...ممیزیهای اعمال شده در این فیلم به حدی است که مخاطب بعضی صحنههای فیلم را درک نمیکند و نقش هدایت هاشمی به طور کامل از فیلم حذف شده است...
مردی که نقشش گم شد
فیلم «خاک آشنا» ساخته بهمن فرمان آرا این روزها با اعمال ممیزی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اکران عمومی درآمده است. ممیزیهای اعمال شده در این فیلم به حدی است که مخاطب بعضی صحنههای فیلم را درک نمیکند و نقش هدایت هاشمی به طور کامل از فیلم حذف شده است. فرمان آرا که در جشنواره گذشته زیر بار اعمال ممیزیهای وزارت ارشاد نرفت اما اما برای اکران عمومی فیلم مجبور شد با اعمال سانسور در آخرین ساخته اش «خاک آشنا» موافقت کند. او در مصاحبه آخرش گفته؛ «فیلم من مثل عکسی شده که چشمهای آن را درآورده اند.» احتمالاً هدایت هاشمی بیشترین ضربه را از اعمال این ممیزی خورده است و نقش او به طور کامل توسط وزارت ارشاد حذف شده و ما تنها اسم او را در تیتراژ فیلم میبینیم. با او درباره نقشی که بازی کرده و مخاطب آن را نمیبیند و حس و حال این روزهایش به گفت وگو مینشینیم.
شما را به ندرت در سینما میبینیم اما امسال در دو فیلم از کارگردانهای مطرح و نام آشنا حضور داشتید. فیلم «وقتی همه خوابیم» بهرام بیضایی که در ایام نوروز اکران شد و فیلم «خاک آشنا» بهمن فرمان آرا که این روزها روی پرده سینماهاست ولی نقش شما کاملاً از آن حذف شده است. حس تان نسبت به این اتفاق چگونه است؟
برای بازیگرهایی مثل من که در سینما فقط نقشهای خاص بازی میکنند فرصت حضور خیلی کم است. اصلاً شرایط برای ساخت فیلم توسط این کارگردانان به ندرت و به سختی مهیا میشود. در مرحله اول برای من به عنوان بازیگر حضور در این فیلمها و به تبع آن دیده شدن فیلم و نقش توسط مخاطب خیلی مهم است. لحظاتی را میسازیم و تولید میکنیم که مخاطب ببیند و بازخورد نشان دهد. پس وقتی آن نقش و لحظاتی که برایش وقت میگذاریم دیده نمیشود خیلی غمگین میشویم. مرحله دوم لطمه به فیلمنامه است. حس کارگردانانی مثل بهمن فرمان آرا این است که در فیلمهایشان نقشهای فرعی هم بسیار مهم هستند و اثرگذار. هر کدام از این نقشهای فرعی پر از جزییات هستند و بازیگر برای قرار گرفتن در قالب آن نقش وسوسه میشود پس حذف نقشهای فرعی در این گونه فیلمها به کلیت فیلم ضربه میزند. در مورد فیلم «خاک آشنا» خیلی سعی شده ممیزیها طوری اعمال شود که به کل اثر لطمه وارد نکند با این حال زخمیکه بر پیکر «خاک آشنا»یی که روی پرده است وارد شده، جبران ناپذیر است.
شما در «خاک آشنا» چه نقشی داشتید؟
من در واقع در «خاک آشنا» دو سکانس بازی کردم؛ سکانسهایی که مهم و تاثیرگذار بودند. نقش یک مامور لباس شخصی را بازی کردم که به خانه «مام نامدار» میرود و به او اطلاع میدهد نویسندهیی که دوست قدیمی «مام نامدار» بوده بعد از مرخصی از زندان دیگر برنگشته. ردش را گرفته اند و متوجه شده اند این نویسنده به کردستان آمده و میخواهد از مرز خارج شود. مامور لباس شخصی از «مام نامدار» خواهش میکند اگر دوست نویسنده اش به خانه او آمد با آنها تماس بگیرد و اطلاع دهد. مام نامدار در جواب میگوید؛ «من فکر نمیکنم اینجا بیاید.» شب هنگام دوست نویسنده به خانه «مام نامدار» پناه میبرد اما «مام نامدار» غفلت میکند و متوجه آمدن دوستش نمیشود. سکانس دیگری که بازی کرده ام و یکی از سکانسهای مهم فیلم بود فردا صبح آن شب است که لباس شخصی بار دیگر به خانه «مام نامدار» میرود و میگوید؛ «دیشب در یک درگیری مسلحانه دوست نویسنده ات کشته شد.» مام نامدار میگوید؛ «مسلح، دوست من مسلح نبود. او جز قلم چیزی نداشت.» مامور لباس شخصی در جواب میگوید؛ «شاید او مسلح نبوده اما قاچاقچیهای انسان همه مسلح هستند.» لباس شخصی از «مام نامدار» میخواهد برای تشخیص هویت جسد به اداره پلیس برود. «مام نامدار» قبول نمیکند و افسر اطلاعاتی با دلخوری و تهدید صحنه را ترک میکند. بعد از آن شما تصویر «مام نامدار» را میبینید که روی پلههای خانه اش نشسته و گریه میکند.
این اتفاق قبلاً هم برای شما افتاده بود؛ اینکه نقش تان به طور کامل حذف شود؟
نه، تا به حال پیش نیامده بود. در فیلمهایی بازی کرده ام که در ایران هرگز به نمایش درنیامده اند اما تا به حال در فیلمی بازی نکرده ام که به نمایش درآید و نقش من از آن به طور کامل حذف شود. مثلاً در فیلم «آرام باش و تا هفت بشمار» ساخته رامتین لوافی پور بازی کرده ام که با وجود جوایز زیادی که در جشنوارههای مختلف بین المللی دریافت کرده پروانه نمایش برای اکران در ایران نگرفته است. یا همسرم نگار عابدی در فیلم «فصل ممنوع» فریبرز کامکاری بازی کرد اما فیلم هیچ وقت در ایران نمایش داده نشد. اینکه ما سانسور داریم برایم خیلی عجیب نیست اما اینکه ما قوانینی برای سانسور نداریم و هیچ ضابطهیی برای ممیزی وجود ندارد، عجیب است. فیلمنامه «خاک آشنا» برای گرفتن پروانه ساخت مورد تایید ارشاد قرار گرفته و دوستان در نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی ارشاد فیلمنامه را خوانده بودند و تغییراتی را که در این بخش مدنظر داشتند، اعمال کردند. ما وقتی در کردستان فیلمبرداری داشتیم من این نقش را در سه ورژن بازی کردم و آقای فرمان آرا کم خطرترین ورژن را که مورد تایید اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد قرار گرفته بود، انتخاب کرد و به من گفت؛ خواهش میکنم دیالوگها را عیناً بگو و حتی یک «واو» هم جا نینداز. آن وقت دوستان نظارت و ارزشیابی گفته بودند کدام دیالوگ نباید گفته شود و همه آنچه گفته بودند هنگام فیلمبرداری رعایت شد. اما هنگام نمایش فیلم با وجود اینکه هیچ گونه تغییری در اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد به وجود نیامده بود همان دوستانی که قبل از فیلمبرداری ممیزیهایشان را اعمال کرده بودند از آقای فرمان آرا خواستند نقش من را از فیلم حذف کند تا فیلم در جشنواره فجر نمایش داده شود. آقای فرمان آرا در ایام جشنواره از خواسته آنها سر باز زد. اما سینما هنرگرانی است. مشکلات سرمایه گذار و تهیه کننده وجود دارد ضمن اینکه مخاطبان زیادی دوست دارند اثر کارگردان محبوب شان را ببینند به همین دلیل ظاهراً موافقت شد فیلم با اعمال ممیزی به اکران عمومیدرآید. من از اینکه فیلم به نمایش درآمده خوشحالم و از اینکه نقشم حذف شده واقعاً متاسفم.
نام شما از تیتراژ فیلم حذف نشده. آیا این موضوع برای مخاطبان سوال برانگیز نبوده است؟
من به آقای فرمان آرا گفتم اگر میخواهید اسمم را از تیتراژ بیرون بیاورید برایم مهم نیست چون الان دیگر چند وقتی است مخاطب من را میشناسد و با خواندن اسمم این سوال برایش به وجود میآید که پس هدایت هاشمی چرا نیست؟ آقای فرمان آرا گفت؛ مردم باید بدانند تو در این فیلم حضور داشته یی. احترام گذاشتند و اسمم در تیتراژ باقی ماند. الان همه کسانی که فیلم را دیده اند با خودم در ارتباطند و میخواهند بدانند من چه نقشی داشته ام که حذف شده. خیلی از کامنتهایی که این روزها در فضای مجازی داشته ام به این موضوع مربوط بوده است. خیلیها میخواهند بدانند چه اتفاقی افتاده که نقش من حذف شده. بعضیها میگویند فیلم دچار پرش است و ما احساس میکنیم یک قسمتهایی از داستان قطع شده است. بالاخره برای مردم سوال شده و این پرس وجو کاملاً انجام میشود.
فکر میکنید این اتفاق باز هم در طول عمر بازیگری تان تکرار شود؟
بله، چون من همیشه در سینما یا تئاتر اپوزیسیون بودن را مدنظر قرار داده ام و بیشتر با روشنفکران کار کردم. این بخش از سینما هم همیشه با سانسور و ممیزی همراه است. من با جریان بدنه سینما سنخیتی ندارم که دچار ممیزی و سانسور نمیشود. پس این احتمال را میدهم که بار دیگر این اتفاق برای من و نقشهایی که بازی میکنم به وجود آید مگر اینکه در مدیریت فرهنگی کشور دچار تحولات عظیمیشویم، در آن صورت شاید تلاشهای من در بیابانهای کردستان به باد نرود.