او بعد از گذشت 4 سال آلبوم تازه خود با نام «باید به تو برگردم» را توسط مؤسسه فرهنگی هنری نهاله رودکی وارد بازار موسیقی کرده است و احتمال میدهد این...
بازگشت به همه خوبها و خوبیها
گاهی دلتان برای این خوبها و خوبیها تنگ میشود و احساس میکنید جایشان در زندگی شما خالیست و باید به آنها برگردید.
خشایار اعتمادی از فعالان عرصه موسیقی پاپ و از خوانندگانی است که همواره دغدغه موسیقی درست در حوزه موسیقی پاپ را دارد ومعتقد است منزلت و شأن ایرانی موسیقی وزین و با محتوا میطلبد. برای او این مسئله اهمیت دارد که دنیا موسیقی روز کشورمان را به درستی بشناسد. او بعد از گذشت 4 سال آلبوم تازه خود با نام «باید به تو برگردم» را توسط مؤسسه فرهنگی هنری نهاله رودکی وارد بازار موسیقی کرده است و احتمال میدهد این آخرین آلبوماش در دنیای موسیقی باشد. این اتفاق تازه فرصتی را فراهم کرد تا با این خواننده با سابقه به آسیبشناسی فضای موسیقی پاپ بپردازیم.
آقای اعتمادی دلیل این سکوت 4ساله چیست؟ و چرا این وفقه طولانی در حضور شما در عرصه موسیقی بهوجود آمد؟
هیچ پس زمینه فکری خاصی پشت سر عدم حضور من در عرصه موسیقی وجود نداشت. وجود انگیزههایی من را به این فکر میبرد که چه کاری باید انجام دهم که تنها حضور نداشته باشم،چراکه معتقدم تنها برای بودن حضور پیدا نکنم و در کار فرهنگی هیچ وقت نباید نگران سکوت بود بلکه نگرانی آنجا ایجاد میشود که بدون تأثیرگذاری حضور پیدا کرد. من هم از خودم توقعاتی دارم مخاطب نیز توقعات خاصی دارد و توجه به اینها بسیار حائز اهمیت است، دلیل دیگر اینکه به نظر من بازار موسیقی در شرایط فعلی بیمار است و این دلایل متعددی دارد.
منظورتان از بیمار بودن فضای موسیقی چیست؟ اخیراً نیز گفته بودید فضای موسیقی پاپ غبارآلود و همرا با معضلات است.
فضای موسیقی غبارآلود و در عین حال بیمار است که از نظر من اول به شرایط عرضه و تقاضا برمیگردد، مخاطب حرفهای موسیقی کاهش یافته و این مخاطب حرفهای است که تقاضای اثر حرفهای میکند اینکه چرا مخاطب حرفهای به حاشیه رفته و یا تعدادش کم شده باید مورد آسیب شناسی واقع شود.تهیه کننده نیز وقتی تقاضای اثر خوب را نبیند به سمت تهیه آثار با محتوا نمیرود و ترجیح میدهد که اثری تولید کند که بازگشت سرمایه داشته باشد، در این شرایط که مخاطبان عام حضور پررنگتری دارند و آنچه که میخواهند از جنس من و همکاران همفکر من نیست اما من به این فکر کردم که اگرچه مخاطب در من انگیزه لازم را برای ساخت اثر فکری ایجاد نکرد،شاید من بتوانم در او انگیزه لازم را ایجاد کنم. گرچه در این مرحله هنرمند بعد از لطف پروردگار که نقطه اتکای اصلی است، نیاز به ابزار تبلیغ برای اثر خود را دارد و زمانی که در جامعه شرایط تبلیغ برای اثر هنری وزین فراهم نباشد هم هنرمند، هم تهیهکننده و هم مخاطب ضرر میکنند. مشکل اینجاست که رسانه ملی به عنوان مهمترین ابزار تبلیغ پیچ را بر روی خوانندگان مجاز محدود میکند و از طرف دیگر هیچ چارهای هم برای راهاندازی یک شبکه مجاز داخلی اندیشیده نشود بستر برای حضور خوانندگان غیر مجاز و غربی از سوی شبکههای ماهوارهای فراهم میشود و اینجا اتفاق ناخوشایندی برای موسیقی خواهد افتاد. مسئله دیگر اینکه قانون کپی رایت در کشور رعایت نمیشود. تهیهکننده سرمایه هنگفتی را برای ساخت اثر هنری خود میگذارد ولی این مخاطب غیر حرفهای از طریق کپی غیرقانونی و یا دانلود موسیقی از طریق اینترنت اقدام به تهیه غیرقانونی اثر میکند و حاضر نیست بهای اندکی به اثر مورد علاقه خود بپردازد، تهیه کننده هم متضرر میشود. موضوع دیگر اینکه حضور موسیقی پاپ در جشنواره موسیقی فجر احترام خاصی به اهالی این حوزه بود که مسئولان برای فعالان این موسیقی قائل شدند و همانطور که میبینید کنسرتهای متعددی در این حوزه در کشور برگزار میشود و این توجه و حضور جای خوش بینی و قدردانی از وزارت ارشاد دارد اما هنوز چارچوبها مشخص و متعارف نیست و حیطه فعالیت هنرمندان حوزه موسیقی پاپ تعریف مشخصی ندارد و خطوط قرمز و مرزها مشخص نیست. شما این حرفها را از زبان کسی میشنوید که همواره مورد حمایت و لطف وزارت ارشاد قرار گرفته چون همواره قانونمدار و به قانون احترام گذاشته و اگراختلاف نظری هم داشته در مسیر تعامل و گمانه زنی و آسیب شناسی بوده است. حالا در این فضای غبارآلود عدهای به صورت غیر مجاز و غیرقانونی آثار خود را به راحتی و با کمترین هزینه تولید میکنند و در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند، آن هم در کشوری ارزشی چه به لحاظ شرعی و چه به لحاظ مسائل اخلاقی اشعاری میشنویم که به دور از منزلت اجتماعی جامعه ماست و متأسفانه به عنوان موسیقی پاپ کشورمان به دنیا معرفی میشود.
برای برطرف کردن این مشکلات، چهنظری دارید؟
من معتقدم موسیقی و هر کار هنری دیگری درآمد بسیاری ندارد و جوانی که سراغ هنر میرود جویای نام است و این خصلت ناگزیر هنر و جوانی است حالا مسئولان فرهنگی بهتر است در وهله اول از جوانانی حمایت کنند که جویای نام در هنر یا ورزش هستند تا راه خطا، بعد از حمایت او را هدایت کنند و مسیر درست را به جوان نشان دهند بعد از هدایت و شروع فعالیت هنری باید بر نوع عملکردش نظارت صورت گیرد و اگر خطایی صورت گرفت بحث ممیزی به میان میآید باید خطوط و فضای فعالیت مشخص شود و دولت برای آثار با ارزش و با محتوا هزینه کند حالا این هزینه تنها به لحاظ مادی نیست بلکه حمایتهای معنوی را در برمیگیرد و همانطور که گفتم باید بستر لازم برای تبلیغات آثار با منزلت فراهم شود تا آثاری که غیرقانونی است و اشعارشان پر از افکار منفی است در جامعه جایی پیدا نکند.
اما همین عدم حضور فعالانی همچون شما که از بلندگوهای موسیقی پاپ بودهاید و همیشه نگاه فکری به این موسیقی داشتید و 4 سال سکوت میکنید و اثری ارائه نمیدهید، بستر برای عدهای که حضورشان برای نسل جوان مخرب است فراهم نمیشود؟
حضور و موفقیت یک هنرمند همیشه به خودش بر نمیگردد و گاهی آماده نبودن بستر لازم برای حضور مثبت، کار را برای هنرمند دشوار میکند، هنرمند این توقع را دارد که از نوع نگاهش حمایت شود البته من در این چهار سال گرچه آلبومی منتشر نکردم اما در این عرصه حضور داشتم و 2 سال گذشته در جشنواره موسیقی فجر به عنوان آغازگر بخش پاپ در جشنواره موسیقی فجر با یک ارکستر 70 نفره به روی سن رفتم و همین طور در سال بعد به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران جشنواره موسیقی فجر آثار را بررسی میکردم و بشدت درگیر کانون موسیقی امروز ایرانیان بودم که در این کانون نشستهای تخصصی برگزار میشد و با حضور پیشکسوتان حدود یک سال و نیم مشغول تنظیم اساسنامه این کانون با کمک حقوقدانان بودیم. این کانون کمیتههای مختلفی دارد و مسائل مهمی چون بیمه هنرمندان، ایجاد انگیزه برای هنرمندان جوان و... از فعالیتهای ما در این کانون است که خوشبختانه تاکنون نتایج اثر بخشی هم داشته است.
آقای اعتمادی، نام آلبوم را «باید به تو برگردم» گذاشتید، احساس میکنم. نام نوعی بازگشت به خویشتن را نشان میدهد! چرا این نام را انتخاب کردید؟
«باید به تو برگردم» بازگشت به خوبها و خوبیهاست، بازگشت به خاطرات زیبا، اشخاص خوب، خصلتهای خوب و پسندیده و هر آنچه و هر آنکه زیباست و شما گاهی دلتان برای این خوبها و خوبیها تنگ میشود و احساس میکنید جایشان در زندگی شما خالیست و باید به آنها برگردید.
چه اتفاقی در این آلبوم میافتد و این آلبوم چه تفاوتهایی با آثار قبلی شما در نوع نگاه و خواندنتان دارد؟
کلام در این آلبوم مثبت و زیباست و از دریچهای زیبا به هستی و آدمها نگریسته شده است، مثلاً ما وقتی از دست کسی ناراحت میشویم میتوانیم بگوییم «برو وقتی رفتی میفهمی من کی بودم» اما در این آلبوم حتی این کنایهها دیده نمیشود. وقتی جایی و اینطور به داستان، نگاه میشود که «با عشق برو وقتی با عشق نمیمونی» یعنی این نگاه همراه با احترام وجود دارد. مهمترین اتفاق این آلبوم تفاوت محتوایی کلام است که بسیار موقرانه است و در من انگیزه تولید یک اثر را ایجاد کرد و احساس میکنم خداوند این جرقه را در من به جود آورد که ضمن اینکه نگاه دیگری به زندگی داشته باشم بلکه بتوانم مبلغ آن هم باشم.
خیلی از خوانندگان جوان موسیقی پاپ با بهروز صفاریان همکاری میکنند و اتفاقاً این آهنگساز تاکنون موفق عمل کرده است اما فکر نمیکنید این همکاریهای گسترده آثار را از آن جهت که آهنگساز یک نفر است شبیه به هم میکند؟
بهروز صفاریان آهنگساز بسیار خوشذوق و باهوشی است و ذائقه مخاطب را به خوبی میشناسد، ایشان در این آلبوم زحمت آهنگسازی و تنظیم 3 قطعه را کشیدند که نهتنها متنوع هستند بلکه معتقدم با هیچ کدام از آثار بهروز صفاریان شباهت ندارد. او میداند برای چه جنس صدایی چه آهنگی بسازد و همین طور دیگر آهنگساز این آلبوم رسول رسولی مستعد و تواناست.
فکر میکنید استقبال از آلبوم تازهتان چقدر باشد؟
من تاکنون 98 ترانه خواندهام و 70 شب اجرا داشتهام. از تیراژ بالای یک میلیون داشتهام تاکمتر از 100 هزار تا، شاهد تمام اتفاقها و فراز و نشیبهای حوزه موسیقی بودهام. هیچ وقت به تیراژ فکر نکردهام وتعداد مخاطب برایم در اولویت نبوده بلکه آنچه برایم اهمیت دارد این است که همان تعداد افرادی که مخاطب صدای من هستند این آلبوم را هم دوست داشته باشند و اگر آن را گوش دادند لذت ببرند و از آن رضایت داشته باشند این از همه چیز برایم مهمتر است.
برای اجرای کنسرت برنامهای دارید؟
تهیه کننده این آلبوم مؤسسه فرهنگی هنری نهاله رودکی است که نگاه محترمانهای به اثر من داشتند و قرار است برای اجرای کنسرتها برنامههایی نیز در تهران وشهرستانها و شاید خارج از کشور داشته باشند که فکر میکنم از پائیز برنامههایی در نظر گرفته باشند.