محققان آمريكايي به فناوري جديدي در دسترسي به اطلاعات مربوط به عملكرد سيستمهاي تنظيمكننده ضربان قلب و دستگاههاي منقبضكننده عضلات قلب كه صدها هزار بيمار قلبي به عنوان باتري قلب براي تنظيم ضربان قلب خود از آن استفاده ميكنند، دست يافتهاند. پس از گذشت 20 سال از ساخت اولين دستگاه تنظيمكننده ضربان قلب كه تاكنون تمامي مراحل آزمايشي عملكرد خود را با موفقيت سپري كرده است، براي نخستين بار يك بيمار آمريكايي براي درمان كندكاري قلبش، استفاده از دستگاه بيسيم تنظيمكننده ضربان قلب كه به عنوان نسل جديدي از اين سيستم، قدم به عرصه فناوري پزشكي گذاشته است را تجربه خواهد كرد و به اين ترتيب وضعيت سلامت فرد بيمار از طريق اينترنت و به صورت آنلاين در مركز پزشكي كه بيمار تحت نظر آن است، مورد بررسي و كنترل قرار گرفته و در صورت نياز اقدامات لازم انجام خواهد شد.
بدون ترديد فناوري بيسيم يكي از برترين فناوريهاي امروز است كه توانسته تحولات شگرفي را در دنياي ارتباطات به وجود آورد. امروز تعداد زيادي از تجهيزات جديد عرصه فناوري به صورت بيسيم كار ميكنند كه ميتوانند تسهيلات بيشتري را در ايجاد ارتباط ميان دستگاههاي الكترونيكي مختلف به وجود آورند. دستگاه تنظيمكننده ضربان قلب يا دستگاه ضربانساز قلب دستگاهي است الكترونيكي كه از آن براي درمان بيماران مبتلا به علائم ناشي از اختلال در عملكرد طبيعي قلب و كندي ضربان قلب استفاده ميشود. اين دستگاه ميتواند سرعت ضربان قلب را تنظيم كند. در صورتي كه قلب فردي كند كار كند، اين دستگاه علائم الكترونيكي مشابه با علائم طبيعي قلب ايجاد ميكند كه سبب افزايش سرعت ضربان قلب خواهد شد و به اين ترتيب با تنظيم ضربان قلب، اكسيژن و مواد غذايي مورد نياز اندامهاي بدن مانند گلوكز، الكتروليتها و ... از طريق جريان خون تامين خواهد شد. اگر تعداد ضربان قلب هر فرد در دقيقه در محدوده مشخصي قرار داشته باشد، اكسيژن و مواد غذايي مورد نياز اندامها تامين شده و بدن سالم باقي خواهد ماند. معمولا ضربان قلب از طريق فركانس علائم الكتريكي كه توسط دستگاه طبيعي تنظيمكننده ضربان قلب كه در ديواره دهليز راست قلب قرار دارد، تنظيم ميشود. قلب ميتواند مقدار خوني را كه به اندامهاي بدن ميرساند از طريق افزايش يا كاهش فركانس اين امواج تغيير دهد. وقتي فرد در حال استراحت است و بدن اكسيژن كمتري مصرف ميكند فركانس امواج الكتريكي ايجاد شده از طريق دستگاه تنظيمكننده ضربان قلب كاهش يافته و در نتيجه شدت ضربان قلب نيز كمتر خواهد شد؛ در حالي كه در صورت انجام تمرينهاي ورزشي يا در شرايطي كه فرد هيجانزده شده باشد فركانس اين امواج افزايش يافته و در نتيجه شدت ضربان قلب نيز بيشتر خواهد شد. هرگونه بيماري قلبي كه بتواند عملكرد بافت سينوسي، بافت انتقالدهنده جريان الكتريكي تنظيمكننده ضربان قلب يا بافت بين دهليز و بطن قلب را تحت تاثير خود قرار دهد منجر به كاهش شدت ضربان قلب خواهد شد. سندرم سينوسي، نوعي بيماري قلبي است كه در نتيجه آن، بافت سينوسي قلب قادر به ايجاد فركانس علائم الكتريكي كافي براي تنظيم ضربان قلب نخواهد بود. انسداد عروق قلبي معمولا ناشي از بروز بيماريهايي نظير حملات قلبي، انحطاط و از بين رفتن بافت ميان دهليز و بطن قلب يا ناتواني بافت انتقالدهنده جريان الكتريكي تنظيمكننده ضربان قلب از بافت سينوسي به بافت ماهيچهاي قلب است. همچنين مصرف برخي از انواع داروها مانند وراپاميل، پروپرانول يا ايندرل و ديگوكسين كه مسدودكننده كانال كلسيمي قلب هستند نيز ميتوانند سبب كندكاري قلب شوند؛ بنابراين با افزايش سن افراد به دليل انجام فرآيندهايي كه با بالا رفتن سن افراد در بدن انجام ميشود و همچنين نياز به مصرف داروهايي كه ميتواند منجر به كاهش ضربان قلب شود، اين گروه از افراد ملزم به استفاده از دستگاههاي تنظيمكننده ضربان قلب خواهند بود.
انجام معاينه بدون نياز به حضور بيمار
شايد بتوان گفت اساس عملكرد دستگاههاي ضربانساز قلب بسيار ساده است. اين دستگاه متشكل از الكترودهايي است كه با ماهيچههاي قلب در تماس بوده و علائم الكتريكي را در قلب ايجاد ميكند كه ميتواند تنظيمكننده سرعت ضربان قلب باشد. امروزه پيشرفتهاي زيادي در زمينه طراحي و ساخت اين دستگاهها به وجود آمده است و به اين ترتيب دستگاهها از قابليت برنامهريزي برخوردار بوده و پزشك متخصص قلب ميتواند با توجه به شرايط هر بيمار شرايط بهينه عملكرد آن را تنظيم كند. دستگاههاي جديد تنظيمكننده ضربان قلب، علاوه بر اين كه ميتوانند فعاليت الكتريكي قلب را كنترل و شدت ضربان قلب فرد را تنظيم كنند، ميتوانند فشار خون، تنفس و ديگر عوامل تاثيرگذار بر عملكرد قلب را نيز كنترل كنند تا به اين وسيله تسهيلات بيشتري براي انجام فعاليتهاي روزمره زندگي فرد به وجود آورند. از آنجا كه مجهز شدن تجهيزات پزشكي به فناوري ارتباطي بيسيم ميتواند ضريب ايمني فرد را به ميزان قابل توجهي افزايش دهد، بنابراين پيشبيني ميشود در آيندهاي نه چندان دور اين سيستم بتواند در زمينههاي مختلف پزشكي كه نيازمند تحت نظر قرار گرفتن فرد بيمار است، نفوذ كند تا به اين ترتيب پزشك معالج بتواند در مدت زمان لازم براي انجام آزمايشهاي تشخيصي و دسترسي به جواب آنها وضعيت بيمار را به طور دائم تحت كنترل قرار داده و براساس اطلاعات به دست آمده نسبت به تشخيص بيماري او و انجام اقدامات لازم تصميمگيري كند. با كاهش شدت ضربان قلب، ميزان اكسيژنرساني و خونرساني به اندامها كاهش يافته و بتدريج اعضاي بدن دچار نقص در عملكرد خواهند شد. مغز يكي از اندامهايي است كه در چنين شرايطي در مقايسه با ديگر اندامهاي بدن بيشتر با كمبود اكسيژن و گلوكز مواجه خواهد شد. سنگين شدن سر، فراموشي و از دست دادن هوشياري از علائم كاهش خونرساني به مغز و خستگي، كسالت و بيحالي از علائم كاهش خونرساني به ماهيچهها و عضلات بدن هستند؛ در حالي كه عدم خونرساني كافي به اندامها ميتواند عملكرد قلب، كبد و كليه را نيز تحت تاثير خود قرار دهد. در چنين شرايطي درمان كندكاري قلب فرد بيمار ضروري خواهد بود.
در آيندهاي نه چندان دور ميتوان از سيستمهاي ضربانساز بيسيم براي كنترل افرادي كه به فشار خون مبتلا هستند يا بيماران ديابتي و همچنين بيماران مبتلا به نارساييهاي قلبي استفاده كردبنابر گفته پزشكان، اين سيستم به صورت آنلاين كار ميكند، بنابراين پيش از اين كه بيمار مورد معاينههاي دورهاي قرار گيرد، پزشك معالج او ميتواند با دسترسي به دادههايي كه به صورت آنلاين از طريق اين سيستم براي او ارسال شده، بيش از 90 درصد مراحل معاينه را انجام دهد، بنابراين مدت زمان لازم براي انجام معاينات دورهاي به ميزان قابل توجهي كاهش خواهد يافت. علاوه بر استفاده از فناوريهاي جديد بيسيم در طراحي و ساخت سيستمهاي تنظيمكننده ضربان قلب ميتواند به استانداردهاي طلايي براي دستگاههاي ضربان ساز تبديل شود. سيستم پايش از راه دور حداقل روزي يك بار به شبكه زير مجموعه خود متصل ميشود تا اطلاعات و هرگونه خطر احتمالي را از طريق آنلاين منتقل كند. پيشبيني ميشود در آيندهاي نه چندان دور بتوان از سيستمهاي ضربانساز بيسيم نهتنها براي تحت كنترل قرار دادن افرادي كه از كندكاري قلب رنج ميبرند، بلكه براي كنترل افرادي كه به فشار خون مبتلا هستند يا بيماران ديابتي و همچنين بيماران مبتلا به نارساييهاي قلبي استفاده كرد. اين سيستم جديد علاوه بر اندازهگيري شدت ضربان قلب، ميزان قند خون، فشار خون و بسياري از پارامترهاي ديگر را نيز ميتواند اندازهگيري كند. به نظر ميرسد بيش از اين كه سيستم بيسيم، يك سيستم پايشگر آهنگ ضربان قلب باشد، يك سيستم نظارتي براي بيماريابي و كمك به افرادي باشد كه به بيماريهاي قلبي خاص مبتلا هستند.
ضربانسازها از گذشته تا امروز
در سال 1889 ميلادي، مك ويليام در مجله پزشكي بريتانيا از دستيابي به روشي جديد براي تنظيم شدن ضربان قلب بيماران خبر داد. او اعلام كرد براساس نتايج به دست آمده از آزمايشهاي انجام شده ميتوان در شرايطي كه در فرد بنابر عمل مختلفي، شدت ايجاد ضربانهاي الكتريكي تنظيمكننده ضربان قلب ضعيف ميشود از امواج الكتريكي براي جبران كندكاري قلب استفاده كرد و با تنظيم سرعت انتشار اين امواج شدت ضربان قلب او را در محدوده 60 تا 70 ضربه در دقيقه نگه داشت. در سال 1992 ميلادي دكتر مارك ميدول از پزشكان بيمارستان سلطنتي انگليس با همكاري محققان دانشگاه سيدني موفق به طراحي و ساخت دستگاه سبك و قابل حملونقلي شد كه به يك منبع روشنايي متصل ميشد. به اين ترتيب يكي از قطبهاي آن در يك لايه پوستي غوطهور در محلول غليظ آب و نمك قرار گرفته و قطب ديگر كه شامل يك سوزن عايق بود كه تنها در بخش انتهايي آن، اين روكش عايق ديده نميشد، در حفره قلبي مورد نظر كه با مشكل مواجه شده بود، قرار ميگرفت. سرعت اين دستگاه ضربانساز از 80 تا 120 ضربان در دقيقه متغير بود؛ در حالي كه ولتاژ سيستم نيز از 5/1 تا 120 ولت قابل تغيير بود. در سال 1928 از اين دستگاه براي احياي نوزادي كه در بيمارستان زنان سيدني مرده متولد شده بود، استفاده شد و به اين ترتيب قلب نوزاد توانست به كمك دستگاه تنظيمكننده، ضربان طبيعي خود را بازيابد و به حيات خود در اين كره خاكي ادامه دهد. سرانجام در سال 1932 ميلادي آلبرت هايمن، زيستشناس آمريكايي دستگاهي الكترومكانيكي طراحي كرد كه انرژي مورد نياز آن از طريق يك موتور مجهز به كوك فنري تامين ميشد. اين محقق سيستم ضربانساز طراحي شده را يك ضربانساز مصنوعي ناميد كه همچنان امروزه اين نام به تمامي سيستمهاي مشابه تنظيمكننده ضربان قلب اطلاق ميشود. از آن زمان تاكنون انواع مختلفي از ضربانسازهاي مصنوعي به بازار عرضه شده و بيش از 3 ميليون نفر از انسانها در سراسر جهان براي ادامه زندگي خود ملزم به استفاده از اين دستگاه هستند كه در زير پوست شانه در نزديكي قلب قرار ميگيرد. با توجه به شيوع و گسترش بيماريهاي قلبي در سراسر جهان همه ساله بيش از 600 هزار نفر به تعداد اين گروه از بيماران افزوده ميشود. برخي از انواع ضربانسازهاي پيشرفته ميتوانند با توجه به نيازهاي فيزيولوژيكي بدن فرد بيمار و حتي در شرايطي كه بافت سينوسي قلب آسيب ديده و نميتواند واكنش مناسبي از خود نشان دهد، سرعت ضربان قلب را تنظيم كنند. نخستين ضربانساز مجهز به سيستم خودتنظيمي توسط دكتر آنتوني ريكارد در سال 1981 ميلادي و در بيمارستان ملي قلب لندن طراحي و ساخته شد. در اين نوع دستگاههاي ضربانساز يا تنظيمكننده ضربان قلب خودتنظيم براساس فاصله بين ضربانهاي ثبت شده در دستگاه ضرباننگار الكترونيكي، شدت ضربان قلب فرد تنظيم ميشد؛ اما بتدريج دستگاههاي ضربانساز و خودتنظيم جديدي طراحي و ساخته شد كه در آنها از شاخصهاي ديگر فعاليتهاي جسماني نظير اكسيژن اشباع و ميزان فعاليت بدني نيز به صورت مجزا يا تركيب با ديگر شاخصها براي تنظيم شدت ضربان قلب افراد استفاده ميشد.
ارتباط آنلاين به جاي معاينات دورهاي
افرادي كه ملزم به استفاده از دستگاههاي تنظيمكننده ضربان قلب هستند در صورت مواجه شدن با هر گونه تغييرات غيرعادي ايجاد و اختلال در اين سيستم در هر ساعت از شبانهروز كه باشد بايد بلافاصله به يك مركز پزشكي تخصصي يا پزشك معالج خود مراجعه كنند. با استفاده از اين فناوري جديد ميتوان در هر لحظه وضعيت بيمار را به صورت آنلاين به يك مركز پزشكي كه همه بيماران قلبي تحت نظر آن هستند، گزارش كرد. به عبارت ديگر اين سيستم ضربانساز بيسيم توانايي فرد را براي اطلاع از وضعيت عملكرد دستگاه تنظيمكننده ضربان قلب و ايجاد هر گونه بينظمي در فرآيند طبيعي بدن كه ميتواند تهديدي در زندگي فرد بوده و محدوديتهايي را در ادامه زندگي او به وجود آورد، به مراتب افزايش خواهد داد.
فرانك فراهانيجم