تبریک!دوست گرامی هم اکنون می توانید خریدی سریع،ارزان و مطمئن با پشتیبانی 24 ساعته و دائمی در ZTN انجام دهید.

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 2564
  • بازدید دیروز : 2303
  • بازدید کل : 10429249

خطبه 234


قسمت اول پرش به بالا
خطبه 234
از خطبه‏هاي آن حضرت است كه قاصعه نام دارد
(اين خطبه نكوهش ابليس را در بردارد كه بزرگي فروخت و آدم را سجده نكرد، و ابليس نخست كس است كه عصبيّت را آشكار ساخت، و حميّت را پيروي كرد، نيز اين خطبه مردم را از رفتن به راه ابليس بر حذر مي‏دارد.) سپاس خداي را كه لباس عزّت و بزرگي در پوشيد و آن دو را براي خود گزيد، و بر ديگر آفريدگان ممنوع گردانيد. آن را خاص خود فرمود و بر ديگران حرام نمود. آن لباس را برگزيد چون بزرگي او را مي‏سزيد. و آن كس را از بندگان لعنت كرد كه آرزوي عزّت و بزرگي او را در سر پرورد. پس فرشتگان مقرّب خود را بدان بيازمود، و بدين آزمايش فروتنان را از گردنكشان جدا فرمود. پس گفت خداي سبحان كه داناست بدانچه نهان است در دلها ي همگان - و در پرده‏هاي غيب پنهان: «همانا مي‏آفرينم آدمي از گل، پس چون آن را راست و درست كردم، و از روح خود در آن دميدم، بيفتيد براي او سجده كنان. پس سجده كردند فرشتگان همگي، جز شيطان» كه رشك او را فرا گرفت و به آفرينش خويش بر آدم نازيد و به اصل خود - كه آتش است - بر او غيرت ورزيد. پس دشمن خدا - شيطان - پيشواي غيرت‏ورزان است، و پيشرو مستكبران، پايه عصبيّت را نهاد، و بر سر لباس كبريايي با خدا در افتاد. رخت عزّت را در بر كرد، و لباس خواري را از تن برآورد. نمي‏بينيد چگونه خدايش به خطار بزرگ‏منشي كوچك ساخت، و به سبب بلندپروازي به فرودش انداخت. در دنيا او را براند، و براي وي در آخرت آتش افروخته آماده گرداند، و اگر خدا مي‏خواست آدم را از نوري بيافريند كه فروغ آن ديده‏ها را بربايد، و زيبايي آن بر خردها غالب آيد، با بويي خوش چنانكه نفسها را تازه نمايد، چنين مي‏كرد و اگر چنين مي‏كرد، گردنها برابر او خم بود و كار آزمايش بر فرشتگان آسان هم، ليكن خداي سبحان آفريدگان خود را به پاره‏اي از آنچه اصل آن را نمي‏دانند، مي‏آزمايد تا فرمانبردار از نافرمان پديد آيد و تا بزرگ‏منشي را از آنان بزدايد، و تكبّر را از ايشان دور نمايد. پس، از آنچه خدا به شيطان كرد پند گيريد، كه كردار دراز مدّت او را باطل گرداند و كوشش فراوان او بي‏ثمر ماند. او شش هزار سال با پرستش خدا زيست از ساليان دنيا يا آخرت - دانسته نيست - امّا با ساعتي كه تكبّر كرد خدايش از بهشت بيرون آورد، و پس از ابليس كه ايمن بود كه خدا را چنان نافرماني نكند هرگز خدا انساني را به بهشت در نياورد به كاري كه بدان كار، فرشته‏اي را از بهشت برون برد. فرمان خدا براي مردم آسمان و زمين يكي است، و ميان خدا و هيچ يك از آفريدگانش در حلال شمردن آنچه بر جهانيان حرام دانسته، رخصتي نيست. پس بندگان خدا بپرهيزيد اين كه - شيطان - شما را به بيماري خود مبتلا گرداند، و با بانگ خويش بر انگيزاند و سوارگان و پيادگان خود را بر سر شما كشاند. به جانم سوگند كه تير تهديد را براي‏تان سوفار ساخته، و كمان را سخت كشيده - و تاخته - شما را نشانه كرده و از جاي نزديك تير - گمراهي - بر شما افكنده كه گفت: «پروردگار من چنانكه‏ مرا گمراه كردي زشتيهاي زمين را براي آنان بيارايم، و همه آنان را گمراه نمايم.» از ناپيدا و از روي گمان خطا سخني گفت، و نادانسته انديشه‏اي در دل نهفت و متعصّبان سخن او را شنفتند و يكه‏تازان ميدان خودخواهي و جهالت گفته وي را پذيرفتند تا چون سركش شما او را فرمانبردار شد و طمع وي در شما استوار و آنچه پوشيده و نهان بود پديدار، قدرت او بر شما فراوان گرديد و سپاهيانش آهسته آهسته به سوي‏تان روان. پس شما را مقهور و خوار ساختند و به ورطه هلاكت در انداختند و به آسيبهاي سختتان پي سپردند كه گويي نيزه در ديده‏هاتان فرو بردند و گلوهاتان را بريدند، و بيني‏هاتان را خرد گردانيدند، و خواستند تا شما را بكشند و مهار بر نهاده، به آتش آماده دوزخ كشند تا چنان شد كه آسيب او در دين سوزي و در كار دنياتان آتش افروزي، بر شما بيش از آنان گرديد كه به پيكارشان برخاسته‏ايد، و براي ستيزشان آراسته‏ايد.
پس بدو بخروشيد و در دفع او بكوشيد.
به خدا سوگند، او بر اصل شما فخر كرد، و گوهرتان را پست‏تر از گوهر خود شمرد، و بر تبارتان حمله آورد و سوارانش را بر سر شما تازاند و با پيادگانش راهتان را مسدود گرداند چنانكه از هر جا شكارتان مي‏كند و انگشتانتان را مي‏برد، نه با نيرنگ خود را توانيد بازداشت و نه افسوني را به دفع بلا دانيد گماشت. در دايره ذلّت خوار، و در چنبره‏اي تنگ گرفتار، و دستخوش مردن و از چهار سو اسير بلا بودن. پس آتش عصبيّت را كه در دلهاتان نهفته است خاموش سازيد، و كينه‏هاي جاهليّت را براندازيد كه اين حميّت در مسلمان از آفتهاي شيطان است و نازيدنهاي او و بر آغاليدنها و افسون دميدنهاي او. تاج افتخار فروتني را بر سرهاي خويش نهيد، و گردنفرازي را به زير پاهاي خود بيفكنيد، و - رشته - تكبّر را از گردنهاتان فرود آريد، و افتادگي را همچون مرزي ميان خود و دشمن بشماريد: شيطان و سپاهيان او، كه او را در هر ملّتي سپاهيان است و ياران و پيادگان و سواران. همچون - قابيل - مباشيد كه بر برادر خود تكبّر نمود، و خدا او را هيچ برتري نداده بود جز كه او خود را بزرگ پنداشت، چون حسد وي را به دشمني - برادر - واداشت، حميّت، آتش در دل او فروزيد و شيطان باد كبر در دماغ وي دميد، و خدا كيفر او را پشيماني داد، و گناهان قاتلان را تا روز قيامت در گردن او نهاد. هان بدانيد كه سركشي را از حدّ گذرانديد و با رويارويي آشكارا با خدا، و صف‏آرايي برابر مؤمنان، زمين را در تباهي كشانديد. خدا را خدا را بپرهيزيد از بزرگي فروختن از روي حميّت، و نازيدن به روش جاهليّت كه حميّت زادگاه كينه است و شيطان را دمدمه جاي - ديرينه - كه بدان امّتهاي پيشين را فريفت و مردمان را در روزگاران ديرين، تا آنكه در تاريكيهاي ناداني او پنهان شدند، و در مغاكهاي گمراهيهاي وي نهان. به راندن او رام روان، و آسان وي را به فرمان، و او كاري را در پيش گرفت كه دلها در پذيرش آن همداستان بود، و ساليان از پس ساليان در پي آن خواهش روان، و - با - تكبّري بر دلها سنگيني كنان. هان بترسيد بترسيد از پيروي مهتران و بزرگانتان كه به گوهر خود نازيدند و نژاد خويش را برتر ديدند، و نسبت آن عيب را بر پروردگار خود پسنديدند و بر نعمت خدا در حقّ خويش انكار ورزيدند، به ستيزيدن برابر قضاي او و بر آغاليدن بر نعمتهاي او. پس آنان پايه‏هاي عصبيّتند و ستونهاي فتنه و شمشيرهاي نازش - به خوي - جاهليّت. پس، از - نافرماني - خدا بپرهيزيد و با نعمتهايي كه به شما داده مستيزيد، و به فضيلتي كه شما راست - بر ديگري - رشك مبريد، و ناپاك گوهران را پيروي مكنيد، - و افسونشان را مخريد - آنان كه كوشيديد تا آب تيره طينتشان را به جاي صافي طبيعت خود نوشيديد، و فطرت بي آك خويش را با مزاج بيمارشان‏ در آميختيد، و باطل ايشان را به حقّ خود ريختيد، حالي كه آنان از راه حق بيرون شدن را بنيانند، و شكستن عهد و بريدن با خويشاوند را همپيمان.
شيطان آنان را بارگي گمراهي ساخت، و سپاهي كرد كه بديشان بر مردمان تواند تاخت، و ترجماني كه به زبانشان سخن گويد - و راه گمراهي شما را جويد - تا خردهاتان را تواند دزديد و در ديده‏هاتان تواند خليد، و در گوشهاتان تواند دميد. پس شما را نشانه تير خود كرد، و زير پايتان بسپرد و به چنگ خود در آورد. پس عبرت گيريد از آنچه به مستكبران پيش از شما رسيد، از عذاب خدا و سختگيريهاي او و خواري و كيفرهاي او، و عبرت گيريد از تيره خاكي كه رخساره‏هاشان بر آن نهاده است، و زمينهاي - نمناك - كه پهلوهاشان بر آن افتاده است، و به خدا پناه بريد از كبر كه - در سينه‏ها - زايد، چنانكه بدو پناه مي‏بريد از بلاهاي روزگار كه پيش آيد. اگر خدا رخصت كبر ورزيدن را به يكي از بندگانش مي‏داد، به يقين چنين منتي را بر پيامبران گزيده و دوستانش مي‏نهاد، ليكن خداي سبحان بزرگ‏منشي را بر انان ناپسند ديد و فروتني‏شان را پسنديد. پس پيامبران - از روي فروتني - گونه‏هاي خود را بر زمين چسبانيدند، و چهره‏هاي خود را به خاك ماليدند، و برابر مؤمنان فروتني نمودند و خود مردماني مستضعف بودند.
خداي‏شان به گرسنگي آزمود و به سختي مبتلاشان فرمود، و با ترس و بيمها امتحانشان كرد و با زير و زبر كردنشان در سختيها، ايمانشان را پديد آورد. پس مال و فرزندان را ميزان خشم يا خشنودي خدا مي‏انگاريد، و آزمايش و امتحان - او - را نشانه توانگري و توانايي مپنداريد، و خداي سبحان و تعالي فرمود: «آيا مي‏پنداريد اين كه ما آنان را به داشتن مال و پسران مدد مي‏نماييم، مي‏شتابانيم آنان را در نيكيها نه، آنان نمي‏دانند» و خداي سبحان مستكبران از بندگان خود را مي‏آزمايد به ارزشي كه دوستان مستضعف او در ديده آنان دارند. موسي بن عمران و برادرش هارون بر فرعون در آمدند، جامه‏هاي پشمين بر تن و چوبدستيها در دست، و با او پيمان نهادند به جاودانگي سلطنت و دوام و ارجمندي و عزّت اگر مسلماني پذيرد - و راه طغيان پيش نگيرد - فرعون گفت: «از اين دو تعجب نمي‏كنيد، كه شرط جاودانگي ملك و هميشگي عزّت مرا مي‏پذيرند، و خود - چنين كه مي‏بينيد - در خواري و فقر اسيرند - فرستنده آنان كيست - و چرا دستبندها و گردنبندهاي زريّن بر ايشان آويزان نيست» زر و گرد آوردن آن را بزرگ داشت، و پشم و پوشيدن آن را خواري پنداشت.
و اگر خداي سبحان اراده مي‏فرمود آن هنگام كه پيامبران خود را مبعوث نمود، تا براي آنان گنجهاي زر را بگشايد، و كانهاي طلاي ناب را آشكار نمايد، و باغستانها، و درختستانها، و ددگان زمين، و پرندگان آسمان را بر آن جمله بيفزايد، چنين مي‏كرد و اگر كرده بود نه پاداش مانده بود، و نه امتحان، و نه اخبار - آسمان و آمدن پيامبران - و نه پذيرندگان دعوت مزد آزمودگان را سزاوار بودند، و نه مؤمنان از پاداش نيكوكاران برخوردار، و نه اسمها معنيهاي خود را نمودار، ليكن خداي سبحان فرستادگان خود را در اراده‏شان نيرومند گرداند، و در آنچه ديده‏ها از ظاهر آنان مي‏بيند خوار نماياند با قناعتي كه دل و چشمها را از بي نيازي پر دارد، و درويشيي كه ديده‏ها و گوشها را پر بيازارد، و اگر پيامبران را نيرويي بود كه با آن به ستيز نتوان برخاست، و عزّتي كه از آن نتوان كاست، و پادشاهي كه مردمان گردن به سوي آن كشند، و آرزومندان رخت بر اشتران بسته روي به سوي آن نهند، بر مردمان آسانتر بود كه از قدرت آنان عبرت پذيرند، و راه گردنكشي پيش نگيرند، ليكن در چنين حال ايمانشان يا از بيم جان بود و يا اميد - به دست آوردن نان و چنان ايمان و كار نيكو، خالص نمي‏نمود - بلكه نيم از ترس و نيمي به رغبت بود. امّا خداي سبحان خواست تا از پيامبران او را فرمانبردار بودن، و كتابهاي او را باور نمودن، و به درگاه او فروتني كردن و فرمان او را به خواري گردن نهادن، و پيشاني طاعت به درگاه او سودن، كارهايي باشد خاصّ او - كه از دل خيزد - و چيزي با آن نياميزد، و هرچه سختي و آزمايش سترگ، پاداش و مكافات بزرگ.
نمي‏بينيد خداي سبحان، پيشينيان از آدم (ص) تا پسينيان از اين عالم را آزمود - به حرمت نهادن - سنگهايي بي زيان و سود، كه نبيند و نتواند شنود. پس خدا آن را خانه با حرمت خود ساخت و براي فراهم آمدن و عبادت مردمانش پرداخت. پس آن خانه را در سنگلاخي نهاد از همه سنگستانهاي زمين دشوارتر، و ريگزاري رويش آن از همه كمتر. به درّه‏اي از ديگر درّه‏ها تنگتر، ميان كوههايي سخت و ريگهايي نرم دشوار گذر، و چشمه‏هايي زه آب آن كم و ده‏هاي جدا از هم، كه شتر در آنجا فربه نشود و اسب و گاو و گوسفند علف نيابد. پس آدم و فرزندان او را فرمود تا روي بدان خانه دارند - و با حرمتش شمارند - پس خانه براي آنان جايگاهي گرديد كه سود سفرهاي خود را در آن بردارند و مقصدي كه بارهاي خويش در آن فرود آرند.
دلها در راه ديدار آن شيدا، از دشتهايي بي آب و گياه، و مغاك درّه‏هاي ژرف و جزيره‏هاي از يكديگر جدا، - در پهنه - دريا تا از روي خواري شانه‏هاشان را بجنبانند و گرداگرد خانه كلمه تهليل بر زبان رانند، و بر گامها روند دوان، خاك آلود و مو پريشان. جامه‏ها را به يك سو انداخته، و با واگذاشتن موها خلقت نيكوي خود را زشت ساخته. آزمايشي بزرگ و امتحاني دشوار و آزمودني آشكار براي پديد آمدن نافرمان از فرمانبردار. خدا زيارت خانه را موجب رحمت خود فرمود، و وسيلت رسيدن به بهشت نمود. و اگر خداي سبحان مي‏خواست خانه با حرمت و عبادتگاه با عظمت خود را ميان باغستانها نهد و جويبار، و در زمين نرم و هموار، و درختستانهاي از هم ناگسسته، و ميوه‏ها در دسترس و عمارتها درهم و دهستانها به يكديگر پيوسته، ميان گندمزارهاي نيكو و باغهاي سرسبز تازه‏رو و زمينهاي پرگياه گرداگرد او، و بقعه‏هاي پر باران و باغستانهاي خرم، و راههاي آبادان، پاداش كم بود و آزمايش ناچيز هم، و اگر بنيادي كه پايه آن بناست، و سنگهايي كه خانه بدانها برپاست، از زمرّد سبز بود و ياقوت سرخ فام، و با روشني و درخشش‏ تمام، از راه يافتن دو دلي در سينه‏ها مي‏كاست، و كوشش شيطان را از دلها دور مي‏كرد، و شكّ و ترديد از مردمان بر مي‏خاست. ليكن خدا بندگانش را به گونه گون سختيها مي‏آزمايد، و با مجاهدتها به بندگي‏شان وادار مي‏نمايد، و به ناخوشايندها آزمايششان مي‏كند تا خود پسندي را از دلهاشان بزدايد، و خواري و فروتني را در جانهاشان جايگزين فرمايد، و آن را درهايي سازد گشاده به بخشش او، و وسيلتهايي آماده براي آمرزش او.
پس خدا را خدا را بپرهيزيد از سركشي در اين جهان و بترسيد از كيفر ناخوشايند ستم در آن جهان، و پايان زشت خودبيني كه دامي است نهاده شيطان. دامي بزرگ و فريفتني سترگ. بر دل مردان راه يابد، چون زهر كشنده كه در اندامها شتابد. هيچگاه از كار باز نماند، و به خطا كس را از مكر خود نرهاند. نه دانشمندي را به خاطر دانش و نه مستمندي را در فرسوده پوشش، و خدا بندگان با ايمان خود را از اين آسيب بركنار مي‏دارد، با نمازها و زكاتها و روزه‏گرفتنهاي دشوار، در روزهايي كه واجب است تا اندامهاشان بيارمد با اين كار، و ديده‏هاشان خاشع شود و جانهاشان خوار. و سبك ساختن دلهاي آنان، و بردن خودبيني از ايشان، به فروتني كه در اين عبادتهاست: از چهره‏هاي شاداب را به تواضع بر خاك سودن، و با چسبانيدن اندامهاي پاكيزه بر زمين خردي خويش را نمودن، و رسيدن شكمها به پشت به فروتني و خواري به خاطر روزه‏داري، و آنچه در زكات است از دادن بهره‏هاي زمين و جز آن، به مستمندان و بيچارگان. بدانچه در اين كارهاست بنگريد: از سركوبي جوانه‏هاي نازش و بازداشتن نهالهاي خودپسندي از رويش. نگريستم و هيچ يك از جهانيان را نيافتم كه براي چيزي تعصّب ورزد جز آنكه آن تعصّب را علّتي بود: آنچه نادانان را بفريبد، و يا پذيرفتن آن انديشه بيخردان را زيبد. تنها شماييد كه براي چيزي تعصّب مي‏نماييد كه آن را سببي شناخته نيست و علّتي دانسته‏ نه. امّا شيطان به خاطر گوهر خود بر آدم تعصّب آورد، و در آفرينش وي او را سرزنش كرد و گفت: «من از آتش ساخته‏ام و تو از گل پرداخته.» امّا توانگران و خداوندان نعمتهاي فراوان، تعصّب ورزيدند، چون نشانه‏هاي نعمت را ديدند، گفتند: «ما را دارايي و فرزندان بيش است و عذابي‏مان نه در پيش است.» پس اگر به ناچار تعصّب ورزيدند بايد، در چيزي تعصّب ورزيد كه شايد: در خويهاي نيك و گزيده و كردارهاي پسنديده، و كارهاي نيكو كه افزوني بر يكديگر جستند در آن، بزرگواران و دلاوران از خاندانهاي عرب و مهتران قبيله - نيكو حسب. از آراسته بودن - به خوبي خوي و رفتار، و بردباري به هنگام خشم بسيار، و آنچه پسنديده است از رفتار و كردار. پس در خصلتهاي نيكو تعصّب ورزيد از حمايت كردن پناهندگان، و به سررساندن پيمان و آراسته بودن به تقوي و ايمان، و از خودپسندي دوري گزيدن، و به فضيلت آراسته بودن، و دست بازداشتن از ستمكاري و بزرگ شمردن - گناه - خونريزي و خونخواري، و داد مردمان دادن، و خشم را فرو خوردن، و پرهيز از تبهكاري در زمين، و بپرهيزيد از آنچه فرود آمد بر امّتهاي پيشين، از كيفرهايي كه ديدند بر كردارهاي ناشايست و رفتارها كه كردند و نبايست. پس نيك و بد احوالشان را به ياد آريد و خود را از همانند شدن به آنان بر حذر داريد.
- و چون به چشم خود ديديد - و در خوشبختي و بدبختي‏شان انديشيديد، آن را عهده‏دار شويد كه عزيزشان گرداند و دشمنان را از سرشان راند، و زمان بي گزندي‏شان را به درازا كشاند، و با عافيت از نعمت بر خوردار و پيوند رشته بزرگواري با آنان استوار. و آن از پراكندگي دوري نمودن بود و به سزاواري روي آوردن، و يكديگر را بدان برانگيختن و سفارش كردن، و بپرهيزيد از هر كار كه پشت آنان را شكست و نيروشان را گسست، چون: كينه هم در دل داشتن و تخم نفاق در سينه كاشتن و از هم بريدن، و دست از ياري يكديگر كشيدن. و در احوال گذشتگان پيش از خود بنگريد، مردمي كه با ايمان‏ بودند چسان به سر بردند و چگونه آنان را آزمودند آيا نبودند گرانبارتر آفريدگان. و به هنگام آزمايش كوشاترين بندگان، و تنگ زندگاني‏ترين مردم جهان فرعونان آنان را به بندگي گرفتند و در عذاب سخت كشيدند، و تلخي - زندگاني - را جرعه جرعه بديشان نوشانيدند. پس پيوسته در خواري و هلاكت بودند و مقهور چيرگي و قدرت، نه چاره‏اي مي‏يافتند تا سرباز زنند، و نه راهي كه عذاب را از خود دور كنند. تا چون خدا ديد چگونه در راه دوستي او بر آزار شكيبايند، و چسان از بيم او ناخوشايند را تحمّل مي‏نمايند، از تنگناهاي بلاگشايشي براي‏شان پديد آورد، و از پس خواري ارجمندشان فرمود و آرامش را جايگزين بيم كرد. پس پادشاهان حكمران شدند و پيشوايان با فرّ و شان و كرامت خدا در باره‏شان تا بدانجا رسيد كه ديده آرزو نهايت آن را نديد. پس بنگريد چسان مي‏نمودند، آن گاه كه گروهها فراهم بودند، و همگان راه يك آرزو را مي‏پيمودند، و دلها راست بود و با هم سازوار و دستها يكديگر را مددكار، شمشيرها به پاري هم آخته، و ديده‏ها به يكسو دوخته، و اراده‏ها در پي يك چيز تاخته، آيا مهتران سراسر زمين نبودند، و بر جهانيان پادشاهي نمي‏نمودند پس بنگريد كه پايان كارشان به كجا كشيد، چون ميانشان جدايي افتاد، و الفت به پراكندگي انجاميد، و سخنها و دلهاشان گونه‏گون گرديد. از هم جدا شدند، و به حزبها گراييدند، و خدا لباس كرامت خود را از تنشان برون آورد، و نعمت فراخ خويش را از دستشان به در كرد، و داستان آنان ميان شما ماند، و آن را براي پندگيرنده عبرت گرداند.
پس از حال فرزندان اسماعيل و اسحاق و اسرائيل - كه درود بر آنان باد - پند گيريد، كه حالتها سخت متناسب است با هم و چه نزديك است مثالها به هم، بيش و كم.
در كار آنان بينديشيد، و روزگاري كه پراكنده بودند و از هم جدا، و كسراها و قيصرها بر آنان پادشا. آنان را از مرغزارهاي پر نعمت و درياي عراق و سرزمينهاي سبز آفاق مي‏ربودند و به زمينهايي كه رستني آن درمنه بود، روانه مي‏نمودند، آنجا كه بادها از هر سو در آن وزان بود، و آنان گرفتار بدي گذران. آنان را واگذاشتند مستمند درويش، بيابان نشين و چراننده اشتران پشت ريش. پست‏ترين جايهاشان خانه، و خشكترين بيابانشان جاي قرار و كاشانه. نه - به سوي حق - دعوتي، تا بدان روي آرند، و خود را - از گمراهي - باز دارند، و نه سايه الفتي كه رخت بدانجا افكنند و در عزّت آن زندگي كنند. حالتها ناپايدار، دستها به خلاف هم در كار، جمعيّت پراكنده، در بلاي سخت و تيه ناداني دست و پا زننده، از: زنده به گور كردن دختران، و پرستيدن بتان و بريدن پيوند خويشان و يكديگر را غارت كنان. پس بنگريد كه نعمتهاي خدا چگونه بر آنان فرو ريخت، هنگامي كه پيامبري برايشان بر انگيخت. آنان را به طاعت خدا در آورد و با خواندنشان به سوي او با يكديگر سازوارشان كرد، و چسان نعمت، شهپر خود را بر سر آنان گسترد و جويبارهايي از آسايش و رفاه براي ايشان روان نمود، و ملّت اسلام، با بركتهاي خود آنان را فراهم فرمود. پس در نعمت شريعت غرقه گرديدند، و لذّت زندگي خرّم و فراخ آن را چشيدند. زندگي‏شان به سامان، در سايه دولتي قوي‏شان، و نيكويي حال آنان را به عزّتي رساند ارجمند، و كارهاشان استوار گرديد و دولتشان نيرومند، چنانكه حاكم شدند بر جهانيان، و پادشاهان زمين در اين كرانه و آن كران. كار كساني را به دست گرفتند كه تيرشان بر آنان حكومت مي‏نمودند، و بر كساني فرمان راندند كه فرمانبر آنان بودند. نه تيرشان بر سنگ مي‏رسيد و نه سنگشان سبك مي‏گرديد. همانا شما رشته فرمانبرداري را از گردن گشاديد و به داوريهاي دوران جاهليت رضا داديد، در دژ خدايي كه پيرامونتان بود رخنه نهاديد. همانا خداي سبحان بر جماعت اين امّت - مسلمان - منّت نهاد و به الفت آنان را با يكديگر پيوند داد، پيوندي كه در سايه آن بچمند، و در پناه آن بيارمند. در نعمتي‏ كه هيچ يك از آفريدگان بهايي نداند براي آن. چه آن نعمت از هر بهايي برتر است و از هر رتبت و منزلتي گرانقدرتر. و بدانيد كه شما پس از هجرت - و ادب آموختن از شريعت - به - خوي - باديه نشيني بازگشتيد و پس از پيوند دوستي دسته دسته شديد. با اسلام جز به نام آن بستگي نداريد و از ايمان جز نشان آن را نمي‏شناسيد. مي‏گوييد به آتش - مي‏سوزيم - و ننگ را - نمي‏توزيم -. گويا مي‏خواهيد اسلام را واژگون كنيد با پرده حرمتش را دريدن، و رشته برادري ديني را بريدن. پيماني كه خدايش براي شما در زمين خود پناهگاه و جاي امن فرمود، و موجب ايمني آفريده‏هايش نمود، و اگر شما به چيزي جز اسلام پناه برديد، كافران با شما پيكار خواهند كرد، آن گاه نه جبرئيل ماند و نه ميكائيل، و نه مهاجران و نه انصار كه شما را ياري كند. جز تيغ بر يكديگر زدن نبود تا خدا ميان شما داوري كند. و همانا نمونه‏ها و داستانها در دسترس شماست - از گذشتگان - و عذاب خدا و سختيهاي او - كه رسيد به آنان -، و روزهايي - كه عذابشان كرد - و آسيبهاي سخت او - كه به آنان فرود آورد -. پس وعده عذاب او را دير مي‏انگاريد، به عذر آنكه نمي‏دانيد در چنگ او گرفتاريد. و با انتقام او را سبك شمردن، و از كيفر او ايمن بودن كه همانا خداي سبحان - مردم - دوران گذشته را كه پيش از شمايند از رحمت خود دور نفرمود، جز براي آنكه امر به معروف را واگذاشتند، و مردمان را از منكر باز نداشتند. پس خدا بيخردان - آنان را - لعنت كرد به خاطر نافرماني كردن، و خردمندان را به گناه ديگران را از نافرماني مانع نبودن. هان بدانيد كه شما رشته - پيوند با - اسلام را گسستيد، و حدود آن را شكستيد، و احكام آن را كار نبستيد.
بدانيد كه خدا مرا فرموده است با تجاوزكاران و پيمان گسلان، و تبهكاران در زمين پيكار كنم. امّا با پيمان گسلان جنگيدم و با از حق برون شدگان ستيزيدم، و از دين بيرون شدگان را زبون ساختم.
امّا شيطان ردهه، به جاي من بانگي‏ كار او را بسنده گرديد چنانكه از آن بانگ آواي طپيدن دل و لرزه سينه خود را شنيد، و اندكي از تجاوزكارن مانده، و اگر خدا مرا رخصت داد كه بر ايشان بتازم و آنان را براندازم، دولت را از آنها بازگردانم و از آن خود سازم، جز تني چند كه در اين سوي و آن سوي شهرها بمانند - و مردم را بترسانند -. من در خردي بزرگان عرب را به خاك انداختم و سركردگان ربيعه و مضر را هلاك ساختم. شما مي‏دانيد مرا نزد رسول خدا چه رتبت است، و خويشاونديم با او در چه نسبت است. آن گاه كه كودك بودم مرا در كنار خود نهاد و بر سينه خويشم جا داد، و مرا در بستر خود مي‏خوابانيد چنانكه تنم را به تن خويش مي‏سود و بوي خوش خود را به من مي‏بويانيد. و گاه بود كه چيزي را مي‏جويد، سپس آن را به من مي‏خورانيد. از من دروغي در گفتار نشنيد، و خطايي در كردار نديد. هنگامي كه از شير گرفته شد خدا بزرگترين فرشته از فرشتگانش را شب و روز همنشين او فرمود تا راههاي بزرگواري را پيمود، و خويهاي نيكوي جهان را فراهم نمود. و من در پي او بودم - در سفر و حضر - چنانكه شتر بچّه در پي مادر. هر روز براي من از اخلاق خود نشانه‏اي بر پا مي‏داشت و مرا به پيروي آن مي‏گماشت. هر سال در حراء خلوت مي‏گزيد، من او را مي‏ديدم و جز من كسي وي را نمي‏ديد. آن هنگام جز خانه‏اي كه رسول خدا (ص) و خديجه در آن بود، در هيچ خانه‏اي مسلماني را نيافته بود، من سوّمين آنان بودم.
روشنايي وحي و پيامبري را مي‏ديدم و بوي نبوّت را مي‏شنودم. من هنگامي كه وحي بر او (ص) فرود آمد، آواي شيطان را شنيدم.
گفتم: اي فرستاده خدا اين آوا چيست گفت: «اين شيطان است كه از آن كه او را نپرستند نوميد و نگران است. همانا تو مي‏شنوي آنچه را من مي‏شنوم، و مي‏بيني آنچه را من مي‏بينم، جز اين كه تو پيامبر نيستي و وزيري و بر راه خير مي‏روي - و مؤمنان را اميري -.» و من با او بودم، هنگامي كه مهتران قريش نزد وي آمدند، و گفتند: «اي محمّد (ص) تو دعوي كاري بزرگ مي‏كني كه نه پدرانت چنان دعويي داشتند، نه كسي از خاندانت. ما چيزي را از تو مي‏خواهيم اگر آن را پذيرفتي و به ما نماياندي، مي‏دانيم تو پيامبر و فرستاده‏اي و گرنه مي‏دانيم جادوگري دروغگويي.» گفت (ص): «چه مي‏پرسيد» گفتند: «اين درخت را براي ما بخوان تا با رگ و ريشه برآيد و پيش روي تو در آيد.» گفت (ص): «خدا بر هر چيز تواناست. اگر خدا براي شما چنين كرد، مي‏گرويد، و به حق گواهي مي‏دهيد» گفتند «آري.» گفت: «من آنچه را مي‏خواهيد به شما نشان خواهم داد. و من مي‏دانم شما به راه خير باز نمي‏گرديد. و در ميان شما كسي است كه در چاه افكنده شود و كسي است كه گروهها را بهم پيوندد و لشكر فراهم آورد.» سپس گفت (ص): «اي درخت اگر به خدا و روز رستاخيز ايمان گرويده‏اي و مي‏داني من فرستاده خدايم با رگ و ريشه از جاي برآي، و پيش روي من در آي به فرمان خداي.» پس به خدايي كه او را به راستي بر انگيخت، رگ و ريشه درخت از هم گسيخت و از جاي بر آمد بانگي سخت‏كنان و چون پرندگان پرزنان تا پيش روي رسول خدا (ص) بيامد، و شاخه فرازين خود را بر رسول خدا (ص) گسترد، و يكي از شاخه‏هايش را بر دوش من آورد، و من در سوي راست او (ص) بودم. پس چون آنان اين - معجزه - را ديدند، از روي برتري جويي و گردنكشي گفتند: «بگو تا نيم آن نزد تو آيد و نيم ديگر بر جاي ماند.» پس او درخت را چنين فرمان داد و نيم آن رو سوي او نهاد، پيش آمدني سخت شگفت‏آور، و با بانگي هر چه سخت‏تر. چنانكه مي‏خواست خود را به رسول خدا (ص) بپيچد. پس آنان از روي ناسپاسي و سركشي گفتند:
«اين نيم را بفرما تا نزد نيم خود باز رود چنانكه بود» و او درخت را چنان فرمود. پس درخت باز گرديد و من گفتم: لا اله الّا اللّه، اي فرستاده خدا من نخستين كسم كه به تو گرويد، و نخستين كس كه اقرار كرد كه درخت آنچه را فرمودي به فرمان خدا به جا آورد. تا پيامبري تو را گواهي دهد و گفته تو را بزرگ دارد.» پس آنان گفتند: «نه كه ساحري است دروغگو، شگفت جادوگر است، و چه آسان است كار او. و چه كسي تو را در كارت تصديق كند جز او» (و قصدشان من بودم). من از مردمي هستم كه در راه خدا از سرزنش ملامت‏كنندگان باز نمي‏ايستند. نشانه‏هاي آنان، نشانه راستكاران و سخنشان، گفتار درست كرداران. زنده‏داران شبند - به عبادت - و نشانه‏هاي روزند - براي هدايت - چنگ در ريسمان قرآن زده‏اند و سنّت خدا و فرستاده او را زنده كرده‏اند. نه بزرگي مي‏فروشند، و نه برتري جويي دارند، نه خيانت مي‏كنند و نه تبهكارند.
دلهاشان در بهشت است و تن‏هاشان را به كار - عبادت - وامي‏دارند.
قسمت دوم پرش به بالا

خطبه (234)
و من خطبة له عليه السلام و من الناس من يسمى هذه الخطبة بالقاصعة
و هي تتضمن ذم إبليس- لعنه اللّه- على استكباره و تركه السجود لآدم- عليه‏ السلام- و إنه أول من أظهر العصبية و تبع الحمية و تحذير الناس من سلوك طريقته
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِكَ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ لِيُمَيِّزَ الْمُتَوَاضِعِينَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ فَقَالَ سُبْحَانَهُ وَ هُوَ الْعَالِمُ بِمُضْمَرَاتِ الْقُلُوبِ وَ مَحْجُوبَاتِ الْغُيُوبِ إِنِّي خالِقٌ بَشَراً مِنْ طِينٍ فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ إِلَّا إِبْلِيسَ اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ فَافْتَخَرَ عَلَى آدَمَ بِخَلْقِهِ وَ تَعَصَّبَ عَلَيْهِ لِأَصْلِهِ فَعَدُوُّ اللَّهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ الَّذِي وَضَعَ أَسَاسَ الْعَصَبِيَّةِ وَ نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبَرِيَّةِ وَ ادَّرَعَ لِبَاسَ التَّعَزُّزِ وَ خَلَعَ قِنَاعَ التَّذَلُّلِ أَ لَا تَرَوْنَ كَيْفَ صَغَّرَهُ اللَّهُ بِتَكَبُّرِهِ وَ وَضَعَهُ بِتَرَفُّعِهِ فَجَعَلَهُ فِي الدُّنْيَا مَدْحُوراً وَ أَعَدَّ لَهُ فِي الْآخِرَةِ سَعِيراً وَ لَوْ أَرَادَ سُبْحَانَهُ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ مِنْ نُورٍ يَخْطَفُ الْأَبْصَارَ ضِيَاؤُهُ وَ يَبْهَرُ الْعُقُولَ رُوَاؤُهُ وَ طِيبٍ يَأْخُذُ الْأَنْفَاسَ عَرْفُهُ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَظَلَّتْ لَهُ الْأَعْنَاقُ خَاضِعَةً وَ لَخَفَّتِ الْبَلْوَى فِيهِ عَلَى الْمَلَائِكَةِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ- سُبْحَانَهُ- يَبْتَلِي خَلْقَهُ بِبَعْضِ مَا يَجْهَلُونَ أَصْلَهُ تَمْيِيزاً بِالِاخْتِبَارِ لَهُمْ وَ نَفْياً لِلِاسْتِكْبَارِ عَنْهُمْ وَ إِبْعَاداً لِلْخُيَلَاءِ مِنْهُمْ‏ فَاعْتَبِرُوا بِمَا كَانَ مِنْ فِعْلِ اللَّهِ بِإِبْلِيسَ إِذْ أَحْبَطَ عَمَلَهُ الطَّوِيلَ وَ جَهْدَهُ الْجَهِيدَ- وَ كَانَ قَدْ عَبَدَ اللَّهَ سِتَّةَ آلَافِ سَنَةٍ لَا يُدْرَى أَ مِنْ سِنِي الدُّنْيَا أَمْ مِنْ سِنِي الْآخِرَةِ- عَنْ كِبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ فَمَنْ ذَا بَعْدَ إِبْلِيسَ يَسْلَمُ عَلَى اللَّهِ بِمِثْلِ مَعْصِيَتِهِ كَلَّا مَا كَانَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِيُدْخِلَ الْجَنَّةَ بَشَراً بِأَمْرٍ أَخْرَجَ بِهِ مِنْهَا مَلَكاً إِنَّ حُكْمَهُ فِي أَهْلِ السَّمَاءِ وَ أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَاحِدٌ وَ مَا بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ هَوَادَةٌ فِي إِبَاحَةِ حِمًى حَرَّمَهُ عَلَى الْعَالَمِينَ فَاحْذَرُوا- عِبَادَ اللَّهِ- عَدُوَّ اللَّهِ أَنْ يُعْدِيَكُمْ بِدَائِهِ وَ أَنْ يَسْتَفِزَّكُمْ (بِنِدَائِهِ وَ أَنْ يُجْلِبَ عَلَيْكُمْ) بِخَيْلِهِ وَ رَجْلِهِ فَلَعَمْرِي لَقَدْ فَوَّقَ لَكُمْ سَهْمَ الْوَعِيدِ وَ أَغْرَقَ لَكُمْ بِالنَّزْعِ الشَّدِيدِ وَ رَمَاكُمْ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ قَالَ (رَبِّ بِما أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ) قَذْفاً بِغَيْبٍ بَعِيدٍ وَ رَجْماً بِظَنٍّ غَيْرِ مُصِيبٍ صَدَّقَهُ بِهِ أَبْنَاءُ الْحَمِيَّةِ وَ إِخْوَانُ الْعَصَبِيَّةِ وَ فُرْسَانُ الْكِبْرِ وَ الْجَاهِلِيَّةِ حَتَّى إِذَا انْقَادَتْ لَهُ الْجَامِحَةُ مِنْكُمْ وَ اسْتَحْكَمَتِ الطَّمَاعِيَةُ مِنْهُ فِيكُمْ فَنَجَمَتِ الْحَالُ مِنَ السِّرِّ الْخَفِيِّ إِلَى الْأَمْرِ الْجَلِيِّ اسْتَفْحَلَ سُلْطَانُهُ عَلَيْكُمْ وَ دَلَفَ بِجُنُودِهِ نَحْوَكُمْ فَاقْحَمُوكُمْ وَلَجَاتِ الذُّلِّ وَ أَحَلُّوكُمْ وَرَطَاتِ الْقَتْلِ وَ أَوْطَأُوكُمْ إِثْخَانَ الْجِرَاحَةِ طَعْناً فِي عُيُونِكُمْ وَ حَزّاً فِي حُلُوقِكُمْ وَ دَقّاً لِمَنَاخِرِكُمْ وَ قَصْداً لِمَقَاتِلِكُمْ وَ سَوْقاً بِخَزَائِمِ الْقَهْرِ إِلَى النَّارِ الْمُعَدَّةِ لَكُمْ فَأَصْبَحَ أَعْظَمَ فِي دِينِكُمْ حَرْجاً وَ أَوْرَى فِي دُنْيَاكُمْ قَدْحاً مِنَ الَّذِينَ أَصْبَحْتُمْ لَهُمْ مُنَاصِبِينَ وَ عَلَيْهِمْ مُتَأَلِّبِينَ فَاجْعَلُوا عَلَيْهِ حَدَّكُمْ وَ لَهُ جِدَّكُمْ فَلَعَمْرُ اللَّهِ لَقَدْ فَخَرَ عَلَى أَصْلِكُمْ وَ وَقَعَ فِي حَسَبِكُمْ وَ دَفَعَ فِي نَسَبِكُمْ وَ أَجْلَبَ بِخَيْلِهِ عَلَيْكُمْ وَ قَصَدَ بِرَجْلِهِ سَبِيلَكُمْ يَقْتَنِصُونَكُمْ بِكُلِّ مَكَانٍ وَ يَضْرِبُونَ مِنْكُمْ كُلَّ بَنَانٍ لَا تَمْتَنِعُونَ بِحِيلَةٍ وَ لَا تَدْفَعُونَ بِعَزِيمَةٍ فِي حَوْمَةِ ذُلٍّ وَ حَلْقَةِ ضِيقٍ وَ عَرْصَةِ مَوْتٍ وَ جَوْلَةِ بَلَاءٍ فَأَطْفِئُوا مَا كَمَنَ فِي قُلُوبِكُمْ مِنْ نِيرَانِ الْعَصَبِيَّةِ وَ أَحْقَادِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّمَا تِلْكَ الْحَمِيَّةُ تَكُونُ فِي الْمُسْلِمِ مِنْ خَطَرَاتِ الشَّيْطَانِ وَ نَخَوَاتِهِ وَ نَزَغَاتِهِ وَ نَفَثَاتِهِ وَ اعْتَمِدُوا وَضْعَ التَّذَلُّلِ عَلَى رُءُوسِكُمْ وَ إِلْقَاءَ التَّعَزُّزِ تَحْتَ أَقْدَامِكُمْ وَ خَلْعَ التَّكَبُّرِ مِنْ أَعْنَاقِكُمْ وَ اتَّخِذُوا التَّوَاضُعَ مَسْلَحَةً بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ عَدُوِّكُمْ إِبْلِيسَ وَ جُنُودِهِ فَإِنَّ لَهُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ جُنُوداً وَ أَعْوَاناً وَ رَجْلًا وَ فُرْسَاناً وَ لَا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرِ عَلَى ابْنِ أُمِّهِ مِنْ غَيْرِ مَا فَضْلٍ جَعَلَهُ اللَّهُ فِيهِ سِوَى مَا أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَدَاوَةِ الْحَسَدِ وَ قَدَحَتِ الْحَمِيَّةُ فِي قَلْبِهِ مِنْ نَارِ الْغَضَبِ وَ نَفَخَ الشَّيْطَانُ فِي أَنْفِهِ مِنْ رِيحِ الْكِبْرِ الَّذِي أَعْقَبَهُ اللَّهُ بِهِ النَّدَامَةَ وَ أَلْزَمَهُ آثَامَ الْقَاتِلِينَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَلَا وَ قَدْ أَمْعَنْتُمْ فِي الْبَغْيِ وَ أَفْسَدْتُمْ فِي الْأَرْضِ مُصَارَحَةً لِلَّهِ بِالْمُنَاصَبَةِ وَ مُبَارَزَةً لِلْمُؤْمِنِينَ بِالْمُحَارَبَةِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِي كِبْرِ الْحَمِيَّةِ وَ فَخْرِ الْجَاهِلِيَّةِ فَإِنَّهُ مَلَاقِحُ الشَّنَئَانِ وَ مَنَافِخُ الشَّيْطَانِ اللَّاتِي خَدَع‏ بِهَا الْأُمَمَ الْمَاضِيَةَ وَ الْقُرُونَ الْخَالِيَةَ حَتَّى أَعْنَقُوا فِي حَنَادِسِ جَهَالَتِهِ وَ مَهَاوِي ضَلَالَتِهِ ذُلُلًا عَنْ سِيَاقِهِ سُلُساً فِي قِيَادِهِ أَمْراً تَشَابَهَتِ الْقُلُوبُ فِيهِ وَ تَتَابَعَتِ الْقُرُونُ عَلَيْهِ وَ كِبْراً تَضَايَقَتِ الصُّدُورُ بِهِ أَلَا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ طَاعَةِ سَادَاتِكُمْ وَ كُبَرَائِكُمْ الَّذِينَ تَكَبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ وَ تَرَفَّعُوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ وَ أَلْقَوُا الْهَجِينَةَ عَلَى رَبِّهِمْ وَ جَاحَدُوا اللَّهَ مَا صَنَعَ بِهِمْ مُكَابَرَةً لِقَضَائِهِ وَ مُغَالَبَةً لِآلَائِهِ فَإِنَّهُمْ قَوَاعِدُ أَسَاسِ الْعَصَبِيَّةِ وَ دَعَائِمُ أَرْكَانِ الْفِتْنَةِ وَ سُيُوفُ اعْتِزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لَا تَكُونُوا لِنِعَمِهِ عَلَيْكُمْ أَضْدَاداً وَ لَا لِفَضْلِهِ عِنْدَكُمْ حُسَّاداً وَ لَا تُطِيعُوا الْأَدْعِيَاءَ الَّذِينَ شَرِبْتُمْ بِصَفْوِكُمْ كَدَرَهُمْ وَ خَلَطْتُمْ بِصِحَّتِكُمْ مَرَضَهُمْ وَ أَدْخَلْتُمْ فِي حَقِّكُمْ بَاطِلَهُمْ وَ هُمْ أَسَاسُ الْفُسُوقِ وَ أَحْلَاسُ الْعُقُوقِ اتَّخَذَهُمْ إِبْلِيسُ مَطَايَا ضَلَالٍ وَ جُنْداً بِهِمْ يَصُولُ عَلَى النَّاسِ وَ تَرَاجِمَةً يَنْطِقُ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ اسْتِرَاقاً لِعُقُولِكُمْ وَ دُخُولًا فِي عُيُونِكُمْ وَ نَفْثاً فِي أَسْمَاعِكُمْ فَجَعَلَكُمْ مَرْمَى نَبْلِهِ وَ مَوْطِئَ قَدَمِهِ وَ مَأْخَذَ يَدِهِ فَاعْتَبِرُوا بِمَا أَصَابَ الْأُمَمَ الْمُسْتَكْبِرِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ صَوْلَاتِهِ وَ وَقَائِعِهِ وَ مَثُلَاتِهِ وَ اتَّعِظُوا بِمَثَاوِي خُدُودِهِمْ وَ مَصَارِعِ جُنُوبِهِمْ وَ اسْتَعِيذُوا بِاللَّهِ مِنْ لَوَاقِحِ الْكِبْرِ كَمَا تَسْتَعِيذُونَهُ مِنْ طَوَارِقِ الدَّهْرِ فَلَوْ رَخَّصَ اللَّهُ فِي الْكِبْرِ لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِهِ لَرَخَّصَ فِيهِ لِخَاصَّةِ أَنْبِيَائِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ وَ لَكِنَّهُ- سُبْحَانَهُ- كَرَّهَ إِلَيْهِمُ التَّكَابُرَ وَ رَضِيَ لَهُمُ التَّوَاضُعَ فَأَلْصَقُوا بِالْأَرْضِ خُدُودَهُمْ وَ عَفَّرُوا فِي التُّرَابِ وُجُوهَهُمْ وَ خَفَضُوا أَجْنِحَتَهُمْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ كَانُوا أَقْوَامًا مُسْتَضْعَفِينَ قَدِ اخْتَبَرَهُمُ اللَّهُ بِالْمَخْمَصَةِ وَ ابْتَلَاهُمْ بِالْمَجْهَدَةِ وَ امْتَحَنَهُمْ بِالْمَخَاوِفِ وَ مَخَضَهُمْ بِالْمَكَارِهِ فَلَا تَعْتَبِرُوا الرِّضَى وَ السَّخَطَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ جَهْلًا بِمَوَاقِعِ الْفِتْنَةِ وَ الِاخْتِبَارِ فِي مَوَاضِعِ الْغِنَى وَ الِافْتِقَاِر فَقَد- قَالَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ فَإِنَّ اللَّهَ- سُبْحَانَهُ- يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ الْمُسْتَكْبِرِينَ فِي أَنْفُسِهِمْ بِأَوْلِيَائِهِ الْمُسْتَضْعَفِينَ فِي أَعْيُنِهِمْ وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ أَخُوهُ هَارُونُ- صلى الله عليهما- عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِأَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ أَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ فَقَالَ أَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرُطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا أُلْقِيَ عَلَيْهِمَا أَسَاوِرُ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ وَ لَوْ أَرَادَ اللَّهُ- سُبْحَانَهُ- لِأَنْبِيَائِهِ حَيْثُ بَعَثَهُمْ أَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الذِّهْبَانِ وَ مَعَادِنَ الْعِقْيَانِ وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ أَنْ يَحْشُرَ مَعَهُمْ طُيُورَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرْضِ لَفَعَلَ وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ وَ اضْمَحَلَّتِ الْأَنْبَاءُ وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِينَ أَجُورُ الْمُبْتَلَيْنَ وَ لَا اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِينَ وَ لَا لَزِمَتِ الْأَسْمَاءُ مَعَانِيَهَا وَ لَكِنَّ اللَّهَ- سُبْحَانَهُ- جَعَلَ رُسُلَهُ أُولِي قُوَّةٍ فِي عَزَائِمِهِمْ وَ ضَعَفَةً فِيمَا تَرَى الْأَعْيُنُ مِنْ حَالَاتِهِمْ مَعَ قَنَاعَةٍ تَمْلَأُ الْقُلُوبَ وَ الْعُيُونَ غِنًى وَ خَصَاصَةٍ تَمْلَأُ الْأَبْصَارَ وَ الْأَسْمَاعَ أَذًى وَ لَوْ كَانَتِ الْأَنْبِيَاءُ أَهْلَ قُوَّةٍ لَا تُرَامُ وَ عِزَّةٍ لَا تُضَامُ وَ مُلْكٍ تَمْتَدُّ نَحْوَهُ أَعْنَاقُ الرِّجَالِ وَ تُشَدُّ إِلَيْهِ عُقَدُ الرِّحَالِ لَكَانَ ذَلِكَ أَهْوَنَ عَلَى الْخَلْقِ فِي الِاعْتِبَارِ وَ أَبْعَدَ لَهُمْ مِنَ الِاسْتِكْبَارِ وَ لَآمَنُوا عَنْ رَهْبَةٍ قَاهِرَةٍ لَهُمْ أَوْ رَغْبَةٍ مَائِلَةٍ بِهِمْ وَ كَانَتِ النِّيَّاتُ مُشْتَرَكَةً وَ الْحَسَنَاتُ مُقْتَسَمَةً وَ لَكِنَّ اللَّهَ- سُبْحَانَهُ- أَرَادَ أَنْ يَكُونَ الِاتِّبَاعُ لِرُسُلِهِ وَ التَّصْدِيقُ بِكُتُبِهِ وَ الْخُشُوعُ لِوَجْهِهِ وَ الِاسْتِكَانَةُ لِأَمْرِهِ وَ الِاسْتِسْلَامُ لِطَاعَتِهِ أُمُوراً لَهُ خَاصَّةً لَا تَشُوبُهَا مِنْ غَيْرِهَا شَائِبَةٌ وَ كُلَّمَا كَانَتِ الْبَلْوَى وَ الِاخْتِبَارُ أَعْظَمَ كَانَتِ الْمَثُوبَةُ وَ الْجَزَاءُ أَجْزَلَ أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ- سُبْحَانَهُ- اخْتَبَرَ الْأَوَّلِينَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ- صلوات الله عليه- إِلَى الْآخِرِينَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لَا تَضُرُّ وَ لَا تَنْفَعُ وَ لَا تُبْصِرُ وَ لَا تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَيْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِي جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِيَاماً ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ حَجَراً وَ أَقَلِّ نَتَائِقِ الدُّنْيَا مَدَراً وَ أَضْيَقِ بُطُونِ الْأَوْدِيَةِ قُطْراً بَيْنَ جِبَالٍ خَشِنَةٍ وَ رِمَالٍ دَمِثَةٍ وَ عُيُونٍ وَشِلَةٍ وَ قُرًى مُنْقَطِعَةٍ لَا يَزْكُو بِهَا خُفٌّ وَ لَا حَافِرٌ وَ لَا ظِلْفٌ ثُمَّ أَمَرَ آدَمَ- عليه السلام- وَ وَلَدَهُ أَنْ يَثْنُوا أَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ أَسْفَارِهِمْ وَ غَايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الْأَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِي فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلًا يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ وَ يَرْمُلُونَ عَلَى أَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ وَ لَوْ أَرَادَ- سُبْحَانَهُ- أَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّاتٍ وَ أَنْهَارٍ وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ جَمِّ الْأَشْجَارِ دَانِي الثِّمَارِ مُلْتَفَّ الْبُنَى مُتَّصِلِ الْقُرَى بَيْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ أَرْيَافٍ مُحْدِقَةٍ وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ وَ زُرُوعٍ نَاضِرَةٍ وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ لَكَانَ قَدْ صَغَّرَ قَدْرَ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاءِ وَ لَوْ كَانَتِ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَ الْأَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ وَ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ نُورٍ وَ ضِيَاءٍ لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِأَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ‏ الْمَكَارِهِ إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِمْ وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِي عَاجِلِ الْبَغْيِ وَ آجِلِ وَخَامَةِ الظُّلْمِ وَ سُوءِ عَاقِبَةِ الْكِبْرِ فَإِنَّهَا مَصِيدَةُ إِبْلِيسَ الْعُظْمَى وَ مَكِيدَتُهُ الْكُبْرَى الَّتِي تُسَاوِرُ قُلُوبَ الرِّجَالِ مُسَاوَرَةَ السُّمُومِ الْقَاتِلَةِ فَمَا تُكْدِي أَبَداً وَ لَا تُشْوِي أَحَداً لَا عَالِماً لِعِلْمِهِ وَ لَا مُقِلًّا فِي طِمْرِهِ وَ عَنْ ذَلِكَ مَا حَرَسَ اللَّهُ عِبَادَهُ الْمُؤْمِنِينَ بِالصَّلَوَاتِ وَ الزَّكَوَاتِ وَ مُجَاهَدَةِ الصِّيَامِ فِي الْأَيَّامِ الْمَفْرُوضَاتِ تَسْكِيناً لِأَطْرَافِهِمْ وَ تَخْشِيعاً لِأَبْصَارِهِمْ وَ تَذْلِيلًا لِنُ

  انتشار : ۳۱ شهریور ۱۳۹۴               تعداد بازدید : 1476
كسب درآمد اينترنتي روزانه حداقل100هزار تومان تضميني

كسب درآمد اينترنتي روزانه حداقل100هزار تومان تضميني

⚡ این پکیج دربهمن سال 1402 آپدیت شد⚡ ✨ با پول یک چیپس و پفک صاحب کسب و کار پردرآمد شوید✨ فقط تا مدت محدود سلام دوست خوبم اگه از زندگي و كارت رضايت نداري.. اگه از وضعيت روحي و بي پولي خسته شدي.. اگه احساس ميكني هميشه تو تمامي كارها بازنده اي و اعتماد به نفس پاييني ... ...

پکیج حرفه ای کسب درآمد میلیونی ( تضمینی و تست شده)

پکیج حرفه ای کسب درآمد میلیونی ( تضمینی و تست شده)

بسم الله الرحمن الرحیم ✓آپـدیـت جـدیـد فروردین مـاه ۱۴۰۳✓  **کسب درآمد از اینترنت روزانه تا ۲/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومان تضمینی و تست شده** ☆☆آموزش صفر تا صد کسب درآمد اینترنتی بالای ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومان ماهانه، پشتیبانی ۲۴ ساعته ۷ روز هفته، ۱۰۰%حلال شرعی، کاملاً واقعی و ... ...

راهنمای پین اوت صفحه آمپر و قطعات الکترونیکی و انزکتوری خودرو

راهنمای پین اوت صفحه آمپر و قطعات الکترونیکی و انزکتوری خودرو

یکی از مراحل عیب یابی و رفع عیب سیستم های الکتریکی و الکترونیکی خودرو، شناخت محل دقیق پایه ها و تست سیم و یا قطعه مربوطه می باشد بدین منظور تعمیرکاران از کتابچه ها و نقشه های متعددی استفاده می کنند در اختیار داشتن چنین نقشه هایی نیازمند صرف هزینه و مطالعه کتابهای تعمیراتی ... ...

دانلود درسنامه قلب نعمتی پور

دانلود درسنامه قلب نعمتی پور

  مشخصات نام کامل کتاب درسنامه: بیماری های قلب و عروق توضیحات بیشتر: از سری منابع اصلی دستیاری و...  حاوی 36 فصل مولف: دکتر ابراهیم نعمتی پور و با همکاری اساتید دانشگاه های علوم پزشکی کشور تعداد صفحات: 614 فرمت: PDF پی دی اف زبان: فارسی کیفیت: بسیار عالی سال ... ...

دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم (11) (دانش یاران)

دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم (11) (دانش یاران)

دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم (11)   دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم لطفا جهت دانلود فایل عملیات خرید را انجام دهید توجه داشته باشید بعد از اتمام خرید فایل در دو نسخه قابل دانلود می باشد 1- دانلود فایل از لینک 2 - دانلود فایل ازایمیل وارد شده توسط شما در صورت به ... ...

نمونه سوالات کارشناس امور زمین با پاسخنامه

نمونه سوالات کارشناس امور زمین با پاسخنامه

دانلود نمونه سوالات کارشناس امور زمین با پاسخنامه قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی و باغی به همراه جزوه + خلاصه نکات قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی به همراه جزوه + خلاصه نکات قانون ضوابط واگذاری اراضی ملی و دولتی به همراه جزوه + خلاصه نکات به همراه نکات مهم و ... ...

دانلود کتاب صوتی اندازگیری سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر سیف

دانلود کتاب صوتی اندازگیری سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر سیف

دانلود کتاب صوتی اندازگیری سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر سیف با فرمتmp3  کتاب اندازه گیری سنجش و ارزشیابی آموزشی از دکتر علی اکبر سیف یکی از کتاب هایی است که شما را با مفاهیم و اصطلاحات مهم حوزه های سنجش اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی آشنا می کند .دانشجویان و اساتید و ... ...

دانلود  نمونه سوالات تستی مهارتهای هفتگانه icdl

دانلود نمونه سوالات تستی مهارتهای هفتگانه icdl

دانلود pdf رایگان نمونه سوالات icdl با جواب، برای داوطلبانی که به دنبال آمادگی برای آزمون icdl هستند، بسیار مفید است. این فایلها حاوی بیش از 1500 سوال در موضوعات مختلفی از جمله کار با ویندوز، صفحه‌آرایی، اکسل، اکسس و… است که به صورت کاملاً رایگان در اختیار شما قرار می‌گیرد. ... ...

دانلود "کتاب صدای خود را آزاد کنید"pdf+فایلهای تمرینی

دانلود "کتاب صدای خود را آزاد کنید"pdf+فایلهای تمرینی

دانلود کتاب"صدای خود را آزاد کنید" نوشته : راجر لاو pdf+فایلهای صوتی تمرینی همراه کتاب با یادگیری تکنیکهای ساده راجر لاو هر کسی می تواند صاحب صدایی قوی برای صحبت کردن و صوتی زیبا برای خواندن شود. او با نظریه انقلابی و ارائه مفهوم صدای میانی،شما را به دنیای جدیدی از ... ...

نرم افزار اندروید دیکشنری آلمانی به آلمانی لانگنشایت برای خارجی زبان ها ( Langenscheidt Großwörterbuch Deutsch als Fremdsprache )

نرم افزار اندروید دیکشنری آلمانی به آلمانی لانگنشایت برای خارجی زبان ها ( Langenscheidt Großwörterbuch Deutsch als Fremdsprache )

Langenscheidt Großwörterbuch Deutsch als Fremdsprache   اگر با زبان آلمانی سرو کار دارید و تحقیق کرده باشید، حتما اسم موسسه Langenscheidt را شنیده اید. این دیکشنری که تقریبا تمام دبیران زبان آلمانی به بی نظیر بودن این دیکشنری هم عقیده هستند، دارای یکی از گسترده ترین دایره ... ...

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

استان آذربایجان غربی شهر ارومیه، خیابان شهیدمحمدمنتظری ، کوچه شهیداخباری پلاک 9

اعتماد شما اعتبار ماست

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما