تبریک!دوست گرامی هم اکنون می توانید خریدی سریع،ارزان و مطمئن با پشتیبانی 24 ساعته و دائمی در ZTN انجام دهید.

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 234
  • بازدید دیروز : 1417
  • بازدید کل : 10557702

والدين همسرم خيلي پرتوقع هستند !


والدين همسرم خيلي پرتوقع هستند !
والدين همسرم خيلي پرتوقع هستند !
 
والدين مسن او خيلي متوقع هستند .برتري‌هايي که همسرم براي خانواده اش قائل مي‌شود زندگي ما را به سمت طلاق سوق داده است.
والدين مسن او خيلي متوقع هستند .برتري‌هايي که همسرم براي خانواده اش قائل مي‌شود زندگي ما را به سمت طلاق سوق داده است.

صحبت‌هاي خانم
 
داريوش شخص مسئولي نيست و متاسفانه خانواده براي او در درجه آخر اهميت دارد و ارزش کمي دارد.
 
اين مطالب صحبت‌هاي محبوبه ي 44 ساله است که به مدت هشت سال است با شوهر و دختر پنج ساله‌اش " نيکي " و پسر سه ساله اش " مهران" در نزديکي تهران با هم زندگي مي‌کنند . به مدت سه سال است که داريوش خودش را موظف به نگهداري از والدين رنجورش ميداند و تصميم گرفته است که بناي قديمي شرکت را با تلاشش دوباره بسازد . او بيرون از خانه خيلي کار مي‌کند براي همين وقتي به خانه برمي گردد خسته است و ديگر انرژي براي من و بچه‌ها ندارد .
 
او ديگرشب‌ها جلوي تلويزيون خوابش نمي‌برد . او براي پدر و مادرش حرفهاي خنده دار مي‌زند وبا آنها مسخره بازي در مي‌آورد . آنها متوجه اخلاق او نيستند.تمام هزينه‌هاي زندگي والدينش را پرداخت مي‌کند از بيمه ماشين گرفته تا تعميرمنزل و خورد وخوراک و ....
 
در گذشته پدراو ، يکي از سهامداران شرکت بوده و در ريسکي که انجام مي‌دهد و تمام داراي خود را ازدست مي‌دهد وبانک ورشکستگي پدرش را زماني اعلام مي‌کند که او17 در آستانه سالمندي بود .او کار‌هاي جزيي را با دست مزد خيلي پايين شروع ميکند .
 
مادرش ، يک معلم بود .در آمد همه آنها روي هم حتي خرج ماهيانه شان رانيز تامين نمي‌کرده است . 15 سال قبل از اينکه حتي من داريوش را ببينم او مبلغي را به والدينش کمک مي‌کرده است.
 
داريوش فکر مي‌کرد که هيچ مشکلي نيست که او ماهيانه200 هزار تومان به خانواده اش بدهد .اما من متوجه اشکالاتي شدم براي همين مديريت مالي خانه را بعهده گرفتم .
 
ما به لحاظ مالي به سختي ميتوانستيم از آنها حمايت مالي کنيم و ادامه اين کار ممکن نبود .
 
از طرفي ما نه پس اندازي براي تحصيلات آينده بچه‌هايمان داشتيم ونه پس اندازي براي دوره باز نشستگي خودمان .
 
سه سال پيش ، بدن پدرش براثر يک ضربه شديد لمس شد و تا اندازه اي فلج شد ،و اين موضوع باعث سر در گمي پدرش شده بود .
 
با اين پيش آمد گرفتاري‌هاي داريوش نيز بيش از پيش زياد شد با وجود اينکه او سه خواهر هم دارد که در نزديکي والدينش زندگي مي‌کنند اما اين داريوش است که به تنهايي از پدرش نگه داري مي کند و تقريبا تمام وقت او صرف اين کار مي‌شود .
 
در اين سه سال گذشته داريوش بيش از7000000 تومان به خانواده اش کمک مالي کرده است من اگر شکايت مي‌کنم براي اين است که اوبا اين کارها پس انداز آينده مان را به خطر مي‌اندازد
 
اما او به من مي‌گويد که من بي عاطفه هستم .
 
نه ! من بي عاطفه نيستم !
 
من پدر ومادر او را دوست دارم و به آنها احترام مي‌گذارم و دوست دارم به آنها کمک کنم اما در اين برهه از زمان ديگر قادر به اين کار نيستيم .
 
متاسفانه ، من و داريوش با هم صحبت نمي‌کنيم . هر وقت به سمت او مي‌روم او با نزاع از من دوري مي‌کند که اين عملش مرا عصباني مي‌کند .
 
اما من سعي مي‌کنم عصبانيتم را کنترل کنم حتي زماني که هر کدام صدايمان را بر ديگري بلند مي‌کنيم . ما حتي جلوي بچه‌هايمان نيز دعوا مي‌کنيم و آنها ما را از هم جدا مي‌کنند .
 
مهران پدرش را به سمت ديگري مي‌کشد و به او مي‌گويد " باباي خوبم ، داد نزن "
 
و در همين زمان نيکي ‌نيز به پدرش مي‌گويد : " با مامان دعوا نکن "
 
ما نمونه اي از يک پدرو مادر بد هستيم !
 
بعد از مدتي ، از اين که مي‌ديدم ديگر تمايلي به روابط زناشويي ندارم از دست خودم خيلي عصباني شدم .
 
داريوش رابطه زناشويي ما را جلوي ديگران به تمسخر مي‌گيرد که اين کارش مرا خيلي عصباني مي‌کند.
 
آيا او باز هم فکر مي‌کند که مرا عاشقانه در آغوش بگيرد ؟
 
دوران کودکي من ، دوران خيلي خوبي بود . من در حومه شهر تهران بزرگ شدم .فرزند سوم رييس داروخانه و زني خانه دار . مادر وپدرم يک رابطه کاملا عاشقانه داشتند .
 
من با والدينم هر روز صحبت مي‌کنم و سالي شش مرتبه آنها را مي‌بينم .خوشبختانه ، آنها هر دو سالم هستند و از لحاظ مالي مشکلي ندارند .
 
 
 
در زمان دانشجويي با معرفي فاميل با داريوش آشنا شدم .او يک تعميرکار بود. در زمان بيکاري اش به او نزديک شدم و هر يک از زندگي گذشته مان صحبت کرديم .
 
بعد از مدتي آشنايي ما به ازدواج انجاميد. سالهاي اول زندگيمان پراز خوشبختي و سعادت بود .

کارهاي تجارتي داريوش هم پيشرفت‌هاي زيادي مي‌کرد . هنگامي که سه سال بعد، من نيکي را باردار شدم و دو سال بعد هم مهران‌ را شادي زندگي مان صد برابر شد.

از زماني که که نيکي کوچک بود داريوش تبديل به يک پدر گرفتار و پر کار شده بود .اما متاسفانه تولد پسرم با لمس شدن بدن پدرش مصادف شد و در اين زمان ، کارهاي تجارتي داريوش هم با افول روبرو شد . از زماني که بدن پدرش فلج شد چندين بار تحت عمل جراحي قرار گرفت و بستري شد . داريوش همه اين کارها را به تنهايي انجام مي‌داد تا اينکه مادرش شغلش را رها کرد و او هم به مراقبت از پدر او پرداخت .
او تحمل استرس را نداشت و در هر موردي به داريوش تلفن مي‌زد واو نيز نزد والدينش مي‌رفت .

پدر ومادرش بيش از حد به داريوش وابسته شده بودند و فراموش کردند که داريوش خانواده اي هم دارد و بايد نيازهاي عاطفي آنها را نيز تامين کند .
وقتي که داريوش تمايلي نداشت نزد والدينش برود تا دير وقت کار مي‌کرد و قصد داشت کارهاي تجاري اش را سرو سامان دهد و به اوضاع قبل برگرداند .
 
وقتي هم که در خانه بود وقتش را با تماشا کردن تلويزيون مي‌گذراند و اگر از او مي‌پرسيدم : " آيا مي‌خواهي کاري برايت انجام دهم ؟ "
 
او پاسخ ميداد : " که خيلي خسته است و بهترين کمک به اواين است که بچه‌ها را به اتاقشان ببرم تا بخوابند و سرو صدا نکنند . " چون داريوش آدم منضبطي بود .
 
زماني که سر حال بود با بچه‌ها بازي مي‌کرد و ناگهان سر آنها فرياد مي‌کشيد وبه آنها مي‌گفت که ساکت باشند و بچه‌ها با چشماني گريان به سمت من مي‌آمدند و خودشان را به من مي‌چسباندند .
 
او در اين مواقع مي‌گفت : " من براي اينکه بچه‌هاي کوچکي داشته باشم بيش از حد پير شده ام و ديگر حوصله آنها را ندارم . "
 
فضاي خانه ديگر غير قابل تحمل شده بود و بچه‌ها نيز مدام با يکديگر دعوا مي‌کردند . من با داريوش همدردي مي‌کردم و مثل او در فکر بودم . او تحت فشارهاي زيادي بود . او اگر فقط به والدينش زنگ هم مي‌زد باز هم پسر خوبي براي آنها بود .
 
داريوش حتي مسئول وظايفي بود که بر عهده خواهرشان بود ، همه کارها را خودش انجام مي‌داد . ما ديگر کانون گرم خانواده مان را نداشتيم ، محبت مردي که دوستش داشتم و آرزو مي‌کردم که برگردد!
 
در آخر يکي از ماهها که خواستم اجاره خانه را پرداخت کنم ، متوجه شدم که حساب بانکي مان موجودي خيلي کم دارد . اين موضوع را به داريوش گفتم زيرا او هميشه مدعي بود که من اشتباه مي‌کنم .
 
او اين موضوع را تاييد کرد که چندين هزار تومان به پدر ومادرش کمک کرده است و در ادامه گفت که مبلغ کمي بوده است .
 
به داريوش گفتم که اجازه نمي‌دهم به اغفال کردن من و بچه‌هايم ادامه دهد و آينده ما را به خطر بيندازد و در آخر گفتم که قصد دارم از او جدا شوم .

صحبت‌هاي داريوش
 
" محبوبه درست مي‌گه من آدم بي مسئوليتي هستم " اين کلمات سخنان داريوش 50 ساله است که با آهي سنگين از دهان او خارج مي‌شود .
 
" من غرق در افکار خودم بودم ، خسته ، بد اخلاق و اين رفتار من باعث شد که همسرم پريشان شود و درخواست طلاق بکند . "
 
او مسئول همه کارهاي بود که من عمدا آنها را انجام نمي‌دادم ، غفلت‌هايي که در رابطه با زندگي مان و مراقبت از فرزندانمان بود .
 
بله من قبول دارم راهي که مي‌رفتم درست نبود .من سعي مي‌کردم دو بحران را با هم حل کنم بحران زندگي پدر و مادرم و بحران کاريم و به فکر خانواده ام نبودم .
 
من مدام تحت فشار‌هاي زيادي بودم بعنوان پدر ، همسر ، پسر و يک تاجر خوب .
 
چرا محبوبه با من اين کار را کرد ؟پدر و مادر او هر دو سالم هستند و وضع مالي خوبي هم دارند .
 
او مرا درک نکرد که من در چه موقعيتي هستم . آيا بايد والدين مريض خود را رها مي‌کردم ؟
 
من پدرو مادرم را دوست دارم و تنها پسر آنها هستم و بايد به آنها کمک کنم .
 
محبوبه مساله پول را خيلي بزرگ کرده ، بچه‌هاي ما حتي هنوز به مدرسه هم نمي‌روند و ما نيز هنوز بازنشسته نشده ايم که او اين قدر نگران است .
 
ما هنوز وقت داريم کارهاي تجارتي من رونق پيدا مي‌کند و ما مي‌توانيم پول‌هايي که از دست داده ايم را دوباره به دست بياوريم .
 
اين درسته که من به فکر آينده نيستم ولي من هميشه از رفتارغضبناک محبوبه مي‌ترسيدم .
 
هر وقت به او نزديک مي‌شدم نتيجه معکوس داشت و او از من دور مي‌شد و به گوشه اي مي رفت و گريه مي‌کرد .
 
وقتي که من در حال بزرگ شدن بودم ، پدرو مادرم خيلي با ما مهربان بودند ومن شيفته آنها بودم ولي آنها فقط روي مسائل کاريشان متمرکز بودند و من و خواهرانم را به درس خواندن تشويق نمي‌کردند . آنها براي ما انواع و اقسام اسباب بازي‌ها را مي‌خريدند و ما را به مسافرت‌هاي زيادي مي‌بردند .

آنها به من افتخار مي‌کردند . زماني که من دبيرستاني بودم ، پدرم ور شکست شد . والدينم همه چيز را فروختند حتي مجبور شديم براي اينکه بدهکاري‌هاي پدرم را بدهيم خانه مان را نيز بفروشيم و به يک آپارتمان کوچک رفتيم .
پدر ومادرم ديگر نمي‌توانستند از عهده هزينه مدرسه من برايند چون مدرسه ي من يک مدرسه خصوصي بود .
 
من خيلي عصباني بودم وازاينکه پدرم با اين رفتارش همه چيزهاي خوب را از ما گرفته بود ناراحت بودم

من وارد کارهاي ساختماني شدم و از طرف ديگر هم، به مدرسه دولتي ميرفتم و درس مي‌خواندم.
از زندگي ام ناراضي بودم براي همين هميشه عصباني و غضبناک بودم به نظرم زندگي پوچ وبي معني بود .
 
وقتي با محبوبه آشنا شدم . او زيباترين زني بود که تا به حال ديده بودم ظريف و قد بلند با موهاي بلوند و چشماني جذاب. او با هوش و در عين حال ساده بود .
 
او را در قلبم احساس مي‌کردم . کشش و جاذبه زيادي نسبت به او در قلبم به وجود امده بود. من فکر مي‌کردم او متفاوت است . او همان همسري بود که من هميشه دنبالش بودم .ما لحظه‌هاي عالي را با هم داشتيم . حالا بعد از نه سال او از من دوري مي‌کند و حتي با نگاهش نيز به من يورش مي‌آورد . براي همين من بيشتر وقتم را در محيط کارم يا نزد والدينم مي‌گذرانم و وقتي به خانه بر مي‌گشتم اخم‌هايش را در هم مي‌کشيد و از اينکه بچه‌ها سرکش شده اند و به صحبت‌هاي او گوش نمي‌دهند شکايت مي‌کرد .
 
در اين سال‌هاي اخير ما بدون هيچ عشقي زندگي مي‌کرديم و اين فقدان را بخوبي در زندگي‌مان احساس مي‌کردم . عشق ورزي ما نسبت به يکديگر فقط هنگام صبح بود زماني که ديگري را مي‌بوسيديم و صبح بخير مي‌گفتيم . من يک خطاي بزرگ هم داشتم اينکه رابطه زناشويمان را جلوي ديگران مسخره مي‌کردم .
 
من محبوبه را دوست دارم از همان زماني که به او گفتم همسري بوده که من به دنبالش بودم تا همين الان. در شب آخر بود که او راجع به پول‌هايي که من به خانواده ام دادم صحبت کرد و گفت مي‌خواهد از من جدا شود.
 
نه! من بدون محبوبه نمي‌توانم زندگي کنم . لطفا به من راه حلي ارائه دهيد تا من زندگيم را حفظ کنم.
 
 
 
نظر مشاور
 
مراقبت‌هاي کم و ناچيز اين پدرو مادراز فرزندانشان ، بحران مالي خودشان و گرفتاري‌هاي مالي که براي والدين داريوش به وجود آمده است باعث بروز اين مشکلات شده است .
 
اين مطالب صحبت‌هاي يک مشاور در رابطه با مشکل داريوش و محبوبه بود .

او اين چنين ادامه مي‌دهد : وقتي که اين زوج مشاوره شان را شروع کردند ،هر دويشان از تشويش‌ها و اضطراب‌ها از پاي در آمده بودند .
 
با وجود اينکه اين دعواو شکايت‌ها درست است اما داريوش ومحبوبه هنوز يکديگر دوست دارند .
 
هر يک ازآنها قبول دارند که مسئول کارهايي هستند که رخ داده است و اميدوارند تا بتوانند آن را جبران کنند .
 
به همين دليل من به ادامه اين رابطه اميدوارم هستم و آنها مي‌توانند يک فرصت ديگر را نيز تجربه کنند .
 
محبوبه مي‌گويد : داريوش خودش را بيش از حد درگير والدينش کرده است البته تربيت او بدين شيوه بوده است . مثل خيلي از افراد که فکر مي‌کنند که اساس موفقيت آنها و جايگاهي که دارند توسط والدينشان رقم خورده است و براي همين تلاش زيادي را در جهت رفاه والدينشان انجام مي‌دهند حتي بعد از اينکه خودشان صاحب خانواده مي‌شوند .
 
اما بعضي ديگر هنگامي که سن نوجواني را پشت سر مي‌گذارند احساساتشان نسبت به والدينشان نيز تغيير مي‌کند .
 
در مورد داريوش بايد گفت او وظيفه خود مي‌داند که هر ماه يک مقرريه اي را به خانواده اش بدهد تا برايشان مشکلي پيش نيايد و او به نوعي خود را سرپرست آنها مي‌داند .
 
داريوش موافق است که او باعث اين تضادها شده است . او پسر خوبي است که مي‌خواهد به خانواده اش کمک کند اما در حال حاضر خود با مشکل مالي مواجه است و توانايي تامين آنها را ندارد و اين موضوع رنجش او را افزايش داده است .
 
از طرف ديگر ،او ازکارهاي گذشته پدرش نيز ناراحت است که با اشتباه خود خانواده را دچار اين بحران کرده است .
 
محبوبه درست مي‌گويد او پسر خوبي براي والدينش است اما پدر خوبي نيست زيرا مسئوليت‌هاي خود را در قبال فرزندانش به فراموشي سپرده است . کمک به پدرومادرش عملي تحسين برانگيز است اما تا حدش نه بيش از آن .
 
حتي زماني که والدينش از اوضاع مالي او مي‌پرسيدند او پاسخ مي‌داد که از لحاظ مالي در وضعيت عالي است و هيچ گونه مشکلي ندارد .

از توضيحات اين زن وشوهر من اين مشاوره را به آنها داده ام :
 
داريوش بايد از توجهات بيش از حد خود نسبت به والدينش بکاهد و به همسر و فرزندانش رسيدگي کند و اوضاع مالي خود را سر و ساماني دهد و از خواهران خود بخواهد تا آنها نيز وظايف خود را در قبال پدر و مادر شان انجام دهند و در نتيجه داريوش زمان بيشتري دارد تا به خانواده اش رسيدگي کند .
 
با اين کار نتيجه خوبي را خواهند گرفت و تک تک آنها از اين نتيجه راضي خواهند بود. و موضوع ديگر مساله کار داريوش بود و افولي که او در حال تجربه بود .
 
داريوش به علت مشکلات مالي دچار پريشاني شده بود و به همين علت از مشتريانش عيب جويي مي‌کرد و اين موضوع باعث شده بود که آنها از او دوري کنند .
 
 
 
من (مشاور ):
 
به او پيشنهاد کردم که يک مشاور مالي براي کارهاي خود استخدام کند تا او را در کار‌هايش ياري دهد و از فشار مشکلاتي که گريبانگيرش است کمي آسوده خاطر شود.
 
چون او عادت داشت همه کارها را خودش به تنهايي انجام دهد و اين موضوع او را پريشان و سر درگم کرده بود .
 
حتي در اين شرايط جديد اوخواهد توانست قدرت و نفوذ شرکت خود را گسترش دهد .و در مرحله بعدي محبوبه و داريوش بايد طرز صحبت کردن با يکديگر را عوض مي‌کردند
 
چون علاوه براينکه با اين طرز گفتگو از يکديگر دور مي‌شدند ، اين رفتارشان تاثير موثري بر اخلاق و کردار فرزندشان مي‌گذارد .
 
براي مثال دشنام‌هاي که به يکديگر مي‌دادند را بايد ترک کنند .آيا آنها دوست دارند که در آينده فرزندانشان با کوچکترين مشکلي که برايشان پيش مي‌آيد به ديگران ناسزا بگويند ؟؟
 
بنابراين بايد در رفتارشان يک تجديد نظري بکنند.
 
و بعد ازمحبوبه در خواست کردم که يک نقش جديدي را دوباره در زندگي با داريوش بازي کند.
 
به او گفتم زندگي جديدش را با احساسي بر خواسته از قلبش آغاز کند باز هم تاکيد مي‌کنم با" قلبش " .
 
و به او اصرار ورزيدم که با محبت و لطافت بيشتري نسبت به داريوش برخورد کند.
 
درست است که داريوش نسبت به او رفتار شايسته اي نداشته است اما به خاطر فرزندانشان او بايد کمي صبر مي‌کرد تا داريوش خود را از اين سر درگمي برهاند .
 
به او گفتم امشب فرزندانتان را ببوسيد و آنها را در رختخواب‌هايشان قرار دهيد تا آسوده خاطر شوند که مشکلات شما در حال حل شدن است زيرا بزرگترين ضربه متوجه آنها بوده است .
 
روابط اين زوج روز به روز بهتر شد و مشکلات عديده اي که در خانه داشتند رو به کاهش بود .
 
آنها ديگر جلوي فرزندانشان بحث نمي‌کردند و اين موضوع روحيه جنگجويانه ي نيکي و مهران‌ را کاهش داد
 
و در آخرين مرحله بايد بگويم که داريوش نياز داشت که همسرش به او توجه بيشتري داشته باشد و در اثر مشکلات، محبوبه اين خواسته او را ناديده گرفته بود.
 
محبوبه نيز بعنوان يک زن احتياج داشت که گاهي همسرش در کارهاي خانه کمک حال او باشد.
 
بعد از گذشت مدتي ، داريوش تبديل به يک همسر عالي شد .
 
براي محبوبه گل مي‌خريد و به او در کارهاي خانه کمک مي‌کرد بدون اينکه محبوبه از او چنين در خواستي داشته باشد .
 
ساعتي از وقت خود را به بچه‌ها اختصاص مي‌داد و با آنها بازي مي‌کرد و يا آنها را به گردش مي‌برد .
 
محبوبه مي‌گويد :"داريوش تبديل به همان مردي شده بود که روز اول او را ديده بودم . "
 
داريوش نيز از اينکه اوضاع زندگي و کارش رو به راه شده است خيلي خوشحال بود .
 
 
 
 
 
 

  انتشار : ۳۰ مهر ۱۳۹۴               تعداد بازدید : 113
كسب درآمد اينترنتي روزانه حداقل100هزار تومان تضميني

كسب درآمد اينترنتي روزانه حداقل100هزار تومان تضميني

⚡ این پکیج دربهمن سال 1402 آپدیت شد⚡ ✨ با پول یک چیپس و پفک صاحب کسب و کار پردرآمد شوید✨ فقط تا مدت محدود سلام دوست خوبم اگه از زندگي و كارت رضايت نداري.. اگه از وضعيت روحي و بي پولي خسته شدي.. اگه احساس ميكني هميشه تو تمامي كارها بازنده اي و اعتماد به نفس پاييني ... ...

پکیج حرفه ای کسب درآمد میلیونی ( تضمینی و تست شده)

پکیج حرفه ای کسب درآمد میلیونی ( تضمینی و تست شده)

بسم الله الرحمن الرحیم ✓آپـدیـت جـدیـد فروردین مـاه ۱۴۰۳✓  **کسب درآمد از اینترنت روزانه تا ۲/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومان تضمینی و تست شده** ☆☆آموزش صفر تا صد کسب درآمد اینترنتی بالای ۵۰/۰۰۰/۰۰۰ میلیون تومان ماهانه، پشتیبانی ۲۴ ساعته ۷ روز هفته، ۱۰۰%حلال شرعی، کاملاً واقعی و ... ...

راهنمای پین اوت صفحه آمپر و قطعات الکترونیکی و انزکتوری خودرو

راهنمای پین اوت صفحه آمپر و قطعات الکترونیکی و انزکتوری خودرو

یکی از مراحل عیب یابی و رفع عیب سیستم های الکتریکی و الکترونیکی خودرو، شناخت محل دقیق پایه ها و تست سیم و یا قطعه مربوطه می باشد بدین منظور تعمیرکاران از کتابچه ها و نقشه های متعددی استفاده می کنند در اختیار داشتن چنین نقشه هایی نیازمند صرف هزینه و مطالعه کتابهای تعمیراتی ... ...

نمونه سوالات کارشناس امور زمین با پاسخنامه

نمونه سوالات کارشناس امور زمین با پاسخنامه

دانلود نمونه سوالات کارشناس امور زمین با پاسخنامه قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی و باغی به همراه جزوه + خلاصه نکات قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغی به همراه جزوه + خلاصه نکات قانون ضوابط واگذاری اراضی ملی و دولتی به همراه جزوه + خلاصه نکات به همراه نکات مهم و ... ...

دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم (11) (دانش یاران)

دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم (11) (دانش یاران)

دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم (11)   دانلود طرح لایه باز اعلامیه ترحیم لطفا جهت دانلود فایل عملیات خرید را انجام دهید توجه داشته باشید بعد از اتمام خرید فایل در دو نسخه قابل دانلود می باشد 1- دانلود فایل از لینک 2 - دانلود فایل ازایمیل وارد شده توسط شما در صورت به ... ...

دانلود کتاب صوتی اندازگیری سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر سیف

دانلود کتاب صوتی اندازگیری سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر سیف

دانلود کتاب صوتی اندازگیری سنجش و ارزشیابی آموزشی دکتر سیف با فرمتmp3  کتاب اندازه گیری سنجش و ارزشیابی آموزشی از دکتر علی اکبر سیف یکی از کتاب هایی است که شما را با مفاهیم و اصطلاحات مهم حوزه های سنجش اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی آشنا می کند .دانشجویان و اساتید و ... ...

دانلود "کتاب صدای خود را آزاد کنید"pdf+فایلهای تمرینی

دانلود "کتاب صدای خود را آزاد کنید"pdf+فایلهای تمرینی

دانلود کتاب"صدای خود را آزاد کنید" نوشته : راجر لاو pdf+فایلهای صوتی تمرینی همراه کتاب با یادگیری تکنیکهای ساده راجر لاو هر کسی می تواند صاحب صدایی قوی برای صحبت کردن و صوتی زیبا برای خواندن شود. او با نظریه انقلابی و ارائه مفهوم صدای میانی،شما را به دنیای جدیدی از ... ...

دانلود  نمونه سوالات تستی مهارتهای هفتگانه icdl

دانلود نمونه سوالات تستی مهارتهای هفتگانه icdl

دانلود pdf رایگان نمونه سوالات icdl با جواب، برای داوطلبانی که به دنبال آمادگی برای آزمون icdl هستند، بسیار مفید است. این فایلها حاوی بیش از 1500 سوال در موضوعات مختلفی از جمله کار با ویندوز، صفحه‌آرایی، اکسل، اکسس و… است که به صورت کاملاً رایگان در اختیار شما قرار می‌گیرد. ... ...

پکیج صداسازی متود CVT

پکیج صداسازی متود CVT

پکیج زبان اصلی متود صداسازی CVT: شامل کتاب 274صفحه ای به زبان انگلیسی + کتاب خانه صوتی (شامل 421 فایل صوتی برای مردان و 416 فایل صوتی برای زنان) + کتاب فارسی ترجمه شده (فقط دو فصل اول که پایه ای ترین مفاهیم این متود را تشکیل می دهند ترجمه شده است .)Complete Vocal ... ...

دریافت فایل : پکیج صداسازی متود CVT
نرم افزار اندروید دیکشنری آلمانی به آلمانی لانگنشایت برای خارجی زبان ها ( Langenscheidt Großwörterbuch Deutsch als Fremdsprache )

نرم افزار اندروید دیکشنری آلمانی به آلمانی لانگنشایت برای خارجی زبان ها ( Langenscheidt Großwörterbuch Deutsch als Fremdsprache )

Langenscheidt Großwörterbuch Deutsch als Fremdsprache   اگر با زبان آلمانی سرو کار دارید و تحقیق کرده باشید، حتما اسم موسسه Langenscheidt را شنیده اید. این دیکشنری که تقریبا تمام دبیران زبان آلمانی به بی نظیر بودن این دیکشنری هم عقیده هستند، دارای یکی از گسترده ترین دایره ... ...

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

استان آذربایجان غربی شهر ارومیه، خیابان شهیدمحمدمنتظری ، کوچه شهیداخباری پلاک 9

اعتماد شما اعتبار ماست

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما