار
فرآیند دریافت و اجرای سفارش
تعیین کد معاملاتی برای مشتریان
اجرای سفارش مشتریان
هزینه انجام معاملات
چگونه دربازار اوراق بهادار سرمایه گذاری کنیم؟
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی
ترازنامه
سود و زیان
صورت جریان های نقدی
تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی
انواع نسبتهای مالی
عوامل موثر بر قیمت سهام
رویکردهای نگرشی به بازار سهام و تجزیه و تحلیل آن
تحلیل صنعت
تحلیل شرکت
نحوه ارزیابی شرکتها
انواع شرکتهای تجاری
انتشار سهام
انواع شرکتهای سهامی
مجامع عمومی
بسته شدن نماد معاملاتی یک شرکت
افزایش سرمایه
نحوه محاسبه حجم مبنا وقیمت پایانی روز
شاخصهای بورس و نحوه محاسبه آن
آیین نامه شرایط وضوابط پذیرش سهام در بورس اوراق
منابع و ماخذ
فرم درخواست فروش
فرم درخواست خرید
جریان وجوه نقد
صورت سودوزیان
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
حیطه فعالیت بورس اوراق بهادار با معاملات مربوط به انواع اوراق بهادار همانند سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق قرضه و اوراق مشارکت (مختص ایران)، مرتبط میباشد. بورس اوراق بهادار مکانیزمی را فراهم میکند تا از طریق آن پساندازهای اندک جامعه به سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی تبدیل شود. این ابزار کارآمد در کشورهای پیشرفته دارای قدمت طولانی و در کشور ایران دارای پیشینه کوتاهمدت میباشد. در ایران شروع فعالیت رسمی بورس به سال ۱۳۴۶ بر میگردد ولی آغاز فعالیت اصلی آن از سال ۱۳۶۸ که همراه با اولین برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی است میباشد.
با توجه به اینکه بازار بورس اوراق بهادار رکن اصلی بازار سرمایه و بازار مالی است، توسعه متناسب دو بخش اصلی اقتصاد یعنی بخش مالی و واقعی از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار میباشد. طبق تئوریهای اقتصادی در صورت هر گونه اخلال در رشد و توسعه بخشهای مذکور یا عدم توسعه متناسب آنها، رشد و توسعه اقتصادی دچار مشکل خواهد شد. کشورهای توسعه یافته همواره دارای بخش مالی قدرتمندی هستند که بازار پول و بازار سرمایه میباشند.
عدم توسعه مناسب بازار سرمایه به عنوان زیر مجموعه مهمی از بخش مالی علاوه بر ایجاد فشار مضاعف بر سیستم پولی کشور، باعث شده که واحدهای تولیدی و خدماتی از مزایای یک بازار سرمایه فعال و پویا محروم گردند. مهمترین هدف بازار سرمایه این است که با اجرای فرآیندسالمسازی و شفافیت، پسانداز کنندگانی که دارنده منابع مالی میباشند و هدف کسب سود و بازده معقول دارند را به اشخاص حقوقی و واحدهای اقتصادی که برای توسعه فعالیتهای خود نیاز به منابع مالی دارند پیوند دهد.اثر بورس اوراق بهادار در هر اقتصادی غیر قابل انکار میباشد و مشارکت کنندگان در این بازار اعم از سرمایهگذاران و صادرکنندگان اوراق بهادار از مزیتهای آن بهرهمند میگردند.
۱- جمعآوری سرمایههای جزئی و پراکنده و انباشت آن برای تجهیز منابع مالی شرکتها
۲- بکار گیری پساندازهای راکد در امر تولید و تأمین مالی دولت و موسسات
۳- کنترل حجم پول، نقدینگی و تورم از طریق انتشار سهام و اوراق قرضه (مشارکت)
۴- بورس به مثابه بازار رقابت کامل (تعداد زیاد خریدار و فروشنده، آزادی ورود و خروج از بازار، شفافیت اطلاعات و تخصیص مطلوب منابع)
۵- رشد تولید ناخالص ملی، افزایش اشتغال و کمک به حفظ تعادل اقتصادی کشور
۶- فراهم نمودن توزیع عادلانه ثروت از طریق گسترش مالکیت عمومی و ایجاد احساس مشارکت عمومی
۷- افزایش درجه نقدینگی ثروت افراد
۱- خرید سهام و اوراق بهادار برای کسب بازده مناسب و پوشش در مقابل تورم
۲- اطمینان از گزینه سرمایهگذاری به دلیل شفافیت اطلاعات
۳- قابلیت نقدینگی اوراق بهادار و سهولت نقل و انتقال سهام و استفاده از معافیتهای مالیاتی
۴- مشارکت در فرآیند تصمیمگیری برای اداره شرکتها
۵- ایجاد یک بازار دائمی و مستمر که امکان سرمایهگذاری بلند مدت و کوتاه مدت را فراهم مینماید.
۶- وجود طیفهای متنوع از اوراق بهادار از نظر درجه بازدهی و خطر پذیری برای سرمایهگذمی گردد.
۸- حمایت از سرمایهگذاران کوچک و احساس مشارکت در امور تولیدی و تجاری
۹- نظارت مضاعف بر فعالیت شرکتها در چارچوب استانداردها و آئیننامههای بازار سرمایه
۱- سهولت در تأمین مالی از طریق انتشار سهام و سایر اوراق بهادار
۲- افزایش اعتبار داخلی و خارجی و تأمین مالی با به وثیقه گذاردن سهام شرکت در بازارهای مالی داخلی و خارجی
۳- تعیین ارزش بازار بر اساس قانون عرضه و تقاضا تا زمانیکه نام شرکت در تابلو بورس درج باشد.
۴- سهولت در تغییر ترکیب سهامداری و انتقال مالکیت
۵- به وجود آمدن دیدگاهی مطلوب در سرمایهگذاران با کاهش ریسک واحد اقتصادی و امکان تأمین مالی با هزینه کمتر
۶- برخورداری از مزایای خاص و اعتباری مانند افزایش سقف تسهیلات بانکی و انتشار اوراق مشارکت
۷- انتشار اوراق مشارکت بدون اخذ مجوز از بانک مرکزی و فقط با مجوز بورس اوراق بهادار
۸- برخورداری از معافیتهای مالیاتی
۹- تبیین چشمانداز فعالیت شرکت در آینده و ارزیابی عملکرد شرکت
۱۰- ارتقاء سطح اعتماد عمومی و استفاده از مشارکت عمومی در توسعه شرکت
بازارهای مالی بازارهایی هستندکه درآنهاداراییهای مالی مبادله می شوند.داراییهای مالی داراییهای کاغذی هستندمثل سهام واوراق قرضه وارزش آنهابه ارزش تولیدات وخدمات ارایه شده توسط شرکتهای منتشرکننده آنهاوابسته است.تفاوت داراییهای مالی باداراییهای واقعی دراینست که داراییهای واقعی ماهیت فیزیکی دارندمانند اتومبیل ,املاک ومستغلات، وسایل منزل و… .
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
درهمه جای دنیا یکی از راههای سرمایه گذاری خرید داراییهای مالی است .مزیت خرید داراییهای مالی نسبت به خرید داراییهای واقعی ازدیدگاه اقتصادی اینست که اولا دارایی واقعی کالای مصرفی است نه وسیله پس انداز وسرمایه گذاری .دوم اینکه خرید داراییهای واقعی وبلااستفاده نگه داشتن آنهابه امید گرانترشدن درآینده به معنای بلااستفاده نگه داشتن منابع کشور است وارزش افزوده ای ایجادنمی کند.مگرآنگه ازآن استفاده شود مثل اینکه شخصی اتومبیل ویا خانهای بخردوآن رااجاره دهد.
چندنوع ازداراییهای مالی عبارتنداز:سپرده های سرمایه گذاری در بانکها,طرح های بازنشستگی که توسط صندوقهای بازنشستگی ارایه می شود,انواع بیمه نامه های شرکتهای بیمه ودرنهایت ائراق بهادار قابل دادوستد دربورس اوراق بهادار که توسط کارگزاران خریدوفروش می شود.
الف) بازار پول
ب) بازار سرمایه
در بازار پول اوراق بهاداری که زمان سررسید آنها کمتر از یک سال است مبادله می شوند. و در بازار سرمایه اوراق بهاداری که زمان سررسید آنها بیش از یک سال باشد دادوستد میشوند. در بازار پول بانکها و صرافیها فعالیت دارند و بازار سرمایه نیز عمدتاً بورس اوراق بهادار را شامل میشود.
الف) بازار اولیه
ب) بازار ثانویه
اوراق بهاداری که برای اولین بارتوسط دولت ویاشرکتها منتشرمی شود دراین بازارپذیره نویسی می شوند.نمادبازاراولیه درکشورمابانک است .درواقع تاسیس هرشرکت ویاشروع هرفعالیت اقتصادی دربازاراولیه صورت می گیرد. در بازار ثانویه اوراق بهاداری که در بازار اولیه پذیره نویسی شدهاندمورد داد و ستدمجددقرار می گیرندونمادآن درکشورما بازار بورس اوراق بهادار است. همانطورکه اشاره شدبازاربورس بازارثانویه است .یعنی دربورس شرکتی تاسیس نمی شودوفقط سهام شرکتهای پذیرفته شده که قبلاتاسیس شده وچندسال فعالیت کرده اند,موردمعامله قرارمی گیرد.
تمام شرکتها و فعالین بازارهای مالی را میتوان واسطههای مالی نام برد. به طور کلی میتوان واسطههای مالی را به شکل زیر طبقهبندی کرد :
۱- واسطههای مالی بانکی (مقامات پولی و بانکهای سپرده پذیر)
الف) بانک مرکزی ب)سایر نهادهای بانکی ج)بانکهای سپرده پذیر
۲- واسطههای مالی غیرپولی
الف)شرکتهای بیمه
ب)شرکتهای سرمایهگذاری
ج)صندوق بازنشستگی و احتیاطی
د)اتحادیههای اعتباری
ر) سازمانهای وام و پسانداز، صندوقهای پسانداز با هدفهای خاص (تعاونی های اعتباری)
ز) شرکتهای تامین مالی(به مجموعه ای از واسطه های مالی که در اعطای وام به بنگاهها و مصرف کنندگان تخصص دارند گفته می شود)
ه)شرکتهای اجاره بلند مدت (شرکتهایی هستند که دارایی های بادوام و ملموس نظیر ماشین آلات را خریداری می کنند و آنها را به شکل اجاره در اختیار افراد حقیقی و حقوقی قرار می دهند)
۳- سایر موسسات ارائه کننده خدمات مالی
الف)کارگزاران بورس اوراق بهادار ب)دلالان بورس اوراق بهادار
ج)بانک های سرمایه گذار(Investment Bank )
د)بانکهای رهنی
بانکهای سرمایهگذاری سازمانهایی هستند که اعتبارات میان مدت و بلندمدت در اختیار وام گیرندگان میگذارند. این بانکها انتشار سهام و اوراق قرضه جدید دولتی را تعهد میکنند.
بانکهای رهنی فعالیتی مشابه بانکهای سرمایهگذاری دارند. این بانکها اوراق بهادار رهنی ناشی از ساخت خانه ها و مجتمعهای مسکونی جدید و بنگاههای تجاری را به دست میآورند و آنها را نزد وام دهندگان بلندمدت مانند شرکتهای بیمه، صندوقهای بازنشستگی و بانکهای پسانداز به ودیعه میگذارند.
پس از اینکه سرمایهگذار، تصمیم خود را نسبت به سرمایهگذاری در خرید یک ورقه بهادار خاص، یا مجموعهای از اوراق بهادار اتخاذ کرد، برای اجرای منظور خود بایستی به یکی از کارگزاران مراجعه کرده، دستور خرید یا فروش خود را به آنها ارائه دهد.
کارگزاران اشخاصی حقیقی یا حقوقی هستند که نقش واسطه بین خریدار و فروشنده را در بازار بورس بازی میکنند. آنها در این نقش وظیفه یافتن خریدار برای فروشنده و فروشنده برای خریدار را بر عهده دارند. به عبارتی آنها عامل تطابق عرضه و تقاضا هستند. کارگزاران طی تشریفات و آزمونهای متعدد و خاصی انتخاب میشوند و بنابراین در کار خود صلاحیت، مهارت و دانش لازم را دارا میباشند. کارگزاران وظایف متنوعی دارند که موارد زیر از اهم آنها میباشد:
۱- انجام معامله: اجرای سفارش خرید برای خریداران و سفارش فروش برای فروشندگان
۲- اداره حساب سرمایهگذاری اشخاص: شرکتهای کارگزاری در برخی موارد نقش مدیریت حساب سرمایهگذاری اشخاص را ایفا میکنند.
۳- مشاوره و راهنمایی: کارگزاران با دسترسی نسبتاً وسیع و سریعتر به اطلاعات و با داشتن کارشناسان متخصص معمولاً خدمات اطلاعاتی قابل توجهی به مشتریان ارائه میدهند.
۴- معرفی شرکتها برای پذیرش در بورس
۱- قابلیت انجام سریع سفارش مشتری
۲- داشتن اطلاعات مربوط و کافی
۳- داشتن سیستمهای داخلی مناسب
بعد از انتخاب کارگزار مناسب، نوبت به ارائه سفارش خرید یا فروش میرسد. سفارشات مشتریان از طریق فرمهایی که توسط سازمان بورس در اختیار کارگزاران قرار میگیرد ارائه میشود. در صورتیکه سفارش مزبور خرید باشد، همزمان با ارائه سفارش، مشتری باید وجهی معمولاً به اندازه خرید مورد نظر خود را به حساب شرکت کارگزاری پرداخت نماید. در حالت سفارش فروش، مشتری باید علاوه بر فرم سفارش فروش، فرم دیگری که وکالتنامه فروش نامیده میشود را نیز تکمیل کند.
سفارشات خرید و فروش فرمهای نمونهای(پیوست۱و۲) هستند که رابطه حقوقی و قراردادی بین مشتریان و کارگزار در امر خرید یا فروش را تعیین و تعریف میکنند و به همین دلیل تکمیل صحیح و دقیق آنها (چه خرید و چه فروش) از اهمیت خاصی برخوردار است. این فرمها معمولاً از دو قسمت تشکیل میشوند. یک قسمت چاپی که معمولاً در تمام فرمها یکسان و مشابه است و یک قسمت جاهای خالی که مشتریان اطلاعات مورد نظر خود در قرارداد معامله را در آنها درج میکنند. نمونهای از سفارشات خرید و فروش به شما ارائه شده است.
با توجه به شروطی که میتوان در قسمت قیمت گنجاند، انواع سفارش زیر به وجود میآید:
۱- سفارش به قیمت بازار
در صورتیکه کلمه “روز” یا “جاری” در قسمت بهای سهام درج شود، سفارش به قیمت بازار شکل میگیرد. بر اساس این نوع سفارش، معامله با بهترین قیمت رایج در بازار صورت میگیرد و با این شیوه قیمتگذاری، کارگزار سعی خواهد کرد در حالت خرید، سهم مورد نظر را به پایینترین قیمت خریداری کند و در حالت فروش، آن را به بالاترین قیمت به فروش رساند. این شیوه تعیین قیمت خرید و فروش، معمولاً انعطاف عمل زیادی را برای کارگزار ایجاد میکند و بنابراین سرعت زیادی به معامله میبخشد. ولی در عین حال, برای مشتریان این خطر را نیز دارد که ممکن است قیمت معاملاتی نسبت به قیمت مورد نظر مشتری متضرر گردد.
۲- سفارش قیمت معین
مشتری میتواند قیمت خاصی را در قسمت خالی مربوط درج کند. در این صورت سفارش به قیمت مشخص به وجود میآید. طبق این نوع سفارش، کارگزار تنها در قیمت خاص مورد نظر مشتری اقدام به معامله خواهد کرد. این شیوه تعیین قیمت، احتمال تغییر قیمت را کاهش میدهد ولی موجب میشود انعطاف عمل کارگزار در معامله نیز کم شود.
۳- سفارش محدود
مشتری میتواند در قسمت قیمت، سقف یا کف قیمت تعیین کند. (مثلاً حداکثر ………………… ریال برای خرید و یا حداقل ………………… ریال برای فروش). با این شیوه عمل، انعطاف عمل کارگزاران در محدوده قیمت تعیین شده تا حدودی بیشتر شده، انجام سفارش نیز تسریع میشود. از طرفی مشتری نیز اطمینان بیشتری نسبت به دامنه قیمت معاملاتی و قیمت معامله خواهد یافت.
بعد از اینکه مشتری سفارش مورد نظر خود را به کارگزار تسلیم کرد، نوبت به تعیین کد معاملاتی مشتری میرسد. کد معاملاتی، نمادی است که به صورت اختصاصی برای تمام مشتریانی که در بورس اوراق بهادار معامله میکنند. به منظور شناسایی وی در سیستم معاملاتی، سهولت انجام معاملات از نظر دادن اطلاعات متعدد مربوط به خریداران یا فروشندگان، نگهداری اطلاعات مشتریان، گزارشگریهای دورهای صحت معاملات انجام شده توسط کارگزاران تعیین میشود. (زیرا معاملاتی که در بورس صورت میگیرد، به نام شخص خریدار یا فروشنده انجام میشود.)
کد معاملاتی معمولاً علامتی است مرکب از سه حرف و ۵ عدد (مجموعاً ۸ حرف) که حروف آن، سه حرف اول تشکیلدهنده نام فامیل شخص و اعداد آن طبقهبندی وی در بانک اطلاعاتی سیستم کامپیوتری است. برای مثال برای نام “رضا محمدی” ممکن است در سیستم کامپیوتری کد زیر مورد استفاده قرار گیرد. “محم ۱۲۵۱” که “محم” برگرفته از سه حرف اول نام فامیل فرد و شماره “۱۲۵۱” جایگاه آن در بانک اطلاعاتی مربوط میباشد.د صدور کد بورس، کد معاملاتی ایجاد میشود و سپس تمام خرید یا فروشهای فرد با همان کد انجام میشود.
پس از اینکه کد معاملاتی مشتری به وسیله کارگزار تعیین یا توسط بورس صادر شد، کارگزار یا نماینده وی، سفارش مشتری را وارد بازار میکند.
شبکه ارتباطات رایانهای تشکیلدهنده بازار، توسط برنامهای که به آن سیستم اجرای اتوماتیک سفارشات میگویند و نسبت به قواعد بازار و آییننامه معاملات در حدی که به آن برنامه داده شده تسط دارد، معاملات را انجام میدهد. روشی که سیستم از آن پیروی میکند دقیقاً مشابه سیستم معاملات تالار و مبتنی بر نوعی حراج دوگانه است. در این سیستم، معامله وقتی انجام خواهد شد که قیمت فروش و قیمت خرید دقیقاً مساوی یکدیگر گردند. بر اساس قواعد حراج، این سیستم به طور معمولی معاملات خرید را به حداقل قیمت و معاملات فروش را به حداکثر قیمت به انجام میرساند.
سفارشات خرید و فروش که توسط کارگزاران برای معامله وارد سیستم میشود، هریک وارد لیست مجزا میگردد. این سفارشات اول بر اساس قیمت خرید و فروش و دوم بر مبنای زمان ورود، در صف خریداران یا فروشندگان قرار میگیرند. در حالت خرید، اگر خریداری به قیمت بالاتر از دیگران بخرد، در صف خریداران، جلوتر از همه قرار خواهد گرفت (به ترتیب نزولی) و در حالت فروش، اگر فروشندهای ارزانتر از دیگران بفروشد، نفر اول فروشندگان خواهد شد. (به ترتیب صعودی)
کارگزاران از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۸ میتوانند دستورات خرید و فروش خود را در سیستم وارد کنند یا حذف نمایند و یا تغییر دهند. هر دستور خرید یا فروش یک مشخصه زمانی دارد. اگر کارگزار این مشخصه را “روز” وارد کند، دستور فقط برای همان روز اعتبار خواهد داشت و در صورتیکه به صورت “باز” وارد شده باشد، تا زمانیکه کارگزار آن را حذف نکند معتبر خواهد بود.
مثال: در لیست خریداران و فروشندگان سهم خاصی، در حال حاضر مقادیر تعداد و قیمت زیر وجود دارد:
سفارشات خرید سفارشات فروش
تعداد قیمت تعداد قیمت
۲۰۰ ۸۰۰۰ ۱۰۰ ۸۰۰۰
۲۵۰ ۷۷۰۰ ۱۵۰ ۸۲۰۰
۱۲۰ ۷۷۰۰ ۱۰۰ ۸۲۵۰
۱۰۰۰ ۷۰۰۰ ۱۵۰ ۸۳۰۰
در این حالت معامله انجام میشود و در صفحه معاملات معاملهای با ۱۰۰ سهم و به قیمت هر سهم ۸۰۰۰ ریال ثبت میشود و ترتیب صف به شکل زیر خواهد بود.
تعداد قیمت تعداد قیمت
۱۰۰ ۸۰۰۰ ۱۵۰ ۸۲۰۰
۲۵۰ ۷۷۰۰ ۱۰۰ ۸۲۵۰
۱۲۰ ۷۷۰۰ ۱۵۰ ۸۳۰۰
۱۰۰۰ ۷۰۰۰
بعد از انجام هر معامله برای مشتریان (چه خرید یا فروش)، توسط سیستم یک سری فعالیتهای پشتیبانی و نهایی معامله انجام میشود که صدور اعلامیههای خرید و فروش و صدور گواهینامه موقت سهام نمونهای از آنها میباشد.
اعلامیههای خرید و فروش، اسنادی هستند که اطلاعات مربوط به وضعیت معامله سهام یک مشتری را نشان میدهند. این اعلامیهها در حال حاضر برای هر معامله در ۳ نسخه تهیه میشوند. یک نسخه برای خریدار سهام، یک نسخه برای فروشنده سهام، یک نسخه برای شرکتی که سهامش معامله شده است.
نمونهای از این اعلامیههای خرید و فروش(پیوست۳و۴) ارائه شده است. همانطور که ملاحظه میشود در هر اعلامیه، اطلاعات زیر وجود دارد:
کد شرکت: برای تسهیل انجام معاملات توسط سیستم کامپیوتری، برای هر شرکت نماد خاصی طراحی شده که متشکل از چند حرف میباشد. اولین حرف این نماد، مشخصه صنعت یا گروهی است که شرکت در قالب آن فعالیت میکند. سایر حروف نیز تلخیصی است از نام شرکت و معمولاً به گونهای انتخاب میشود که به خوبی نام شرکت اصلی را تداعی کند. مثلاً نماد “وبشهر” که مختص “شرکت توسعه صنایع بهشهر” است، بر اساس اولین حرف “و” نشان میدهد که شرکت در گروه شرکتهای سرمایهگذاری (واسطه مالی) است و سایر حروف بهشهر نیز مخففی است از نام توسعه صنایع بهشهر یا مثلاً “غپارس” نشان میدهد که شرکت در گروه صنایع “غذایی” فعالیت میکند و “پارس” آن مبین “روغن نباتی” پارس است.
در صورتیکه به جای سهم، حق تقدم آن معامله شود، در آخر این کد یا نماد، معمولاً حرف “ح” که نشان دهنده حق تقدم آن سهم است درج میشود. مانند “وبشهرح” که معرف حق تقدم توسعه صنایع بهشهر است.
تاریخ انجام معامله: که معمولاً در قسمت بالای سمت چپ اعلامیه درج میشود.
مشخصات شناسنامهای مشتری: در بخش میانی اعلامیهها، اطلاعات شناسنامهای مشتریان (خریدار یا فروشنده) و همچنین کد معاملاتی آنها ثبت میشود.
مشخصات معامله: در نهایت در نیمه زیرین اعلامیه، اطلاعات مالی مربوط به معامله مشتری، از لحاظ تعداد، نرخ معامله هر سهم، کل مبلغ معامله و کل وجوه قابل پرداخت خریدار و یا قابل دریافت فروشنده ثبت میشوند.
هزینهای که مشتریان برای انجام معامله متحمل میشوند برای سفارشات خرید و فروش تا حدودی متفاوت است. در حال حاضر برای سفارشات خرید، مبلغی که خریدار میپردازد، عبارت است از ۴/۰% ارزش خرید بابت کارمزد کارگزار و مبلغ ۱۵/۰% ارزش خرید بابت کارمزد گسترش بورس است.
برای سفارشات فروش، علاوه بر دو مورد کارمزد کارگزار و کارمزد گسترش بورس، ۵/۰% مالیات فروش نیز وجود دارد. حداقل کارمزد کارگزار۱۵۰۰۰ ریال و حداکثر آن ۱۰۰ میلیون ریال می باشد.
علاوه بر اعلامیههای خرید و فروش توسط سیستم، گواهینامه موقت سهام جدید صادر شده و در اختیار خریداران و یا فروشندگانی که بخشی از سهام خود را فروختهاند، قرار میگیرد. (در واقع برای فروشندگان گواهینامه جدیدی مساوی باقیمانده سهام این افراد صادر میشود). این گواهینامه که قابلیت نقل و انتقال دارد، چهار روز کاری پس از روز انجام معامله صادر میگردد و تا قبل از صدور آن شخص نمیتواند سهم خود را به فروش برساند.
در صورتیکه شخص قبلاً سهام خاصی را داشته باشد و تعداد دیگری از همان سهم را بخرد با صدور گواهینامه جدید، گواهینامه قبلی باطل شده و کل موجودی سهام وی در گواهینامه جدید ثبت میشود. در هنگام فروش هم زمانی که شخص قسمتی از سهام خود را به فروش میرساند، باقیمانده سهم وی در گواهینامه صادره جدید درج میشود و گواهینامه قبلی اعتبار ندارد. کارگزار موظف است گواهینامههای قبلی را (در هنگام خرید و فروش) از سهامدار گرفته و باطل نماید.
آخرین مرحله از فرایند معامله توسط مشتری، تسویه حساب نامبرده میباشد. تسویه حساب بر حسب اینکه مشتری خریدار باشد یا فروشنده، از نظر دوره زمانی تا حدودی متفاوت است. در حالتیکه مشتری خریدار باشد، تسویه حساب پس از صدور اعلامیه خرید توسط بورس و روشن شدن وضع حساب مشتری در کارگزاری ممکن خواهد بود. اما در صورتیکه مشتری فروشنده باشد، تسویه حساب چهار روز کاری بعد صورت میپذیرد. برای مثال اگر سهم در روز شنبه به فروش برسد، روز چهارشنبه کارگزار وجه مشتری را به حساب وی واریز میکند.
برای هرفرد تازه واردبه بازاربورس ممکن است این سوال پیش بیاید که برای خریدسهام خوب چه بایدکرد.درادامه سعی می شودابزارهاوعوامل موثردرجهت سرمایه گذاری صحیح نظیرتجزیه وتحلیل صورتهای مالی ,نسبتهای مالی ,عوامل موثربرقیمت سهام ,تجزیه وتحلیل شرکت وصنعت و… رابه اختصار معرفی کرد.
صورتهای مالی اساسی عبارتند از: ترازنامه ,صورت سودوزیان,صورت سودوزیان انباشته ,صورت گردش وجوه نقدویادداشتهای همراه صورتهای مالی . تجزیه و تحلیل این صورتها باعث میشود که مدیران شرکتها, صاحبان سرمایه، بستانکاران و سرمایهگذاران بتوانند از وضع مالی حال و آینده شرکتهای سهامی مورد نظر خود آگاه شوند و درباره آن قضاوت کنند.
۱- ترازنامه
ترازنامه(پیوست۵) گزارشی است که وضعیت داراییها,بدهیهاوحقوق مالکان یک شرکت را دریک تاریخ معین نشان میدهد.ترازنامه منبع اصلی اطلاعات درباره نقدینگی وانعطاف پذیری مالی شرکت می باشد.نقدینگی به مدت زمانی که انتظارمی رودسپری گرددتایک دارایی به وجه نقدتبدیل گرددویایک بدهی پرداخت گردداطلاق می گردد.هرترازنامه دوبخش مهم دارد: الف ) دارایی ها ب)بدهیهاوحقوق صاحبان سهام .
ثبت ترازنامه به گونهای است که میزان داراییهای یک شرکت همواره برابر با مجموع بدهیها و حقوق صاحبان سهام آن است. این مساله بدان معناست که دوگروه نسبت به داراییهای یک شرکت ادعادارند:
۱)بستانکاران ۲)صاحبان سهام
معمولاً داراییها در طرف راست ترازنامه و بدهیها و حقوق صاحبان سهام را در طرف چپ آن مینویسند.
درترازنامه می توان داراییهارا به دوطبقه داراییهای جاری وداراییهای غیرجاری تقسیم نمود.
داراییهای جاری به آن دسته ازداراییهااطلاق میشود که درمدت یکسال یایک چرخه عملیات _ هرکدام طولانی تراست _ به وجه نقدتبدیل ویامصرف شوند.چرخه عملیات مدت زمان بین تحصیل کالاوتبدیل آن به وجه نقد می باشد.
بعنوان مثال چرخه عملیات در شرکت تولیدی الف برای خط تولیدسیرترشی ۷ساله ممکن است ۷سال بطول بیانجامدحال آنکه درشرکت تولیدی ب (تولیدکننده تنقلات ) ممکن است چرخه عملیات بیشترازچندروزنباشد.دراینصورت دوره هفت ساله ملاک تمایزداراییهای جاری و غیرجاری درشرکت الف است درحالیکه برای فروشگاه ب ملاک این تمایزدوره یکساله است .زیراچرخه عملیات آن کمتر ازیکسال است .
لازم به ذکر است داراییهای جاری بالاترین قدرت نقدینگی رادریک شرکت دارند.
انواع دارایی جاری :
۱-وجوه نقدومعادل نقد:وجوه نقدمتعارف ترین دارایی جاری است .معادل نقدبه اوراق بهادار کوتاه مدتی گفته میشوند که عموما ازابتداسررسیدی حداکثر۹۰روزه داشته وبه سرعت قابل تبدیل به مبلغ مشخصی وجه نقد می باشند.
۲-سرمایه گذاریهای کوتاه مدت :سرمایه گذاری دراوراق بدهی (اواق مشارکت ) واوراق سرمایه (سهام )که به قصدکسب سودخریداری میشوند ودرمدت کمترازیکسال قابل تبدیل به وجه نقدمیباشند.
۳-مطالبات (دریافتنی های کوتاه مدت ):ادعانسبت به وجوه نقداست که انتظارمی رودظرف یکسال یایک چرخه عملیات _هرکدام طولانی تراست _دریافت شود.
۴-موجودی کالا:داراییهایی هستندکه شرکتهای بازرگانی آنهارابرای فروش مجددتحصیل می کنندوشرکتهای تولیدی آنهارابرای فروش به مشتریان درجریان عادی عملیات خودتولیدمیکنند.
واحدهای تولیدی سه طبقه موجودی کالادراختیاردارند:
۱)موادخام :که شامل کالا یا موادی هستندکه قراراست بخشی ازمحصول ساخته شده راتشکیل دهندول هنوزواردفرایندتولیدنشده اند.
۲)کالای درجریان ساخت : کالای نیمه ساخته
۳)کالای ساخته شده :کالای آماده فروش به مشتریان
ترازنامه ویادداشتهای همراه صورتهای مالی واحدهای تولیدی بایدشامل سه طبقه اصلی موجودی کالاکه بدان اشاره گردیدباشد.ازآنجاواحدهای بازرگانی فاقدفرایندتولیدمیباشنددراینگونه واحدهاموجودی موادخام وموجودی کالای درجریان ساخت به چشم نمی خورد.
۵- پیش پرداخت هزینه ها:این گروه مخارجی هستندکه معمولابه منافعی به شکل خدمات تبدیل خواهندشد.مثل پیش پرداخت اجاره ,بیمه ,مالیات و… . این منافع باوجودیکه دریافت نشده انداماانتظارمی رودظرف یکسال یایک چرخه عملیات هرکدام طولانی تراست ,دریافت شوند.
داراییهای غیرجاری
داراییهای که انتظارنمی رودظرف یکسال یایک چرخه عملیات به وجه نقدتبدیل گشته ویامصرف شوند.دارایی های جاری شامل سرمایه گذاریها,وجوه نگهداری شده برای مصارف خاص ,اموال ماشین آلات تجهیزات وهمچنین داراییهای نامشهودمی باشند.
۱-سرمایه گذاری هاووجوه نگهداری شده جهت مصارف خاص:
سرمایه گذاری بلندمدت :سرمایه گذاری دراوراق بهادارسایرشرکتهابه قصدنگهداری آن دربلندمدت
وجوه نگهداری شده جهت مصارف خاص :انباشت وجوه نقدجهت تحقق اهداف بلندمدت خاص نظیرتوسعه تاسیسات ویاتسویه بدهی های بلندمدت
این داراییها وسایرداراییهایی که درقالب سرمایه گذاریها ووجوه اختصاصی طبقه بندی میشوندتمامادارایی غیرجاری غیرعملیاتی محسوب میشوند وازآنهاانتظارمی رودکه جریانهای نقدی آتی برای شرکت ایجادنمایند.
تذکر:دارایی که درجهت استفاده درعملیات عادی ومستمرشرکت مورداستفاده قرارگیرد,دارایی عملیاتی نام دارد.
۲-اموال ,ماشین آلات وتجهیزات (داراییهای ثابت ),ماشین آلات ,اثاثیه ومنصوبات ,بهسازی اموال استیجاری وبهسازی زمین .لازمه جای گرفتن یک دارایی دراین طبقه این است که شرکت ازاین دارایی درجهت ایجاددرآمدازطریق عملیات عادی ومستمرخوداستفاده نماید.اگرداراییهای فوق بطورفعال درعملیات مورداستفاده قرارنگیربایدآنهارادرگروه سایرداراییهاطبقه بندی کرد.
۳-داراییهای نامشهود
نظیرداراییهای ثابت داراییهای نامشهودنیزبرای چندین دوره مالی انتفاع به همراه دار
ند.تفاوت اصلی بین داراییهای ثابت وداراییهای نامشهوددراین است که داراییهای نامشهودفاقدماهیت فیزیکی میباشند.آنهاازاین جهت ارزشمندهستندکه حقوق وامتیازاتی رابرای مالکان خودبه همراه دارند.حق الامتیازها ,نام وعلایم تجاری ,سرقفلی و… نمونه هایی ازداراییهای نامشهودمی باشند.
۴-سایرداراییها
طبقه سایرداراییهاشامل داراییهاییست که منطقادرطبقه دیگری قرارنمی گیرند.مانندهزینه های مرتبط باتاسیس وشروع فعالیت شرکت وهزینه های چاپ وطراحی گواهینامه های سهام ,ارزش دفتری اموال بلااستفاده ونهایتااقلامی که ازاهمیت چندانی برخوردارنیستند.
۱)تجزیه و تحلیل افقی یا تجزیه و تحلیل روند :در تجزیه و تحلیل افقی یک سال بعنوان سال پایه تعریف شده و تغییرات اقلام موجود در تراز نامه و صورت سود و زیان به صورت درصدی از سال پایه در نظر گرفته می شود . براساس مقایسه اطلاعات سال مورد نظر با سالهای قبل روند مطلوب یا نامطلوب وضعیت مالی وعملکرد شرکت تعیین می شود .
این موضوع با استفاده از اطلاعات مندرج در صورتحساب سود و زیان بالا در جدول زیر نشان داده می شود .
سال
۱۳۷۶ ۱۳۷۵ ۱۳۷۴ ۱۳۷۳ ۱۳۷۲ ۱۳۷۱
فروش ۴۵۰,۰۰۰ ۳۶۰,۰۰۰ ۳۳۰,۰۰۰ ۳۲۰,۰۰۰ ۳۱۲,۰۰۰ ۳۰۰,۰۰۰
سود خالص ۲۲,۹۵۰ ۱۴,۵۵۰ ۲۱,۴۵۰ ۱۹,۲۰۰ ۱۵,۶۰۰ ۱۵,۰۰۰
برای محاسبه درصدهای روند ، انجام دو مرحله ضروری است . ابتدا سال پایه انتخاب میشود و به هر رقم در صورتهای مالی سال پایه ضریب وزنی ۱۰۰ داده می شود . در مرحله دوم هر یک از ارقام مندرج در صورت های مالی سالهای بعد به صورت درصدی از ارقام سال پایه بیان می گردد .
مثال : درصدهای روند برای سال ۷۲ و۷۳ :
سال ۱۳۷۳ سال ۱۳۷۲
=فروش
=سود خالص
=فروش
=سود خالص
سال
۱۳۷۶ ۱۳۷۵ ۱۳۷۴ ۱۳۷۳ ۱۳۷۲ ۱۳۷۱
فروش ۱۵۰% ۱۲۰% ۱۱% ۱۰۷% ۱۰۴% ۱۰۰%
سود خالص ۱۵۳% ۹۷% ۱۴۳% ۱۲۸% ۱۰۴% ۱۰۰%
درصدهای روند ارائه شده در بالا رشد ملایمی را برای فروش در سالهای اولیه
و رشد شریعی را در سال های ۱۳۷۵ و۱۳۷۶ نشان می دهد . سود خالص تیر رشد فزایندهای رانشان میدهد به استثنای سال ۱۳۷۵که علیرغم افزایش در فروش سود خالص کاهش داشته است . این استثنا می تواند از تغییر نامساعدی در هریته های غیر عادی ناشی شده است . به هر حال شرکت در سال ۱۳۷۶ که افزایش سریعی را درسود نشان می دهد بر این مشکل غالب شده است . بطور کلی درصدهای روند نشان می دهد که شرکت سودآور و در حال رشد است .
بعنوان مثالی دیگر فرض کنید که فروش ها در هر سال افزایش می یابند اما به
ای تمام شده کالای فروش رفته با نرخی بیشتر افزایش می یابد این مساله نشان می دهد حتی اگر فروشها در حال افزایش باشند ممکن است سودخالص شرکت در حال کاهش باشد .
۲- تجزیه و تحلیل عمودی : در تجزیه و تحلیل عمودی یک قلم مهم صورت های مالی بعنوان ارزش پایه در نظر گرفته می شود و سایر اقلام با آن مقایسه می شود . در ترازنامه معمولاً جمع کل دارایی بعنوان قلم مهم تلقی شده و سایر اقلام به صورت درصدی از آن محاسبه می شوند .
در صورت سود و زیان هم فروش قلم مهم بوده و سایر اقلام به صورت درصد از فروش بیان می شوند . با این تحلیل روابط موجود بین حساب ها و نسبت های آنها تعیین شده و در صورت انحراف از نسبت مورد نظر به سادگی می توان آن را تعیین کرد .
این درصدها اهمیت نسبی دارایی های جاری و غیر جاری و همچنین اهمیت نسبی مبالغ تامین شده توسط بستانکاران جاری، بستانکاران بلند مدت و سهامداران رانشان می دهد . با محاسبه درصدهای اجزا برای چند ترازنامه متوالی میتوانیم ببینیم که اهمیت کدام یک از اقلام ترازنامه افزایش یافته و کدام مورد اهمیت خود را از دست داده است .
یک نمونه صورت سود و زیان مقایسه ای خلاصه شده صورت سود و زیان بعنوان مثال ارائه می گردد :
ریال
۲×۱۳ ۱×۱۳ درصدهای اجزاء
۲×۱۳ ۱×۱۳
فروش
بهای تمامشدهکالایفروش رفته
هزینه ها
سود ناخالص
با ملاحظه درصدهای فوق می توان مشاهده کرد که کاهش در سود ناخالص از ۴۰% به ۳۰% باکاهش هرتیه ها خنثی شده که منجر به کاهش در سود ناخالص از ۱۰% به ۵% شده است .
۳- تجزیه و تحلیل نسبت های مالی : نسبت مالی عبارتست از ارتباط ریاضی به صورت کسر بین ارقام موجود در ترازنامه و صورتحساب سود و زیان . محاسبه نسبت ها باعث می شود :
– اطلاعات مالی خلاصه و طبقه بندی شود .
– اطلاعات و ارزشهای مطلق در صورت سود و زیان و ترازنامه بصورت نسبی بیان شوند که این امر باعث قضاوت صحیح تر نسبت به اطلاعات مالی می شود .
– اطلاعات به تناسب و میزان نیاز استفاده کنندگان در اختیار آنها قرار گیرد .
– باعث میشود استفاده کنندگان براساس ارزشها و اطلاعات کمی بتوانند قضاوت های کیفی بکنند .
نسبت های نقدینگی : با استفاده از این نسبت ها وضعیت و توان نقدینگی شرکت اندازه گیری می شود .
الف – نسبت جاری
ـــــــــــــــــــــــ = نسبت جاری
در نسبت جاری فرض بر اینست که دارایی های جاری پشتوانه بازپرداخت بدهیی های جاری است . هر چه این نسبت بالاتر باشد و ضعیت نقدینگی شرکت بهتر است . حد مطلوب این نسبت براساس نرم صنعت تعیین می شود . اما بصورت یک اصل کلی بهتر است کمتر از ۲ نباشد .
ب- نسبت آنی ( سریع ) :
در محاسبه این نسبت دارایی های جاری به دو دسته تقسیم می شود :
دارایی های جاری سریع : دارایی هایی که به شکل نقد هستند یا سریعاً قابل تبدیلر به نقد می باشند .دارایی های سریع عبارتند از وجوه نقد ، دریافتنی های کوتاه مدت ، سرمایهگذاری های کوتاه مدت .
دارایی های جاری غیر سریع: دارایی هایی هستند که برای تبدیل به نقد شدن نیاز به زمان دارند . مانند موجودی های کالا و پیش پرداخت های هزینه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ = نسبت آنی
نسبت آنی در مقایسه با نسبت جاری دقیق تر و محافظه کارانه تر می باشد و دارایی هایی را که احتمال دارد سریع به نقد تبدیل نشود را کنار می گذارد . حد مطلوب این نسبت راتید استاندارد صنعت می کند اما بعنوان یک اصل کلی بهتر است کمتر از یک نباشد . در نسبت فوق هر چقدر عدد حاصل بزرگتر از یک باشد توان نقدینگی شرکت بالاتر است .
نسبت های اهرمی : این نسبت ها میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت و همچنین توان ایفای تعهدات ( بدهی ) از طرف شرکت را اندازه گیری می کنند .
الف – نسبت بدهی :
این نسبت درصد وجوهی را نشان میدهد که بوسیله بدهی تامین شدهاند .اعتبار دهندگان نسبت بدهی پایین را ترجیح می دهند . زیرا در صورت بالابودن ، ریسک مالی شرکت تیر بالا میباشد .
ـــــــــــــــــ = نسبت بدهی
ب- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
این نسبت هر چقدر بالاتر باشد میزان استفاده از بدهی در ساختار سرمایه شرکت بالاتر است در نتیجه ریسک شرکت بالاست . اگر این شرکت بخواهد در آینده مجدداً قرض بگیرد وام دهندگان یا به او قرض نمی دهند و یا تمایل به قرض دادن با نرخ بهره بالا نشان میدهند .
ـــــــــــــــــــــ = نسبت بدهی به ح ص س
۱) سود هر سهم (EPS)
EPS گزارش کننده سودتعلق یافته به هرسهم ازبابت عملکردسال جاری است .سودتعلق گرفته یاپرداخت می شود( DPS) ,یااندوخته می شود ویا انباشته می شود.
چنانچه سودپرداخت شده کمترازسودتعلق گرفته باشد,مابقی سودبرای هرسهم درشرکت انباشته ویا اندوخته می شود.
چنانچه سودپرداخت شده بیشترازسودتعلق گرفته باشد, تفاوت آن ازمحل سودهای انباشته واندوخته های سالهای قبل پرداخت می شود.
طبق ماده ۹۰قانون تجارت تقسیم سودواندوخته بین صاحبان سهام فقط پس ازتصویب مجمع عمومی امکانپذیراست ضمن اینکه درصورت احرازسود دریک سال , شرکت موظف است حداقل ۱۰% سود را بین سهامداران توزیع کند.
۲) سود تقسیمی هر سهم (DPS)
این نسبت نشاندهنده مبلغ سودی است که شرکت بابت هر سهم پرداخت میکند.
۳ ) نسبت بازده نقدی سهام : این نسبت نشاندهنده درصد بازده سرمایه گذاری از محل پرداخت سود نقدی از طرف شرکت می باشد .
ــــــــــــــــــــــــ = نسبت بازده نقدی سهام
۴) نسبت بازده قیمتی سهام : این نسبت نشاندهنده بازده حاصل از تغییرات قیمت سهام عادی دربازار است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ =بازده قیمتی سهام
۵ ) نسبت بازده کل سهام عادی : این نسبت نشاندهنده بازده سرمایه گذاری از محل تغییرات قیمت بازار و سود پرداختی شرکت می باشد .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ =بازده کل سهام عادی
۶) نسبت قیمت به سود هر سهم یا ( P/E ) :
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ = P/E
این نسبت از تقسیم قیمت یک سهم به سود هر سهم به دست میآید. برای محاسبه سود هر سهم در این نسبت معمولاً از سه روش زیر استفاده میشود:
۱- آخرین EPS اعلام شده شرکت (معمولاً هر سه ماه یکبار
اعلام میشود.)
۲- EPS برآورد شده برای آینده شرکت
۳- میانگین EPS دو فصل گذشته شرکت
۱- رشد سود : این نسبت به مفهوم انتظار بازار از رشد سود شرکت می باشد . هر چه این نسبت بالاتر باشد نشاندهنده چشم انداز رشد بالا در سود آوری آتی شرکت است و اگر این نسبت پایین باشد بازار انتظار دارد که سودآوری شرکت در آینده رشد پایینی داشته باشد .
۲- تصمیم گیری در خرید و فروش سهام عادی : بعنوان یک اصل کلی اگر این نسبت برای شرکتی پایین تر از استاندارد صنعت باشد سهام آن شرکت برای خرید مطلوب و اگر بالاتر باشد برای خرید نامطلوب است .
به لحاظ نظری یک سهم به ما میگوید که سرمایهگذاران چند ریال حاضرند به ازای هر ریال سود یک شرکت پرداخت کنند. اگر بخواهیم در یک جمله مفهوم را عنوان کنیم، شاید بتوان گفت که یک سهم نشاندهنده برآورد بازار از آینده آن صنعت یا شرکت است. اگر شرکتی بالاتر از میانگین بازار یا صنعت باشد، بدین معنی است که بازار در ماهها یا سالهای آینده انتظارات بزرگی از سهم این شرکت دارد. در تعیین بالا یا پایین بودن توجه به دو عامل نرخ رشد شرکت و صنعت بسیار ضروری است.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
بهطور کلی میتوان عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام را به سه دسته تقسیم کرد:
الف) عوامل کلان (محیطی) ب) عوامل صنعت ج) عوامل خرد (درونی شرکت)
– عوامل کلان (محیطی)
به مجموعه عواملی که خارج از اختیار شرکتها بوده و به شکل برونزا بر قیمت سهام شرکتها تاثیر میگذارند، عوامل محیطی میگویند. در ادامه به اختصار به چند عامل کلان (محیطی) که میتوانند بر قیمت سهام تاثیرگذار باشند پرداخته میشود.
۱- وضعیت سیاسی جهان و کشور
بیشک یکی از مهمترین عوامل محیطی تاثیرگذار بر قیمت سهام، وضعیت سیاسی جهان و هر کشور خاص است و این برای کسانی که در بازار بورس اوراق بهادار فعالیت داشتهاند اثبات شده است. بهطور مثال خیلی از کارشناسان بازار، افت شاخصهای سهام (قیمت سهام) را در سال ۱۳۸۳ عمدتاً ناشی از عوامل سیاسی میدانند تا عوامل اقتصادی. زیرا عوامل سیاسی با ایجاد یک فضای نااطمینانی در بازار باعث رکود در آن میشوند و این حالت تنها مختص بازار سهام ایران نیست و در بورسهای بزرگ دنیا نیز این حالت وجود دارد. بهطور مثال در حوادث ۱۱ سپتامبر شاخصهای بورسهای بزرگ جهان نظیر بورس نیویورک، توکیو، لندن و غیره با افت شدید مواجه شدند.
۲- وضعیت اقتصادی جهان و کشور
از جمله عوامل کلان دیگری که بر قیمت سهام میتواند تاثیر بگذارد وضعیت اقتصادی جهان و کشور میباشد. چراکه با بهبود وضعیت اقتصادی جهان و کشور تقاضا برای کالاها و خدمات مختلف نیز افزایش خواهد یافت و این خود میتواند از طرفی باعث افزایش تولید و سوددهی شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار شود و از طرفی باعث ایجاد یک خوشبینی نسبت به آینده میشود و در نهایت این عوامل میتواند باعث افزایش قیمت سهام شود.
۳- بودجه سالانه کشور
در بودجه سالانه هر کشور منبع درآمدها و مخارج سال آتی آن ک
شور آورده میشود. بالطبع به نوعی میتوان گفت با ارزیابی بودجه یک کشور میتوان جهتگیری سال آینده دولت را تعیین کرد و این خود میتواند در ارزیابی مردم از صنعت خاص و شرکتهای موجود در آن که با جهتگیری دولت در بودجه متاثر خواهد شد، تاثیر گذارد. بهطور مثال اگر دولت در بودجه خود برنامه وسیعی در زمینه صنایع پتروشیمی داشته باشد انتظار این است که صنایع پتروشیمی و صنایع مرتبط با آن که در بورس اوراق بهادار فعالیت دارند تحت تاثیر این برنامه قرار گرفته و در نهایت قیمت سهام آنها تغییر کند.
۴- سیاستهای کلان پولی، مالی و ارزی
سیاستهای کلان پولی و ارزی دولت نیز به نوبه خود میتواند شرکتهای مختلف را تحت تاثیر قرار دهد. بهطور مثال اگر دولت تصمیم بگیرد که نرخ ارز را افزایش دهد شرکتهایی که مواد اولیه آنها از خارج تهیه میشود از این امر ممکن است متضرر شوند و یا بالعکس. و یا اگر دولت در قوانین پولی کشور تغییر ایجاد کند این امر قیمت سهام بانکهایی که سهام آنها در بورس داد و ستد میشود را میتواند شدیداً تحت تاثیر قرار دهد.
۵- تغییر قوانین و مقررات
قوانین و مقررات و تغییرات آن در کشور نیز از جمله عواملی است که بر قیمت سهام شرکتها میتواند تاثیر گذار باشد. بهطور مثال حذف تعرفهها و یا وضع تعرفه برای واردات میتواند بر قیمت سهام شرکتهایی که از این تغییرات متاثر میشوند تاثیر بگذارد. فرض کنید تعرفه یک کالای خاص کم و یا حذف شود. این بدین معنی است که کالاهای خارجی مشابه با قیمت ارزانتر قبل از حذف تعرفه وارد کشور میشود و این می تواند تولیدکنندگان داخلی را با مشکل مواجه کند که در نهایت منچر به کاهش قیمت سهام آنها میشود.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
ازجمله عوامل دیگر تاثیرگذار بر قیمت سهام شرکتها وضعیت خاص آن صنعت است که این شرکتها در آن فعالیت میکنند و یا به طور کلی میتوان گفت که ماهیت صنعتی که در آن قرار دارند. به عنوان مثال عوامل زیر در صنایع مختلف میتوانند بر قیمت شرکتها تاثیرگذار باشند.
۱- نحوه قیمت گذاری محصولات صنعت
نحوه قیمت گذاری محصولات در صنایع مختلف از جمله عوامل مهمی است که بر قیمت سهام یک شرکت فعال در آن صنعت تاثیر میگذارد. به طور مثال وقتی محصولات یک صنعت توسط دولت تعیین میشود (مثل سیمان) در این حالت هرگونه تغییر سیاست در این قیمت گذاری میتواند بر قیمت سهام شرکتهای سیمانی تاثیرگذار باشد. وقتی که قیمتها در بازار آزاد و به شکل رقابتی تعیین میشود، نحوه ارزیابی سهامداران از آینده آن صنعت و قیمت سهام شرکتهای فعال در آن با موقعی که قیمتها به شکل دستوری کنترل میشود متفاوت خواهد بود.
۲- عرضه و تقاضای محصولات صنعت
یکی از فاکتورهای مهم دیگر در ارزیابی ماهیت صنعت بررسی وضعیت عرضه و تقاضای محصولات آن در کشور و یا حتی در حد وسیعتر آن در سطح جهانی است. به طور مثال وقتی تقاضای کل یک صنعت بیش از مقدار عرضه کل آن در کشور باشد و واردات آن محصول به هر دلیلی مقدور نباشد انتظار این است که آن صنعت خاص رو به رشد بوده و قیمت سهام شرکتهای فعال در آن افزایش یابد. به طور مثال در صنعت سیمان بدلیل اینکه هزینه حمل و نقل بالا است امکان واردات ضعیف بوده و در این چند ساله این صنعت از رشد خوبی برخوردار بوده است.
۳- سرمایهگذاریهای کلان و بلندمدت
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد وقتی در کشور جهتگیری به سمت صنایع خاصی باشد و سرمایهگذاریهای کلانی توسط دولت و یا بخش خصوصی درآن صورت گیرد انتظار رشد آن صنعت و در نهایت شرکتهای فعال در آن و قیمت آنها وجود دارد.
۴- تحولات تکنولوژیت. این سرعت در صنایع مختلف با هم تفاوت دارد. به طور مثال سرعت تغییر تکنولوژی در صنعت الکترونیک بسیار بیشتر از مثلاً صنعت سیمان است و به همان نسبت میتوان انتظار تغییرات سریع قیمت سهام شرکتهای فعال در آن نسبت به صنعت سیمان داشت.
– عوامل خرد (درونی) تاثیرگذار بر قیمت سهام
مجموعه عواملی که مستقیماً در ارتباط با خود شرکت بوده و ناشی از تغییر و تحولات داخلی آن باشد را عوامل خرد یا درونی تاثیرگذار بر قیمت سهام مینامند و در ادامه به اختصار هرکدام را شرح میدهیم.
۱- قابلیت نقدشوندگی سهام شرکت
یکی از فاکتورهای مهم برای سرمایهگذاران خصوصاً سرمایهگذاران جزء، قابلیت نقدشوندگی سهم است. چراکه بسیاری ازآنها تمایل دارند که در مواقع ضروری بتوانند سهام را فروخته و به پول نقد تبدیل کنند و بنابراین قابلیت نقدشوندگی بالا باعث جذابیت بیشتر سهم خواهد شد.
۲- تعداد سهام در دست مردم
با افزایش سهام شناور آزاد از طرفی امکان دستکاری قیمت سهام کاهش می یابد و از طرفی دیگر قابلیت نقدشوندگی سهام نیط افزایش مییابد. سهام شناور سهامی است که به طور بالقوه امکان داد و ستد آن وجود دارد و در دست نهادها یا سازمانهای خاصی بلوکه نشده است.
۳- ترکیب سهامداران
سهامداران عمده (مثل نهادها و سازمانهای مختلف) معمولاً با توجه به عملکردشان در حمایت از قیمت سهامشان در سالهای قبل ارزیابی میشوند و سهامداران خرد وقتی که ترکیب سهامدار عمده یک شرکت تغییر میکند با توجه به عملکرد سهامدار جدید در گذشته به آن واکنش نشان میدهند.
۴- سودآوری (EPS) و ثبات آن
مهمترین عامل در اثرگذاری بر قیمت سهام سودآوری یک شرکت اس
ت و تمام عوامل دیگر ذکرشده به طور غیر مستقیم با واسطه سودآور بوردن یا نبودن سهام بر قیمت آن تاثیر میگذارند. به طور مثال وقتی که مدیر عامل یک شرکت عوض میشود انتظار عملکرد خوب یا بد مدیر عامل و درنهایت سودآور بودن یا نبودن آن شرکت است که موجب تغییر سهام شرکت میشود و تغییر مدیر عامل انتظارات سوددهی شرکت را تغییر میدهد
۵- طرحهای توسعه شرکت
وجود طرحهای توسعهای در شرکت میتواند نشان از رشد و پویایی شرکت باشد. البته نباید فراموش کرد که طرحهای توسعهای که برای تعویض ماشین آلات فرسوده انجام میشود نسبت به طرحهای توسعهای که برای احداث خط تولید جدید انجام میشود از اهمیت کمتری برخوردار است. معمولاً شرکتها بعد از تاسیس یک رشد سریعی در سالهای اولیه دارند و به تدریج که به مرحله بلوغ رسیدند رشد آنها سطحی بوده و به مرحله ثبات نسبی میرسند.
۶- مدیریت شرکت
مدیران شرکتها نیز با توجه به سابقه و عملکرد آنها در گذشته ارزیابی میشوند و این مدیراندر بورس اوراق بهادار شناخته شده هستند و با جابجایی آنهاقیمت سهام شرکتها نیز تغییر خواهد کرد.
از عوامل دیگر تاثیرگذار بر قیمت سهام میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
– عمر شرکت و میزان استهلاک ماشینآلات
– سابقه و اعتبار شرکت
– روند قیمت سهم
– دعاوی حقوقی علیه شرکت
– اطلاعات درون شرکت و شایعات
سرمایه گذاری دربورس اوراق بهاداربادودیدگاه انجام می شود:
۱-بهره بردن ازروندقیمت سهم : یعنی اینکه سهمی رابخریم وباقیمت بالاتری به فروش برسانیم .
۲-سرمایه گذاری به منظوربهره بردن ازسودسالیانه سهام : یعنی خریدسهام ونگهداری آن تا تشکیل مجمع سالیانه ودریافت سودسهام .
براین اساس سرمایه گذاری دربورس اوراق بهاداررابه سه دیدگاه تقسیم می کنند:
۱- کوتاه مدت
۲- میان مدت
۳- بلند مدت
در روش ارزیابی سهام به شکل کوتاه مدت عمده تمرکز تحلیل گران و خریداران و فروشندگان به اخبار و شایعات موجود در بازار است و خرید و فروش سهام نیز بر پایه همین اخبار و شایعات صورت می گیرد. در این روش که بعضی طول دوره آن را از ۴ روز تا ۲ هفته ذکر می کنند بیشتر افراد حرفهای بازار که کار حرفهای آنها خریدوفروش سهام و استفاده از سود ناشی از تغییر قیمت سهام در کوتاه مدت(نوسان گیری) است، فعالیت دارندو بالطبع در طول این مدت کوتاه نیاز به تحلیل شرایط صنعت وجود ندارد. به افراد تازه وارد به این بازار توصیه می شود که از این روش استفاده نکنند و خریدوفروش خود را براساس دیدگاه بلندمدت انجام دهند.
روش دوم که حد وسط روش اول و سوم می باشد، خریداران و فروشندگان سهام عمده تمرکز خود را بر تحلیل روند قیمتی سهام و تاحدی براساس اخبار منتشره از سوی شرکتها گذاشته اند. طول این دوره را نیز عموما ۳ تا ۶ ماه ذکر می کنند.
در روش سوم تصمیم گیری برای خرید و فروش سهام بر پایه تجزیه و تحلیل کامل صنایع و شرکتها می باشد. در این روش تصمیم گیرندگان ابتدا وضعیت صنایع مختلف را در کشور و حتی در جهان بررسی نموده و باتوجه به تحولات احتمالی آینده آن صنعت تصمیم می گیرند که به آن صنعت وارد شوند و یا از آن خارج شوند و در مرحله بعدی در صنعت خاصی ، شرکتهای مورد نظر را مورد ارزیابی قرار می دهند و با استفاده از کلیه اطلاعات موجود شرکت و سایر شرکتهای موجود در آن صنعت اقدام به خرید سهام و یا فروش آن می کنند. توصیه اکید سازمان بورس اوراق بهادار تهران به سرمایه گذاران محترم این است که رویکرد خود را در بورس اوراق بهادار به شکل بلند مدت انتخاب کنند و از خریدوفروش سهام در کوتاه مدت خودداری کنند.
بنابراین در بازار بورس اوراق بهادار هرچه به سمت رویکرد بلند مدتتر حرکت می کنیم نیاز به تجزیه و تحلیل بیشتری وجود دارد و هرچه به سمت کوتاهمدتتر حرکت می کنیم نیاز به تجزیه و تحلیل کاهش مییابد زیراکه در کوتاه مدت تغییرات خاصی نمیتواند اوضاع صنایع و شرکتهای مختلف را به شدت دگرگون کرده و موجب نوسان سریع قیمت سهام آنهابشود.
برهمین اساس در ذیل روش تحلیل صنعت و شرکت را به شکل اختصار توضیح خواهیم داد.
سرمایهگذاری در بازار بورس اوراق بهادار مستلزم پروسهای است که یکی از آنها توجه به پارامترها و مولفههای صنایع میباشد. در واقع شناسایی شرکتها در بازار بورس بدون توجه به وضعیت صنعت، امری غیر علمی و ناقص در پروسه سرمایهگذاری میباشد. در این بخش به اختصار عوامل تأثیرگذار به صنایع را ذکر خواهیم کرد.
۱- رشد کمی و تکنولوژی صنعت
یکی از عوامل مهم در تحلیل صنایع مختلف ارزیابی روند حرکتی صنایع در داخل کشور و سایر نقاط دنیا است. چرا که بدون آن به سختی بتوان درباره آینده یک صنعت نظر داد. طبیعی است که صنایع نوپا و نوظهوری مثل صنایع الکترونیک از رشد قابل توجهی برخوردار بوده و انتظار میرود که در سالهای آتی نیز به روند حرکتی خود ادامه دهد و برعکس صنایعی که به مرحله بلوغ خود رسیده مثلاً صنعت خودرو، انتظار رشد بالایی از آن نمیرود و بالطبع این عامل میتواند در تحلیل ما از آینده صنعت خاصی تأثیرگذار باشد.
۲- صنایع پسین و پیشین
یکی دیگر از نکات مهم در تحلیل صنایع مختلف بررسی روابط پسین و پیشین آن صنعت است. روابط پسین و پیشین به این مسئله اطلاق میشود که بعد از هر صنعت و یا قبل از آن چه صنایعی وجود دارند. به طور مثال اگر بخواهیم صنعت فولاد را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، صنایع پیشین آن استخراج سنگ آهن و صنایع پسین آن صنایعی مثل خودروسازی، اسکلهسازی، پلسازی و صنایع دیگری که از محصولات فولادی به عنوان ماده اولیه در تولیدات خود مورد استفاده قرار میدهند، قرار دارند. طبیعی است که هر تحول عمدهای که در صنایع پسین و یا پیشین اتفاق افتد، در صنعت
واسط با یک فاصله زمانی که بسته به ارتباط آنها دارد اثرات خود را باقی خواهد گذاشت. به طور مثال در زمانهایی که صنایع پسین دارای رونق و رشد است، انتظار این است که در آینده نزدیک صنایع پیشین هم از رشد برخوردار باشند. ولی رابطه عکس وجود ندارد. یعنی انتظار نمیرود زمانیکه صنایع پیشین دارای رشدهستند این رونق سبب رشد صنایع پسین شود، به طور مثال رشد صنایع نظیر خودرو، ساختمان و غیره که از فولاد استفاده میکنند، باعث رشد صنعت فولاد میشود ولی رشد صنعت فولاد لزوماً باعث رشد این صنایع نمیشود.
۳- سیاستهای کلی دولت
سیاستهای مالی و کلی دولت که عمدتاً در بودجه دولت مشخص میشود، میتواند در تحلیل صنعت تأثیرگذار باشد. گاه دولت سیاست خاصی را دنبال میکند که پیامدهای خاصی را به دنبال خواهد داشت. به طور مثال خروج دولت از صنایع خاص و واگذاری آن به بخش خصوصی، یا برداشتن تعرفه واردات محصولات خاصی مثل خودرو یا تغییر قیمت نرخ ارز از عواملی است که صنایع مختلف را تحت تأثیر قرار میدهد و در تحلیل آنها باید سیاستگذاری کلی دولت را مد نظر داشت.
۴- رقابتی یا انحصاری بودن صنعت
این تئوری که عمدتاً همه جا که انحصار باشد، حاشیه سود نیز بالا خواهد بود، از نظر اقتصادی اثبات شده است. در تحلیل صنایع مختلف باید این نکته را مد نظر داشت که این صنایع در حالت رقابتی به تولید ادامه میدهند یا یک حالت انحصاری دارند و در هر انحصاری با ورود رقبای جدید انحصار شکسته شده و حاشیه سود آن صنعت نیز کاهش مییابد و از سوددهی آن کم میشود. بنابراین باید در تحلیل صنعت به این نکته که آیا انحصارات در صورت وجود در آینده نزدیک شکسته خواهد شد و یا نه توجه شود.
۵- مزیت نسبی و قیمتهای جهانی
بیشک کشورهایی که در تولید کالاهای خاصی مزیت نسبی دارند، میتوانند ارزانتر از بقیه کشورها تولید کنند و بازارهای بیشتری را به خود اختصاص دهند. بر این اساس با فرض تعرفهها و هزینههای حمل و نقل یکسان برای تمام کشورها تولید کنندگانی موفق خواهند بود که کالاهای خودرا با قیمتهای پایینتر و کیفیت بهتر عرضه کنند. بنابراین در تحلیل صنایع مختلف نیز باید قیمتهای جهانی تولیدات آن صنعت و مقایسه آن با قیمتهای داخلی را مد نظر قرار داد.
برای تحلیل و شناخت شرکتها باید ابتدا رویکردی تعریف شود که در این رویکرد مبانی تحلیل شرکت مشخص میگردد. بر این اساس شرکت را باید به مثابه یک بنگاه اقتصادی در نظر گرفت که هدف نهایی آن کسب سود است. بنابراین تمامی تمرکز برای تحلیل یک شرکت بر تحلیل سود آن استوار است و هرگونه تحلیلی مثل تحلیل تولید، فروش، ارزیابی مدیران، طرحهای توسعهای و غیره در راستای برآورد و تحلیل سود صورت میپذیرد. برای مثال هنگامی که شرکتی خط جدیدی راهاندازی میکند و یا میزان فروش شرکت افزایش مییابد و یا مدیر یک شرکت عوض میشود، اگر تحلیل بازار بر این باشد که با این تغییرات سود دهی شرکت افزایش مییابد، به آن واکنش نشان داده و قیمت سهام آن شرکت بالا میرود. در ادامه مباحث مطرح شده دربخش عوامل درونی تاثیرگذاربرقیمت سهام دراین بخش روش پیش بینی سودشرکت ازروی فروش آن راموردبررسی قرارمی دهیم .
همانطور که در بالا نیز ذکر شد، تمام تحلیلهای یک شرکت در نهایت به سود ده بودن یا نبودن فعالیت آن مربوط میشد و نکته مهم در سوددهی ثبات و رشد سوددهی شرکت در طی چند سال (۳ تا ۵ سال) است و محل سود نیز از نکات دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. یعنی اینکه سود شناسایی شده شرکت عمدتاً از محل سود عملیاتی است و یا اینکه از محل سایر درآمدهای غیر عملیاتی است. به فرض اگر شرکتی در طی یک دوره بر اثر مثلاً فروش بخشی از داراییهای خود سود، بالایی شناسایی کند. این امر از نظر تحلیل مالی یک شرکت اهمیتی ندارد و از نظر کارشناسان مالی روند رو به رشد سوددهی عملیاتی یک شرکت مهمترین پارامتر در ارزیابی آن است.
ابزار اصلی که میتوان سوددهی یک شرکت را بدست آورد، صورتهای سود و زیان آن شرکت است و شرکتهای بورسی ملزم به ارائه این صورتها در دورههای سه، شش، نه و دوازده ماهه هستند.
عمدهترین قلم صورت سود و زیان، خالص فروش یا درآمد حاصل از خدمات است و نکته مهم دیگر در این صورت، سود قبل از کسر مالیات است. این پارامتر نشان میدهد که از فروش شرکت پس از کسر هزینههای عملیاتی و تولید چه میزان به عنوان سود و ارزش افزوده در شرکت باقی مانده است. برای پیشبینی سود (EPS) یک شرکت میتوان مراحل زیر را طی کرد:
۱- پیشبینی فروش شرکت
همانطور که ذکر شد، در اولین مرحله باید فروش شرکت را مورد پیشبینی قرار داد. در ادامه به این فرایند پیشبینی میپردازیم. در حال حاضر شرکتها به سازمان بورس اطلاعات سهماهه ارائه میکنند که بر اساس این آمارهای سهماهه که چهار بار در سال منتشر میشود، فروش شرکت پیشبینی میگردد.
برای سادگی و پرهیز از اعداد مطلق، از اعداد نسبی یعنی درصد پوشش بودجه ستون آخر استفاده میکنیم. فرض میکنیم شرکتها بدون در نظر گرفتن مسائل تولید و فروش فصلی در هر فصلی که آمار ارائه میدهند، ۲۵ درصد از فروش خود را انجام میدهند تا بتوانند در کل سال مالی به ۱۰۰ درصد از فروش پیشبینی شده خود برسند. یعنی مقادیر مساوی به عنوان فروش داشته باشند. (شکل ذیل)
۲۵ % سه ماه اول
۲۵ % سه ماهه دوم
۲۵ % سه ماهه سوم
۲۵ % سه ماهه چهارم
اما به دلیل مسائل فصلی بازار مصرف، در شرکتهای تولیدی فروش شرکتها هم تابع مسائل فصلی میگردد. برای نمونه عمده فروش شرکتهای نوشابهسازی در تابستان و بهار و یا بیشتر فروش شرکتهای شوینده در سه ماهه آخر سال است. بر این اساس استاندارد نرمال ۴ دوره ۲۵ درصدی پوشش، در عمل با مشکل مواجه میگردد. در اینجا مسئله نرمال کردن این دورهها باید مورد توجه قرار گیرد. مثلاً با اتکا به آمارهای سه ماهه سه سال گذشته شرکت الف درمییابیم که پوشش بودجه این شرکت در طی این دوره سهماهه در واقع هیچ وقت ۲۵ درصد نبوده
و همیشه در حدود ۲۱ درصد بوده است. یا بر همین اساس برای مثال آمارهای سهماهه دوم ۵۹ درصد پوشش بودجه فروش و آمارهای سهماهه سوم ۸۴ درصد پوشش بودجه
فروش را نشان میدهند. با توجه به این مسئله، شکل نرمال درصد پوشش فروش این شرکت به صورت استاندارد با اتکا به آمارهای سهسال گذشته، به صورت زیر میباشد.
۲۱ % سه ماهه اول
۳۸ % سه ماهه دوم
۲۶ % سه ماهه سوم
۱۶ % سه ماهه چهارم
در اینجا دیده میشود که شرکت الف سهماهه اول سال به صورت نرمال و استاندارد ۲۱ درصد فروش سالانه خود را انجام میدهد. در سه ماهه دوم به صورت تجمعی ۵۹(۲۱+۳۸درصد) درصد و در سه ماهه سوم ۸۴ درصد از فروش خود را به صورت نرمال انجام داده است. (این عمل را نرمال کردن Normalize میگویند.) بر این اساس اکنون میتوان پیشبینی فروش را انجام داد. در زمانی که مسائل فصلی فروش مطرح نیست و آمارها به صورت نرمال ۴ تا دوره ۲۵ درصدی را پوشش میدهند، هر آماری که اعلام شود، بر اساس همان آمار نرمال ۲۵ درصدی، مورد پیشبینی قرار میگیرد. در شکل دیدیم که برای مثال در ۶ ماهه اول سال ۵۰ درصد فروش و در ۹ ماهه سال ۷۵ درصد فروش مورد پوشش قرار میگیرد. حال اگر مثلاً آمار سه ماهه اول پیشبینی شده ۲۷ درصد باشد، پیشبینی درصد پوشش از فروش سال ۱۳۸۰ شرکت برابر خواهد بود با:
۱۰۸ % = ۲۵ ÷ (۲۷ × ۱۰۰) = پیشبینی فروش شرکت
یعنی پیشبینی میشود شرکت، در سال ۱۳۸۰ با توجه به آمار سه ماهه،ازبرنامه فروش خودپیش افتاده است .
حال در صورتیکه مسائل فصلی را در نظر بگیریم و شکل نرمال شده به عنوان پایه را مورد پیشبینی قرار دهیم، در این صورت اگر شرکت الف در سه ماهه اول سال ۲۷ درصد از کل سال را پوشش داده باشد، پیشبینی فروش برابر خواهد بود با:
۵/۱۲۸ = ۲۱ ÷ (۲۷ × ۱۰۰)
بنا به این شیوه میتوان با اتکا به آمارهای ۶ ماهه و ۹ ماهه نیز پیشبینیهایی را از فروش شرکت انجام داد. حال که ما در مرحله اول پیشبینی فروش شرکت را انجام دادیم، مرحله دوم که ارائه یک برآورد از حاشیه سود شرکت است را مد نظر قرار میدهیم.
۲- برآورد حاشیه سود شرکت
همانطور که میدانیم حاشیه سود به معنای نسبت سود به فروش یک شرکت پس از کسر سایر درآمدهای شرکت است. این نسبت در واقع ساختار هزینهای شرکت را مورد توجه قرار میدهد و مشخص میسازد که شرکت به ازای هر ۱۰۰ ریال فروش خود چه میزان سود کسب میکند. این نسبت به موارد متعددی بستگی دارد که از آن جمله قیمت فروش محصول شرکت، مدیریت شرکت و . . . میباشد. به طور کلی حاشیه سود متغیری است که روند ثابتی دارد و در یک دوره کوتاهمدت تغییر نمییابد. بر این اساس این انتظار وجود ندارد که مثلاً حاشیه سود یک شرکت آخرین حاشیه سود اعلامی باشد. در برآورد حاشیه سود علاوه بر مطلب فوق باید به روند حاشیه سود برای کی تا سه سال گذشته توجه داشت. برای برآورد حاشیه سود یک شرکت متوسط روند سه ساله حاشیه سود یک شرکت، با حذف آمارهای غیر نرمال، در نظر گرفته میشود.
۳- پیشبینی سود شرکت (EPS)
پس از برآورد حاشیه سود، با حاصلضرب حاشیه سود در پیشبینی فروش، به پیشبینی از سود شرکت خواهیم رسید. بر این اساس اگر در نظر بگیریم که حاشیه سود به دست آمده برای شرکت الف برابر با ۳۲% و پیشبینی فروش آن ۴۱۱،۰۰۰ میلیون ریال است. از این رو پیشبینی سود از شرکت الف در سال ۱۳۸۰ برابر خواهد بود با:
میلیون ریال ۵۲۱/۱۳۱ = ۳۲ % × ۰۰۶/۴۱۱
که این با پیشبینی سود خود شرکت در بودجه که حدود ۰۹۸/۹۱۱ میلیون ریال
است، تفاوت دارد. حال اگر سود پیشبینی شده را بر تعداد سهام این شرکت ، دراین مثال ۲۵ میلیون سهم تقسیم کنیم، به پیشبینی از درآمد هر سهم خواهیم رسید که برابر خواهد بود با:
ریال ۵۲۶۵ = ۲۵ ÷ (۵۲۱ × ۱۳۱) = EPS 80
ـ نحوه ارزیابی شرکتها
شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران را میتوان به شکل زیر تقسیم بندی کرد:
۱- شرکتهای تولیدی
۲- شرکتهای سرمایه گذاری
۳- شرکتهای ساختمانی
۴- شرکتهای پیمانکاری
۵- بانکها و سایر واسطههای مالی (لیزینگها)
هرکدام از این گروه شرکتها را باید براساس نوع فعالیت آنها ارزیابی کرد. به طور مثال نمی توان یک شرکت تولیدی را به مانند یک شرکت سرمایه گذاری ارزیابی کرد. چراکه ماهیت کار آنها با هم فرق دارد.
در ذیل به طور مختصر نحوه ارزیابی این گروهها شرح داده خواهد شد.
۱- ارزیابی شرکتهای تولیدی
نحوه ارزیابی شرکتهای تولیدی بیشتر روی سوددهی و روند آن متمرکز است و هر عاملی که روی سوددهی جاری یا انتظاری شرکت تاثیر بگذارد روی قیمت و در نتیجه در ارزیابی جدید شرکت تاثیر خواهد داشت. نحوه ارزیابی شرکتهای تولیدی در بخش تحلیل شرکت به طور کامل توضیح داده شده است.
۲- نحوه ارزیابی شرکتهای سرمایه گذاری
ارزیابی شرکتهای سرمایه گذاری معمولاً به دو شیوه صورت می گیرد. در روش اول ملاک تصمیم گیریها و تحلیل ها ارزیابی سبد سهام شرکتهای سرمایه گذاری است و در روش دوم ملاک ارزیابی بر پایه سوددهی این شرکتها است. در روش اول ارزیابی ها با توجه به ارزش سبد سهام شرکت سرمایه گذاری و وزن هر صنعت در سبد سهام آن شرکت، صورت میگیرد. معمولاً قیمت سهام شرکتهای سرمایه گذاری هم جهت با قیمت سهام موجود در سبد آنها تغییر می کند. به طور مثال اگر در یک شرکت سرمایه گذاری صنعت خاصی ۴۰ درصد سبد سهام آن را تشکیل داده باشد، هرگونه تغییری در قیمت و ارزش آن صنعت خاص صورت گیرد، این تغییر در قیمت سهام شرکت سرمایه گذاری هم صورت می پذیرد. بنابراین باید در ارزیابی شرکتهای سرمایه گذاری به وزن هر صنعت در سبد سهام آنها و نحوه تغییرات آنها توجه داشت. یکی از مشکلات این روش این است که ارزش واقعی شرکتهای خارج از بورس شرکتهای سرمایه گذاری را نمی توان دقیقاً مشخص کرد. چراکه تا زمانی که سهام شرکتها در بورس عرضه نشده و قیمت آن براساس عرضه و تقاضای واقعی مشخص نشود ارزشگذاری آن مشکل خواهد بود. در کل برای ارزیابی شرکت سرمایه گذاری در این روش هرقدر که ارزش سبد سهام شرکت برای هرسهم از قیمت هر سهم شرکت بیشتر باشد زمان خوبی برای خرید آن سهم محسوب می شود و بالعکس. در درازمدت انتظار این است که این دو تقریباً یکسان باشند.
در روش دوم ارزیابی شرکتهای سرمایه گذاری به سود این شرکتها و امکان رشد سودآوری و قابلیت سودسازی توجه می شود و براساس پیش بینی سود شرکت و نسبت P/E متوسط شرکتهای سرمایه گذاری قیمت سهام این شرکتها پیش بینی و تعیین می شود.
۳- ارزیابی شرکتهای ساختمانی
از نکات قابل توجه در شرکتهای ساختمانی بهای تمام شده پروژه های تکمیل شده و آماده برای فروش و قیمت فروش این پروژه هاست و هرقدر این دو مقدار (بهای تمام شده و فروش) از هم فاصله داشته باشند نشان از حاشیه سود بالای شرکت است. نکته مهم دیگر در ارزیابی این شرکتها پتانسیل موجود در شرکت برای سوددهی است. یکی از این پتانسیل ها وجود قراردادهای جدید برای احداث پروژه های جدید و همچنین داشتن زمین مناسب در شهرها و مناطق با ارزش برای احداث بناهای مختلف تجاری، مسکونی و اداری است و این پتانسیل ها می تواند در جهت خلق سود برای شرکت و سهامداران آن در آینده مورد استفاده قرار گیرد.
۴- شرکتهای پیمانکاری
ارزیابی شرکتهای فعال در این گروه کمی مشکل تر و پیچیده تر است و این مربوط به ماهیت این شرکت ها است. در این شرکتها به دلیل اینکه یک کالای خاصی تولید نمی شود و نمی توان براساس تقاضا و عرضه آن روند فعالیت شرکت را ارزیابی کرد کمی با مشکل مواجه هستیم. دارایی شرکت بر اساس نوع فعالیت آن، دستگاهها و ماشین آلات موجود است و نیروی انسانی متخصص نیز از جمله عوامل مهم در این نوع شرکتها است. یکی از بهترین روشها برای ارزیابی این شرکتها توجه به صنعتی است که آنها در آن فعالیت دارند. همانطور که در بخش تحلیل صنعت ذکر گردید اگر چشم انداز آن صنعت خوب و روشن باشد انتظار این است که وضعیت قراردادهای این شرکت نیز بهبود یابد و همزمان با رشد صنعت این شرکت نیز رو به رشد باشد.
نکته دیگر اینکه در ارزیابی این گروه توجه به رشد سود قراردادهای شرکتهای پیمانکاری و توجه به استمرار این قراردادها و همچنین تعداد رقبای موجود در این گروه است و هرچه رقبای این گروه زیاد باشند برای برنده شدن در یک مناقصه و بستن قرارداد جدید باید قیمت پیشنهادی پایین باشد و این خود یعنی کاهش سود قراردادها است.
از نکات دیگر قابل توجه در ارزیابی شرکتهای پیمانکاری، سابقه و عملکرد این شرکتها در گذشته است و هرچه سابقه و اعتبار شرکتها بیشتر باشد احتمال استمرار قراردادهای آنها نیز بیشتر می شود.
۵- نحوه ارزیابی بانکها و سایر واسطه های مالی (لیزینگ ها)
عمده سود فعالیت بانکها از اختلاف سود تسهیلاتی که می پردازند و سود سپرده هایی که قبول می کنند به دست می آید. در این گروه سرمایه گذاری در اوراق بهادار نیز بخشی از سود آنها را تشکیل می دهد. بانکها به دلیل اینکه تقریباً سود تسهیلات و سپرده های آنها تقریباً با هم برابر است، حجم سپرده های آنها عامل مهمی در شناسایی سود آنها به حسا
ب می آید. به فرض اگر حاشیه سود بانکها یکسان باشد بانکی که بیشترین سپرده را دارد از سوددهی کل بالاتری نیز برخوردار خواهد بود. از نکات دیگر قابل توجه در ارزیابی بانکها درآمدهای حاصل از سایر سرمایه گذاری های آنها است. تعداد شعبات و هزینه های عملیاتی بانکها نیز از نکات دیگری است که باید به آنها توجه کرد.
شرکتهای لیزینگ نیز به دلیل ماهیت کاری که دارند شبیه به بانکها هستند. در این شرکتها نیز نرخ سود وامهایی که دریافت می کنند و سود تسهیلاتی که پرداخت می کنند عامل مهمی در ارزیابی آنها محسوب می شود. از نکات قابل توجه دیگر در ارزیابی این شرکتها نوع صنعتی که در آن فعالیت می کنند می باشد. به طور مثال اگر فعالیت این شرکتها در صنایعی متمرکز باشد که از رشد قابل توجهی برخوردار بوده و تقاضا برای محصولات آن صنعت رو به افزایش باشد امکان افزایش سوددهی شرکتهای لیزینگ فعال در این صنعت نیز وجود دارد. از عوامل مهم دیگر سهامداران عمده این شرکتها است. به طور مثال یک شرکت لیزینگ که تحت مالکیت یک بانک است امکان دسترسی به منابع مالی آن بیشتر از یک شرکت لیزینگ خصوصی خواهد بود و یا شرکتی که تحت حمایت و مالکیت یک شرکت خاص است و در زمینه فروش و اجاره محصولات آن شرکت فعالیت دارد امکان سوددهی آن بیشتر است.
نکته مهم دیگر در ارزیابی این شرکتها میزان مطالبات مشکوک الوصول آنها می باشد که نشان دهنده عملکرد این شرکتها در دریافت مطالبات خود است و هرچه این مطالبات بالاتر برود عملکرد شرکت ضعیف ارزیابی می شود. سوددهی و روند آن درگذشته نیز از جمله نکات مهم دیگری است که در ارزیابی شرکتهای لیزینگ باید به آن توجه کرد.
دراین بخش مطالبی درباره انواع شرکتهای تجاری ونیزتوضیحاتی درباره شرکتهای سهامی ، نحوه انتشارسهام وتشکیل مجامع آنها به اختصاربیان می گردد.
طبق قانون تجارت ایران شرکتهای تجارتی برهفت قسمت است :
۱-شرکت سهامی
۲-شرکت بامسولیت محدود
۳-شرکت تضامنی
۴-شرکت مختلط سهامی
۵-شرکت مختلط غیرسهامی
۶-شرکت نسبی
۷-شرکت تعاونی تولیدومصرف
طبق قانون بورس اوراق بهادار فقط شرکتهای سهامی عام می توانند دربورس پذیرفته شوند.
مزیت یک شرکت سهامی عام :
به صورت شرکت سهامی عام درآمدن راه خوبی برای تامین سرمایه مورد نیاز یک شرکت است. مورد مطالعه قرار گرفتن اوراق بهادار شرکت بصورت عام در بازارهای سرمایه
موجب جلب توجه محافل مالی و صفحات جراید سالی و مردم به شرکت میشود . این مساله در صورتیکه شرکت عملکرد خوبی داشته باشد ، اجازه می دهد که شرکت پول مورد نیاز خود را بسیار سهلتر و ارزانتر تامین کند .
درشرکتهای سهامی دوراه برای تامین سرمایه داریم :
۱-استقراض : اخذوام وانتشاراوراق قرضه
۲-انتشارسهام : سهام عادی وسهام ممتاز
تامین مالی بوسیله استقراض نسبت به انتشارسهام برای شرکتها راه ارزانتری است .زیراوام واوراق قرضه سررسیدداردونهایتا تاپایان سررسیدبه آنهابهره تعلق می گیرد.ولی سهام سررسیدنداردوتاپایان عمرشرکت بایدبه سهامداران سودپرداخت شود.
دومین علت اینست که هزینه بهره مالیات کاه است وبرای شرکتهاسپرمالیاتی ایجادمی کند, ولی پرداخت سودسهام برای شرکتهامزیت مالیاتی ندارد.
امامزیت انتشارسهام عادی نسبت به اوراق قرضه اینست که درحالتیکه شرکت زیان آورباشدمی تواندسودسهام پرداخت نکند ولی بهره اوراق قرضه چه شرکت سودآورباشدوچه زیان آور, بایستی پرداخت گردد
شرکت ها اغلب انتشار سهام خود را برای جلب سرمایه گذاران آگهی می کنند . قیمتی که سهامدار برای تحصیل سهام می پردازد قیمت انتشار نامیده می شود . در اغلب موارد قیمت انتشار سهام به مراتب بیشتر از ارزش اسمی آن است . زیرا ارزش اسمی عمدتاً بسیار پایین است . تلفیقی از عوامل بازار ، مرکب از مقایسه سوابق سودهای سالانه شرکت ، وضعیت مالی ، چشم اندازه های آتی برای موفقیت و شرایط عمومی تجارت و… قیمت انتشار را تعیین می کند .
الف )انتشار سهام عادی به ارزش اسمی :
ارزش اسمی :قیمت اولیه هرسهم دربازاراولیه است که دربازاربورس تهران ۱,۰۰۰ریال ارزیابی شده است .(طبق قانون تجارت ایران ارزش اسمی هرسهم نبایدبیشتراز۱۰,۰۰۰ریال باشد).این بدان معناست که شرکت درروزنخست فعالیت خودکه سهام پذیره نویسی می کرد,قیمت هرسهم خودرا۱,۰۰۰ریال تعیین نموده وسهامداران نیزدرروزنخست برای خریدهرسهم این شرکت مبلغ ۱,۰۰۰ریال پرداخت نموده اند.
فرض کنید که ارزش اسمی هر سهم شرکت الف ۱,۰۰۰ ریال است . در اینصورت انتشار ۳۲,۰۰۰ سهم جدید به ارزش اسمی منجر به افزایش سرمایه شرکت به مبلغ ۳۲,۰۰۰,۰۰۰=۱,۰۰۰×۳۲,۰۰۰ ریال می شود .
ب )انتشار سهام عادی به صرف :
معمولاً ارزش اسمی سهام شرکت ها ، ناچیز است . بنابراین در اغلب موارد سهام به مبلغی بیش از ارزش اسمی انتشار می یابد . مبلغ مازاد بر ارزش اسمی ، صرف نامیده می شود . اگر ارزش اسمی هر سهم شرکت الف ۱,۰۰۰ ریال و قیمت انتشار آن ۱,۵۰۰ ریال باشد صرف ناشی از انتشار هر سهم ۵۰۰=۱,۰۰۰-۱,۵۰۰ ریال و صرف ناشی از انتشار کل سهام ۱۶,۰۰۰,۰۰۰ = [ (۱,۰۰۰-۱,۵۰۰) × ۳۲,۰۰۰ ] ریال می باشد . هم ارزش اسمی و هم صرف ، بخشی از سرمایه پرداخت شده می باشند .
مالکیت سهام عادی ، چهار حق اساسی را به آنها اعطا می نماید . مگر اینکه حق خاصی با توافق سهامداران از مالکیت سهام سلب شده باشد .
۱- حق رای : حق مشارکت سهامداران در مدیریت از طریق دادن رای به موضوعاتی که در مقابل آنها قرار می گیرد . این حق ،حق منحصر به فرد سهامداران برای مشارکت در مدیریت شرکت است . هر سهامدار به ازای هرسهمی که در اختیار دارد ، حق یک رای را دارد .
۲- سود سهام : حق دریافت بخش متناسبی از سود خالص کسب شده توسط شکرت هر سهامدار به تناسب تعداد سهامی که در تاریخ مجمع عادی سالیانه دارد از سود تصویب شده جهت پرداخت به سهامداران متنفع می شود .
۳- تصفیه (سهم درخالص داراییها) : حق دریافت بخش متناسبی ( براساس تعداد سهام ) از دارایی های باقیمانده پس از پرداخت بدهی ها در زمان تصفیه
۴- حق تقدم : حق حفظ سهم مناسبی از مالکیت شرکت سهامی ، فرض کنید که شما مالک ۵ درصد از سهام یک شرکت سهامی هستید . چنانچه این شرکت ۱۰۰,۰۰۰ سهم جدید صادرکند ( افزایش سرمایه ) شما فرصت خرید۵۰۰۰سهم جدیدراقبل ازسایر خریداران خواهیدداشت .
هر شرکت سهامی باید سود سهام را قبل از پرداخت آن تصویب نماید . تصویب سود سهام در ایران از اختیارات مجمع عمومی عادی است .شرکت تا زمان تصویب سود سهام تعهدی برای پرداخت آن ندارد اما به محض تصویب سود سهام به یک بدهی قانونی تبدیل می شود .
طبق ماده ۲۴۰ قانون تجارت ایران ، مجمع عمومی پس از تصویب حسابهای سال مالی و احراز اینکه سود قابل تقسیم وجود دارد ، مبلغی ازآن را که باید بین صاحبان سهام تقسیم شودرا تعیین خواهد کرد . علاوه بر این مجمع می تواند تصمیم بگیرد مبالغی از اندوخته هایی که شرکت در اختیار دارد بین صاحبان سهام تقسیم شود .
۱- تاریخ تصویب سود ، مجمع عمومی عادی در این تاریخ قصد خود را برای پرداخت سود سهام اعلام می کند .
۲- تاریخ سابقه سهامداری ، شرکت این تاریخ را برای تعیین مشمول سود قرار گرفتن آن دسته از سهامدارانی که در آن تاریخ سهامدار بوده اند به اطلاع می رساند . در ایران معمولادوروز قبل از تاریخ تشکیل مجمع عمومی نمادمعاملاتی سهم توسط بورس اوراق بهاداربسته می شود. تنها افرادی که تاقبل ازبسته شدن نماد مالک سهام هستند سود سهام دریافت میکنند .
۳- تاریخ پرداخت سود سهام طبق ماده ۲۴۰ قانون تجارت ایران شرکت پس از اعلام تقسیم سود ، برای پرداخت سود سهام حداکثر ۸ ماه فرصت دارد .
۱-سودنقدی:منظورتوزیع وجه نقد بعنوان سودبین سهامداران است .
۲-سودسهمی :دال برتوزیع سهم بین سهامداران ازبابت سودسهام است .دلیل اینکارمیتوانداین باشدکه شرکت می خواهدتوام باپرداخت سودافزایش سرمایه بدهد.دلیل دوم اینکه سیاست مدیریت شرکت اینست که وجه نقددرشرکت باقی بماند.
سهام ممتازسهامی است که بردیگرانواع سهام امتیاز یاارجحیت داشته باشد.
۱-سهام ممتازدارای نرخ سودمشخص است .مثلامنظوراز سهام ممتاز۲,۰۰۰ ریالی ۱۲% , سهامی با ارزش اسمی ۲,۰۰۰ریال وسودثابت سالانه ۲۴۰=(۱۲% * ۲,۰۰۰) ریال می باشد.
۲-سهام ممتازبرای دریافت سودسهام خودبرسهام عادی مقدم است .
۳-درصورت انحلال شرکت پس ازپرداخت بدهی ها, سهم سرمایه سهامداران ممتاز قبل ازسهامداران عادی پرداخت می گردد.
۴-سهام ممتازعموما فاقدحق رای می باشد.
سهام خزانه به معنای آنست که شرکت سهام خودرامی خردونگه داری می کند.طبق قانون تجارت ایران خریدسهام خزانه توسط خودشرکتها ممنوع است .ولی شرکتهادرایران بااستفاده ازشرکتهای فرعی وتابعه خود اقدام به جمع آوری سهامشان می کنند.دلیل عمده جمع آوری سهام یک شرکت توسط خودآن شرکت ,کنترل واثرگذاری برروی قیمت سهام شرکت است .بعنوان مثال درمواقعی که وضعیت بازار روبه رکوداست وقیمت سهم یک شرکت درمعرض افت شدیدقراردارد,شرکت سهام خودراازبازارجمع آوری کرده وبدین وسیله ازافت بیشترقیمت سهم جلوگیری می کند.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
طبق ماده۱ قانون تجارت ؛ « شرکت سهامی شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سرمایه آنها می باشد .
طبق ماده ۴ قانون تجارت شرکت های سهامی به دو نوع تقسیم می شوند :
نوع اول ) شرکت های سهامی عام :
شرکت هایی که موسسین آنها قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تامین می کنند ، شرکت های سهامی عام نامیده می شوند .حداقل سرمایه موردنیازبرای تاسیس یک شرکت سهامی عام ۵,۰۰۰,۰۰۰ریال است که ۲۰%آن توسط موسسین ومابقی توسط مردم پرداخت می گردد.مضافا اینکه ازکل سرمایه حداقل ۳۵%آن بایددرزمان تاسیس شرکت ومابقی آن حداکثر ظرف ۵سال وبه تصمیم هیات مدیره باید پرداخت گردد.
درواقع درشرکتهای سهامی عام دونوع سهامداروجوددارد:
۱- موسس: که طبق قانون حداقل ۲۰%سرمایه رابایدتامین کنند.
۲- غیرموسس: که مابقی سرمایه موردنیازرابایدتامین کنند.
طبق قانون بورس اوراق بهادارایران شرکتهای پذیرفته شده فقط می توانند سهام عادی با نام منتشرکنند.
نوع دوم ) شرکت های سهامی خاص :
شرکت هایی که تمام سرمایه آنها در موقع تاسیس منحصراً توسط موسسین تامین(پرداخت وتعهد) میگردد ، شرکت های سهامی خاص نامیده می شود .یعنی درزمان تاسیس حداقل ۳۵%سرمایه ومابقی حداکثرظرف ۵سال وبه تصمیم هیات مدیره توسطموسسین بایدپرداخت گردد. شرکت سهامی خاص بین عامه مردم سهام نداردوسهام آن دربورس ارایه نمی شود.حداقل سرمایه موردنیازبرای یک شرکت سهامی خاص است ۱,۰۰۰,۰۰۰ریال است وباحداقل سه نفرسهامدارتشکیل می شود.
در شرکت های سهامی عام عبارت « شرکت سهامی عام »و در شرکت های سهامی خاص عبارت «شرکت سهامی خاص » باید قبل از نام شرکت یا بعد از آن ، بدون فاصله با نام شرکت ، در کلیه اوراق ، اطلاعیه ها و آگهی های شرکت بطور روشن و خوانا قید شود .
خلاصه ای از تفاوت های عمده بین شرکت سهامی عام و خاص
۱-قسمتی از سهام شرکت سهامی عام در مرحله تاسیس به مردم عرض میشود در حالیکه سهام شرکت های سهامی خاص باید کلاً توسط موسسین خریداری گردد.
۲- تعداد شرکا در شکرت سهامی عام حداقل ۵ نفر و در شرکت سهامی خاص ۳ نفر میباشد .
۳- سرمایه شرکت سهامی عام در هنگام تاسیس حداقل ۵ میلیون ریال و در شرکت های سهامی خاص حداقل۱ میلیون ریال می باشد .
۴- شرکت سهامی عام می تواند طبق قانون تجارت اوراق قرضه ( اوراق مشارکت) منتشر نماید .
۵-مبلغ اسمی سهام شرکت های سهامی تمام نباید بیش تر از ۰۰۰/۱۰ ریال باشد . ولی در شرکت های سهامی خاص مقضی برای آن وجود ندارد .
نکته : مالکیت شرکت های سهامی عام هم ، همانند شرکت های سهامی
خاص میتواند بطور بسته و خصوصی توسط تعداد محدودی سهامدار نگهداری شود . تعداد زیاید شرکت سهامی وجود دارند که مالکیت آنها با وجودی که نام سهامی عام دارند عمومی و عام نمی باشد . و سهام آنها در بازار های سرمایه معامله نمی شود . طبق ماده ۳ قانون تجارت ایران تعداد سهامداران شرکتهای سهامی نباید کمتر از ۳ نفر باشد . در سرتاسر مطالب فصل حاضر مقصود از شرکتهای سهامی شرکت هایی هستند که مالکیت عمومی دارند و سهام آها در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرد.
تذکر : علاقمندان می توانند کلیه مشخصات ، قوانین و مقررات مربوط به شرکت های سهامی را در کتاب قانون تجارت ایران مطالعه فرمایند .
طبق ماده ۲۴ قانون تجارت ایران : سهم قسمتی است از سرمایه شرکت سهامی که مشخص کننده میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در شرکت سهامی میباشد . ورقه سهام ، سند قابل معامله ای است که نماینده تعداد سهام صاحب آن در شرکت سهامی است .
شرکت سهامی در عوض سرمایه گذاری مالکان خود در واحد تجاری برای آنها گواهینامه سهام صادر می کند . روی برگه گواهینامه سهام نام شرکت صادر کننده ، تعداد سهام و مبلغ سرمایه ثبت شده ، نام و مشخصات دارنده سهم ، تعداد سهام و ارزش اسمی هر سهم ذکر می شود .
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
بادرنظرگرفتن حقوق صاحبان سهام بالاترین مرجع شرکتهای سهامی مجمع عمومی است که اصول وطرزکارعملیات شرکت راتعیین نموده ،مدیران ،بازرسان وبازرسان شرکت راانتخاب وعملیات آنها رابررسی ،تاییدویاتصحیح می کند.
تصمیمات مجامع عمومی درصورتی معتبراست که تشریفات مقرر درقانون واساسنامه برای دعوت وتشکیل وحدنصاب سهام حاضرواکثریت سهام لازم درنظرگرفته شده باشد.زیرادرشرکتهای سهامی صاحبان سهام جزبوسیله شرکت درمجامع عمومی که صحیحا تشکیل شده باشند،نمی تواننداظهارنظرکنندونظریات فردفردصاحبان سهام اگرتماما هم یکی باشدتاموقعی که درمجمع عمومی تاییدنشده ،دارای اعتبارنمی باشد.
مجامع عمومی شرکتهای سهامی به ترتیب عبارتند از:
– مجمع عمومی مؤسس
– مجمع عمومی عادی
– مجمع عمومی عادی به طورفوق العاده
– مجمع عمومی فوقالعاده
مجمع عمومی موسسان :
مجمع عمومی موسسان اولین مجمعی است که درآن تعهدکنندگان سهام شرکت حاضرمی شوندتااساسنامه شرکت راتصویب وتاییدکنند.
وظایف مجمع عمومی موسس به قرار زیر است:(ماده ۱۷۴ق ت )
۱- رسیدگی به گزارش مؤسسین و تصویب آن و همچنین احراز پذیرهنویسی کلیه سهام شرکت و تأدیه مبالغ لازم
۲- تصویب طرح اساسنامه شرکت و در صورت لزوم اصلاح آن
۳- انتخاب اولین مدیران و بازرس یا بازرسان شرکت
۴- تعیین روزنامه کثیر الانتشاری که هر گونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهامداران تا تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
مجمع عمومی موسس بوسیله دعوت موسسان ازکلیه تعهدکنندگان سهام تشکیل می شود.موسسان کسانی هستندکه امورحقوقی واقدامات وتشریفات قانونی موردنیازبرای تشکیل وتاسیس یک شرکت سهامی راانجام می دهند.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
مجمع عمومی عادی مجمعی است که برای امورعادی وجاری شرکت تشکیل می شود.صاحبان سهام بوسیله تشکیل مجمع عمومی دراداره امورشرکت باتعیین هیات مدیره وبازرسان دخالت نموده وعملیات آنهاراموردتاییدوتصویب قرارمی دهند.
بنابراین مجمع عمومی عادی مجمعی است که به امورعادی وجاری شرکت رسیدگی می کندبدون آنکه بتواندتغییری دراساسنامه ووتشکیلات وعملیات شرکت بدهد.مجمع عمومی عادی اجبارادرپایان هرسال یک جلسه خواهدداشت که همان مجمع عادی سالیانه است .زمان تشکیل مجمع عمومی عادی سالیانه دراساسنامه پیش بینی می شود.این تاریخ حداکثر۴ماه پس ازپایان سال مالی شرکت تعیین می شودزیراپس ازخاتمه سال مالی بایدحسابهای شرکت بسته وصورتهای مالی آن تنظیم گردد.
ضمن اینکه شرکتها می بایست اظهارنامه مالیاتی وترازنامه وسودزیان خودرا ظرف حداکثر۴ماه بعدازپایان سال مالی به ادارات دارایی تسلیم کنند.مجمع عمومی عادی ازطرف مدیران شرکت دعوت می شود.زیرا یکی ازوظایف مدیران دعوت مجامع عمومی است .ولی درصورتیکه مدیران شرکت ازدعوت مجمع عمومی تعلل کنندبازرسان شرکت نیزمی توانندمجمع عمومی را دعوت نمایند.(ماده ۶۳ قانون تجارت )
وظایف مجمع عمومی عادی بطورکلی امورجاری وعادی شرکا است وبطورخلاصه به قرارزیرمی باشد:
– تصویب صورتهای مالی شرکت
– تعیین سودقابل تقسیم شرکت
– تاییدعملیات مدیران شرکت
– انتخاب بازرسان ومدیران شرکت
– تصمیمدربارهکلیهامورشرکتکهخارجازاختیاراتهیاتمدیرهباشدودرصلاحیتمجمععمومی فوقالعاده نباشد.
– تصویب پیشنهادات مدیران وبازرسان شرکت
– تعیین روزنامه کثیرالنتشاری که آگهی ها واطلاعیه های شرکت تا تاریخ مجمع عادی سال بعددرآن انتشارخواهدیافت .
حدنصاب مجمع عمومی عادی سالیانه :
درمجمع عمومی عادی سالیانه حضوردارندگان اقلا بیش ازنصف سهام باحق رای ،ضروری است .اگردراولین دعوت حدنصاب مذکورحاصل نشد،مجمع برای باردوم دعوت خواهدشدوباحضورهرعده ازصاحبان سهام که حق رای دارند،رسمیت یافته واخذتصمیم خواهد نمود.بشرط آنکه دردعوت دوم نتیجه دعوت اول قیدشده باشد.درمجمع تصمیمات همواره با اکثریت یعنی ” نصف بعلاوه یک ” آراء حاضردرمجمع تصویب می شود.
اگردرطول سال برای امورجاری وعادی شرکت تشکیل مجمع عمومی عادی علاوه برمجمع عادی سالیانه لازم شود،چنین مجمعی ،مجمع عمومی عادی بطورفوق العاده نامیده می شود.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
مجمع عمومی فوق العاده مجمعی است که برای تغییر دراساسنامه شرکتهامانندتغییرسال مالی،تغییرمحل شرکت ، تغییرهیات مدیره وبازرسان شرکت وتغییروظایف آنها،تغییرموضوع شرکت ، تغییرمقررات مربوط به مجامع عمومی و…تشکیل می شود.مجمع عمومی فوق العاده هرموقعی که لازم باشد،دعوت می شود.دستورجلسه مجمع بایددردعوتنامه ذکرگرددتاصاحبان سهام بدانندراجع به چه موضوعی مذاکره خواهدشد. کلیه صاحبان سهام حق دارنددرمجمع فوق العاده حاضرشده ورای بدهند.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
اساسنامه شرکت اصولی است که موسسان شرکت برای اداره عملیات شرکت درنظرگرفته اند.کلیه موضوعاتی که دراساسنامه شرکت ذکرمی شود،بدون تصمیم مجمع عمومی فوق العاده قابل تغییرنیست .
سایر وظایف وصلاحیتهای مجمع عمومی فوق العاده :
– هرگونه تغییردرسرمایه شرکت سهامی (خاص وعام ) اعم ازکاهش ویاافزایش سرمایه موضوع ماده ۸۳ ومواد۱۵۷الی ۱۹۸قانون تجارت .
– سلب حق تقدم صاحبان سهام نسبت به پذیره نویسی تمام یاقسمتی ازسهام جدیدشرکت .
– تبدیل شرکت سهامی خاص به شرکت سهامی عام .
– تصویب صدور وانتشاراوراق قرضه درصورتیکه دراساسنامه پیش بینی نشده باشد.
جزوه آموزش مقدماتی آشنایی با بورس اوراق بهادار و نحوه سرمایه گذاری درآن
مبلغ واقعی 136,264 تومان 50% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 68,132 تومان
برچسب های مهم
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا