تبریک!دوست گرامی هم اکنون می توانید خریدی سریع،ارزان و مطمئن با پشتیبانی 24 ساعته و دائمی در ZTN انجام دهید.

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 3381
  • بازدید دیروز : 1752
  • بازدید کل : 10526908

نينجاها


 
نینجا ها جنگجویان قدرت مند ژاپنی بودند که در پرده ی از تاریکی و رمز وراز ، مانند روح وبا مشت های نامرئی لرزه بر اندام دشمن خود می انداخت . مفاهیم این فرقه هنوز دست نخورده باقی مانده است و امروزه هنوز به کار می رود . برخی مدارس (نینجو تسو ریو ) استفاده از شوریکن ، گرز های وسایر سلاح ها را اموزش میدهد . با تمام این تفاسیر یادگیری این هنر رزمی نیاز به هیچ گونه سلاحی ندارد .برای نینجا بودن فقطیادگیری روش سکوت کافی نیست شما باید به یک شکار چی باشید یعنی بدانید کی قربانی شما چه حرکاتی می کند.

بریده ای از کتاب اسرار و رموز نینجا نوشته ی هاتوری هانزو.

نینجا ها جکجویان قدرت مند ژاپنی بودند که در پرده ی از تاریکی و رمز وراز ، مانند روح وبا مشت های نامرئی لرزه بر اندام دشمن خودمی انداخت . مفاهیم این فرقه هنوز دست نخورده باقی مانده است و امروزه هنوز به کار می رود . برخی مدارس (نینجو تسو ریو ) استفاده از شوریکن ، گرز های وسایر سلاح ها را اموزش میدهد . با تمام این تفاسیر یادگیری این هنر رزمی نیاز به هیچ گونه سلاحی ندارد .

بقول سنسی "یک مرد عریان به تنهایی د ر یک اتاق خالی قادر به تمرین نینجوتسو است . فرد با همراه سلاح نمی تواند با سلاح نرم و راحت حرکت کند . سلاح نینجا می تواند نامرئی بودن ار دید دشمن ورود بی سرو صدا به اماکن و عبوربدون رد پا می باشد . زیبایی این تکنیک در این است که برای استاد شدن در آن زمان خیلی زیادی لازم نیست . فیزیک و تعدل جسمی مورد نظراین هنر با تمرین زیاد به دست می اید وگاهی افرادی خاصی نمی توانند به این تعادل فیزیکی برسند بهر حال یادگیری این هنرتقریبا برای همه ممکن است . ولی پس از یادگیری مسئولیت سنگینی بر عهده ی هنر آموز است . و آن عدمسو استفاده از دانسته هاست "جنگیدن آسان است ،حفظ صلح سخت است ."

به همین دلیل نینجا برای صلح و دوستی ارزش زیادی قائل است .از سالیان متمادی تاکنون پابر جا مانده است و تکنیک های خود را حفظ کرده است . وقتی صلح از میان برود در آن زمان است که نینجا به میدان میاید هیچ کس نینجا را فرا نمی خواند نینحا کاری را که باید انجام شود ، انجام میدهد و سپس نا پدید می شود . ممکن است دانستن فنون و داشتن قدرت فیزیکی برتری موقتی ایجاد می کند ولی قدرت دائمی توسط عشق و محبت ایجاد می شود . و این در س واقعی نینجوتسو است .

در حدود پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح یک فیلسوف چینی بنام سان تسه در کتاب " قوانین تخریب سیاسی و روانی " چنین نوشت

هیچ هنری بالاتر از بین بردن مقاومت دشمن بدون جنگ در میدان نبرد نیست " بنابر این تاکتیک های مستقیم جنگی فقط در میدان نبرد لازم است ولی تاکتیک غیر مستقیم جنگی می تواند در همه جا به پیروزی منجر شود. "هر چیز ارزش مند در منطقه ی دشمن از بین ببرید هرگز کمک ضعیف ترین انسان ها را نادیده نگیرید به هر طریقی میتوانید کارخانه ها و مراکز دولتی دشمن را از بین ببرید .""شایعه و نفاق را بین افراد دشمن رواج دهید جوانان را بر علیه پیران بشورانید به هر روسشی که میتوانید منابع غذایی نطم و نیرو های فیزیکی دشمنرا نابئپود کنید . " نینجا ی ژاپنی کتملا با تبعیت از این جملات از کتاب معروف جنگ بوجود آمد . با توجه به گفتار سان تسه ، دیگر نیازی به توضیح نحوه استفاده ی اسفناج بعنوان سلاح نیست . ولی هنر نامرئی بودن بسیار قدیمی تر از این نوشته هاست و سان تسه اولین کسی نبود که این مفاهیم را به عنوان کرد .

مقدمات نینجوتسو

منشا نینجوتسو در گذر زمان فراموش شده است این هنر رزمی بیشتر در ارتباط جاسوسی چین بود . لغت نینجوتسو در جنگ بین شاهزاده شوتوکو و موریا در سرزمین اومی در قرن ششم بوجود آمد . در این جنگ جنگجویی بنام اوتومو=نو=ساجین ، با جمع آوری اطلاعات ارزشمند در باره ی نیرو های دشمن پیروزی را برای شاهزاده به ارمغان آورد . در ازای این خدمت او لقب "شینوبی" را گرفت که به معنای پنهان شونده می باشد . با توجه به این مفهوم لغت نینجوتشو به وجود آمد .در اصل نقش نینجا به دست آوردن اطلاعات در مورد دشمن و بر هم زدن عملیات دشمن بود . مامورانی با عنوان پرسنل محلی اطلاعات را جمع آوری میکردند ویا برای نینجا در یک مخفیگاه کار میکرد .

یک نفر هم همیشه در جایی مشخص ساکن بود و منتظر دستور بود که اسلیپر مینامند . ماموران دو جانبه نیز برای هر دو طرف کار می کردند . مامورانی نیز وجود دارند که که فقط برای یک ماموریت خاص تعلیم می دیدند و پس از اتمام آن ماموریت دیگر سمتی نداشت . این ماموران از بین مردان و زنان انتخاب می شدند . نینجای زن را کانوچی می نامند که وظیفه ماموریت هایی مانند قتل و تخریب بر عهده داشتند .نینجوتسو یک تکنیک جادویی نمی باشد شما نباید انتظار داشته باشید که تکه های بدن شما از هم پاشیده و بعد در جایی دیگر دو باره به یکدیگر بپیوندند این هنر بدن شما را شفاف منی کند تا دیده نشود هنر نامرئی بودن در بر گیرنده فنونی است که از آن برای دیده نشدن استفاده میکنیم.

یک نینجا باشید

برای نینجا بودن فقطیادگیری روش سکوت کافی نیست شما باید به یک شکار چی باشید یعنی بدانید کی قربانی شما چه حرکاتی می کند

عادت های او را بررسی کنید الگو های حرکتی او را در ذهن داشته باشید و کارهایی زا که دائمن انجام میدهددر نظر داشته باشید بدین ترتیب می توانید موقعی که او در معرض آسیب بیشتری قرار دارد به تو ضربه بزنید یا این که اورا با عادات خودش مورد حمله قرار دهید

برای نینجا بودن شما باید یک جنگجو باشید یک قاتل نامرئی یعنی انتظار عکس العمل و ضربات شدید را از سوی دشمن داشته با شید ولی استراتژی قوی ترین اسلحه یک مبارز است .برای نینجا بودن باید جادو گر باشید یعنی بتوانید دنیا را متوقف کرده و با چشمان خدا ببینید این جملات در کتاب mugi-mumei no-jitsu آمده است که معنی آن "بدون نام ،بدون هنر "است که هنری در مورد جاسوسی است و

 

آموزش تكنيك هاي نينجا


آموزش تکنیک‌های نینجا

▪ توماچی نوگامائه
این تکنیک ترفندی در فنون شمشیر (واکی زاشی کاتانا) می‌باشد. از چند طریق می‌توان به دشمن ضربه زده شود و توسط هر دو دست می‌توان این فن را اجرا کرد.
هم‌چنین می‌توان از دو سر شمشیر تسوبو (دسته شمشیر) و تیغه شمشیر جهت بریدن و ضربه زدن به حریف استفاده کرد. شمشیرهای ویژه نین‌جوتسو چند منظوره ساخته شده است.


▪ تن‌جن نوگامائه
یکی از گاردهای سنتی در هنر استفاده از بوجوتسو (چوب) می‌باشد که در ابتدای شروع کاتاها و یا بوتای جوتسو دفاع شخصی با چوب، مورد استفاده قرار می‌گیرد. طبق نمایش تصویر دست‌ها روی پوب قرار گرفته، جهت دفاع و حمله آماده می‌باشد.
▪ سانجسو نوگامائه
یکی از تکنیک‌های قدرتی و تعادلی می‌باشد که نینجا باید بتواند...

 

نوع رتبه بندي نينجوتسو


نوع رتبه بندی در نین جوتسو به دو دسته اصلی کیو Kyu و دان Dan تقسیم می‌گردد.

سطح کیو Kyu

باشگاه بوجینکان (Bujinkan Dojo) دارای 9 رده کیو پیش از رسیدن به سطح شودان (Shodan) است. این رده‌ها از موکیو (Mukyu) که فاقد رتبه است شروع می‌شود و پس از آن کیو 9 یا کوکیو (Kukyu) تا کیو 1 یا به عبارتی ای کیو (Ikkyu) ادامه می‌یابد. در این سطح کیو 9 کمترین رتبه و بالاترین رتبه را کیو 1 دارد. کسانی که دارای رتبه نیستند (موکیو) در این رشته کمربند رنگ سفید، کسانی که دارای رده کیو هستند (کیو 9 تا کیو 1) کمربند سبز و افراد دارای رده شودان به بالا کمربند مشکی می‌بندند. در برخی از باشگاه‌ها - مخصوصا باشگاه‌های مربوط به کودکان - کمربندهای رنگی مورد استفاده قرار می‌گیرد، به نظر می‌رسد که رنگ این کمربندها در باشگاه‌های مختلف و از مکانی تا مکان دیگر متفاوت است. در ژاپن یکبار برای رده‌های کیو مرسوم شد که مردان کمربند سبز بر روی لباس فرم (گی - Gi) مشکی و بانوان کمربند قرمز بر روی لباس بنفش بپوشند. با این حال این رسم تا حد زیادی منسوخ شده است. در حال حاضر در بیشتر باشگاه‌های ژاپن هنرجویان چه زن و چه مرد کمربند سبز و لباس مشکی می‌پوشند. خارج از ژاپن برخی از کشورها از رنگ بندی سبز برای مردان، قرمز برای زنان استفاده می‌کنند و در برخی دیگر سبز برای زنان و مردان استفاده می‌شود.

سطح دان Dan

در اصل و مانند بیشتر رشته‌های بر پایه سیستم کیو و دان، 9 دان وجود داشته است. اما توسط سوک هاتسومی تعداد آن به 10 دان و سپس به 15 دان افزایش یافته است. این 15 دان به سه گروه تقسیم شده اند. گروه اول دان 1 تا 4 گروه تن (Ten) یا بهشت یا آسمان، دان 4 تا 9 گروه چی (Chi) یا زمین و دان 10 تا 15 جین (Jin) یا انسانیت و بشریت. گروه جین بعدها به پنج عنصر تقسیم شد: چی (زمین)، سویی (آب)، کا (آتش)، فو (باد) و کو (هیچ چیز یا تهی).

سطح نینجاها توسط رنگ آرم این هنر که به آن واپن (ワッペン - wappen) می‌گویند و متشکل از دو کانجی بو (武) و جین (神) است مشخص می‌شود. چهار مدل واپن وجود دارد: کیو 9 تا 1، دان 1 تا 4، دان 5 تا 9 و نهایتا دان 10 تا 15 و گاهی این آرم توسط 1 تا چهار ستاره‌ی (که به آن هوشی می‌گویند) نقره‌ای یا طلایی که بالا یا اطراف آن اضافه شده است و نشان گر رده فرد می‌باشد، تکمیل می‌گردد.

در دان 4 (یون دان) نین جوتسو کاران وارد تستی می‌شوند که تا در آن به سوکه مشخص شود که آیا آنان می‌توانند خطر را احساس کنند و از آن فرار نمایند یا خیر، که این تست ساکی نامیده میشود. این تست برای دان 5 است. نین جوتسو کاران با درجه گودان یا بالاتر می‌تواند برای دریافت گواهینامه تدریس (شی دوشی منکیو) درخواست دهند. شی دوشی می‌تواند برای خود باشگاه (Dojo) باز نماید و شاگردانش را تا دان 4 آموزش دهد. نینجاهایی با دان 1 تا 4 در صورتی که توسط یک مربی با دان 5 تا 9 یا مربی با دان 10 (جودان) حمایت شوند و زیر نظر او کار کنند، ممکن است مدرک کمک مربی (شیدوشی هو) را کسب کنند. در بوجینکان افرادی که دارای دانی بین 10 تا 15 هستند را شیهان (師範) نیز می‌نامند.

اضافه بر سیستم کیو و دان، تعداد کمی از نینجوتسو کاران در برخی باشگاه‌ها موفق به دریافت گواهینامه انتقال کامل یا منکیو کایدن (Menkyo kaiden - 免許皆伝) شده‌اند. این مدرک منکیو کایدن، بیان می‌دارد که فرد تمامی نکاتی که در مورد مسئله ای باید یاد گرفته شود را فرا گرفته است. بر خلاف سیستم دان و کیو که یک سیستم نمایان و عمومی است دارنده مدرک منکیو کایدن عموما تمایلی به نشان دادن مدرک و دان خود به دیگران ندارد.

مدرک منکیو کایدن وابسته به سال نیست ولی گفته می‌شود برای گرفتن این مدرک به سی سال زمان نیاز است.

 

زنان سایهkunoichi


زنان سایه :

محبوترین ، مخرب ترین ، مرموز ترین نینجاهای زمان خود بودند. آنان هرگز عجله در کار نداشتند. بعضی اوقات برای رسید به هدفی سالها در کمین لحظه مناسب بودند.

آنان همیشه سلاح مخصوص خودشان را در لا به لای موهای سرشان استتار میکردند.

از جمله سلاحهای مورد استفاده آنان که بسیار روی آنان مهارت و تمرکز داشتند می توان ایتاکن ( به معنی نوعی سنجاق سر بود) اشاره کرد .

سلاحهای زنان سایه به مانند قسمتی از بدن آنان عمل میکرد درزمان قدیم از دوران کودکی به آنان آموزشهای لازم را میدادند تا بتوانند در دوران بلوغ از هنرهای مختلف از جمله عشوه گری ، زبان بازی ، آکروبات ، (رقص) کاربرد سلاحهای مخوب و هنر اسب سواری ، شنا و هنر آواز استفاده کنند.

امروزه در دوجوهای تمرین بانوان به مانند آقایان تمرینات مدرن آموزش داده میشود . به آنان هنر دفاع شخصی ، مبارزه ، کاربرد سلاحهای سنتی و مدرن ، هنر آرکروبات ، شنا در آب ، بالارفتن از موانع ، پریدن ، و رزمهای چریکی غیر نظامی را آموزش میدهند . هنرجویان سایه سعی میکنند تا آنجا که امکانات وجود دارد از زمان و انرژی خود برای آگاهی و زندگی بهتر در آرامش برتر استفاده کنند.

 

زنان سایه : زنان با اراده ، با ایمان و وفاداری هستند که تنها برایشان انسان بودن و محبت کردند

 

به هم نوع مهم است.

هنر راه رفتن های مختلف نینجاها


یکی از مهارتهای خاص نینجاها راه پیمایی های خاص آنان بود که به شرح زیر میباشد :

۱- نوکی آشی : گام دزدانه ، ۲- سوری آشی : گام مالشی ،

۳- شیمه آشی : گام محکم ، ۴- توبی آشی : گام پرشی،

۵- کاتا آشی : تک گام ، ۶- او آشی : گام بلند ،

۷-کو آشی : گام کوتاه ، ۸- کاکی زامی : گام کوچک ،

۹- واری آشی : گام متوسط ، ۱۰- تسونه آشی : گام معمولی.

یوکو آروکی : راه رفتن از پهلو ، در این روش خاص پاها از پهلو به صورت ضربدری برداشته می شد و بدین وسیله نینجا دشمن را دچار سردرگمی می کرد چون ردجایی که به این نحو باقی میماند جهت حرکت نینجا را مشخص نمی کرد.

صرفا اسامي راه رفتن ها در مطلب بالا آورده شده

روش تمركز


روش تمرکز

یک نقطه سیاه به قطر ۱ تا ۳ سانتیمتر بر روی یک زمینه سفید قرار دهید. اگر این را با مداد سیاه بر روی کاغذ می کشید، کاغذ شما نباید خط دار باشد. این نقطه را طوری روی دیوار نصب کنید که وقتی مقابل آن می نشینید، نقطه سیاه مقابل پیشانی شما باشد. به فاصله دو متری از دیوار بنشینید و در یک وضعیت راحت قرار بگیرید. به خاطر این که در طول تمرکز بر نقطه سیاه احساس ناراحتی نکنید و یا پایتان خواب نرود توصیه می کنیم روی صندلی بنشینید

و در این وضعیت نقطه سیاه در فاصله دو متری شما و در مقابل پیشانی تان روی دیوار باشد.برای ایجاد وضعیتی راحت تر و ریلکسیشن بیشتر می توانید چند نفس عمیق بکشید و پس از آن که به مغز خود اکسیژن فراوان رساندید، خود را برای این تمرین ذهنی و فکری آماده کنید و حتی بهتر آن است که ریلکس را نیز انجام دهید، عضلات چشم و صورت را رها کنید و پس از راحتی عمیق بلافاصله چشمها را باز کنید و به نقطه سیاه خیره شوید. قبل از آن که چشمها را باز کنید، می توانید به خود تلقین کنید که من بلافاصله پس از باز کردن چشمهایم، با اشتیاق و علاقه فراوان به نقطه سیاه خیره خواهم شد و تمام توجه و تمرکز خود را با تمام وجود به نقطه سیاه معطوف می کنم.این که می گوییم بعد از ریلکس بلافاصله چشمهایتان را باز کنید به معنای آن نیست که تند و سریع چشمهای خود را باز کنید. پلکها را باید به آرامی باز کنید. کاملاً در نقطه سیاه فرو روید. به تدریج تمرکز خود را از وسط نقطه سیاه به حد فاصل نقطه سیاه و سفیدی کاغذ معطوف کنید. بهتر آن است که کم کم چشم خود را در این دایره سیاه حرکت دهید. این چرخش می تواند در جهت حرکت عقربه های ساعت یا بر خلاف جهت آن باشد.پس از مدتی که این چرخش را دور تا دور این دایره انجام دادید، بلافاصله یکباره و ناگهانی به نقطه سیاه برگردید و به تمامی در آن خیره شوید. ممکن است این سیاهی برای لحظاتی تمام میدان بینایی شما را اشغال کند. اگر در این خیرگی و تمرکز و توجه، احساس کردید چشمهایتان می سوزد، پلکهای خود را کمی به حالت نیمه بسته در آورید و به اصطلاح چشم خود را ریز کنید. پس از این استراحت نسبی، چشم را بیشتر باز کنید و خیرگی را دوباره شروع کنید.در این تمرین نگذارید که فکرتان به جاهای دیگر برود و هر وقت احساس کردید فکرتان منحرف شده است، مجدداً با تمرکز بیشتری به نقطه سیاه بیندیشید. پس از مدتی که در یک محیط ساکت و آرام با بدن ریلکس، به طور فعال این تمرین را انجام می دهید، می بینید که دقایق زیادی را بدون توجه به مسایل دیگر فقط در نقطه سیاه بوده اید. از آنجا که این تمرین را برای اولین بار انجام می دهید، ممکن است در ابتدا نقطه سیاه برایتان ناملموس باشد اما تداوم این تمرین کم کم شما را با نقطه سیاه مأنوس می کند.در لحظاتی از این تمرین و حتی شاید در طول تمرین دیوار یا کاغذ سفیدی که نقطه سیاه روی آن است نیز در میدان دید شما قرار دارد. اما توجه و تمرکز شما در مرکز این میدان و روی نقطه سیاه است. ممکن است در طول تمرین شما اشکال یا سایه هایی را به صورت تصاویر خطوط یا نقاط مبهم روی دیوار یا اطراف نقطه سیاه ببینید. این مسأله کاملاً طبیعی است و نباید شما را نگران کند یا از ادامه تمرین باز دارد.

تمرکز بر دوایر متحد المرکز

این تمرین نیز تشابه فراوانی با تمرین نقطه سیاه دارد؛ اما برتری آن این است که می توان به افکار خود نیز اجازه جولان دهیم و حتی آنها را روی دوایر می گسترانیم. برای این تمرین روی یک زمینه سفید، نقطه ای به قطر یک سانتی متر بکشید و سپس با استفاده از یک پرگار به قطر۲ سانتیمتر دایره ای دور آن رسم کنید. بعد با حفظ همان مرکز پرگار، دایره هایی به قطر۳، ۴، ۵، ۶، و ۷ سانتیمتر بکشید. سپس این دایره ها را با مداد سیاه پر رنگ و ضخیم تر کنید، به شکلی که حالت منظم خود را از دست ندهند. مجدداً این را روی دیوار نصب کنید. در فاصله ۲ متری آن قرار بگیرید. ارتفاع آن تا حد پیشانی شما باشد. تمرین را شروع کنید. بدن را ریلکس نمایید و چند نفس عمیق بکشید. ابتدا روی بزرگ ترین دایره نگاه کنید. برای این منظور نگاهتان را طوری در وسط قرار دهید که وسط، مبهم باشد و دایره بزرگتر در حوزه دید شما قرار گیرد. طوری که گویی نقطه تمرکز شما همان دایره بزرگتر باشد. حتی می توانید تمامی دوایر کوچکتر داخلی را یک نقطه سیاه رسم کنید و به بزرگترین دایره فکر کنید. پس از حدود ۴۰ ثانیه به دایره دوم بیایید و همین کار را در همین مدت زمان روی دایره دوم انجام دهید. حالا به دایره سوم، چهارم، پنجم و … بیایید. روی هر دایره ۴۰ ثانیه تمرکز می کنید و همین طور به دوایر داخلی تر می آیید. بهتر آن است که همین طور که به داخل می آیید، مدت زمان توقف خود را روی هر دایره چند ثانیه افزایش دهید. این کار را آن قدر ادامه دهید که به نقطه سیاه برسید و سپس روی نقطه سیاه، مانند تمرین قبل تمرکز کنید. حدود ۳ الی ۵ دقیقه در نقطه سیاه متمرکز باشید. سپس بدون انحراف فکر و بر هم زدن توجه و تمرکز، این بار همین مسیر را برگردید. یعنی: دایره به دایره از داخل به بیرون بروید، دایره ها را به ترتیب و با آرامش و تأنی نگاه کنید و روی هر دایره ۴۰ ثانیه متمرکز باشید.

تمرکز بر شعله شمع

تمرکز بر نقطه نورانی یا شعله شمع هم قدمتی کمتر از نقطه سیاه ندارد. راه اساسی پرورش تمرکز و پرورش فکر در تمرینهای یوگا و هیپنوتیزم، تمرکز بر شعله شمع است.اگرچه معمولاً تمرکز بر شعله شمع برای افراد، جذاب و گیراست و با علاقه بیشتری هم آن را دنبال می کنند، شما توجه داشته باشید که این گیرایی و جذابیت کاملاً نسبی است. یعنی ممکن است هر کس برای خود تمرینی را مؤثرتر تشخیص دهد یا از آن نتیجه بهتری بگیرد. ما ضمن توضیح متداولترین روشهای تمرکز، به شما پیشنهاد می کنیم که بیشتر به تمرینی بپردازید که برای شما مؤثرتر است و از جذابیت بیشتری برخوردار است. با این همه، تجربه نشان داده است که افراد از همنشینی با شعله شمع و تمرکز بر آن اظهار رضایت فراوان می کنند.

روش تمرین


فضای اتاق را تاریک کنید و شمعی روشن نمایید. مسلماً اگر این تمرین را در شب انجام دهید، به شرط آن که خوابتان نبرد، مؤثرتر است. شعله شمع را تا آنجا بالا بیاورید که وقتی می نشینید بتوانید به طور افقی به آن نگاه کنید.

طبق معمول ابتدا چشمها را ببندید، تمرین ریلکس و تنفس آگاهانه و عمیق را انجام دهید. عضلات را رها کنید اما ستون فقرات صاف باشد. به آرامی چشمهای خود را باز کنید و به شعله شمع خیره شوید. صرفاً به شعله و آتش نگاه نکنید. بلکه فضای پیرامون شعله را که به صورت هاله ای روشن، دور تا دور شمع دیده می شود نگاه کنید. در مرحله اول، بیش از یک تا دو دقیقه این تمرین را انجام ندهید. پس از این زمان، پلکها را ببندید و عضلات صورت را به ویژه، ریلکس کنید. در ریلکس عضلات صورت، به آرامش عضلات چشم توجه کنید. حالا همین کار را با چشمهای بسته در ذهن خود انجام دهید. شعله شمع را در ذهنتان مجسم کنید و به آن خیره شوید. پس از آن یکی دو دقیقه پلکها را به آرامی باز کنید و با نگاه خیره خود به شعله شمع هجوم ببرید. هر وقت احساس کردید که فکرتان منحرف شد، کافی است به قسمتی از شعله شمع توجه و تمرکز کنید. حرکت، تغییرها، نوسانها و تغییر رنگ آن قسمت از شعله را در نظر بگیرید. بعد از دو دقیقه دوباره به آرامی چشمها را ببندید، صورت را ریلکس کنید و به تجسم ذهنی شعله شمع مشغول شوید. این رفت و برگشت را چندین بار انجام دهید تا این که چشمهایتان کاملاً خسته شوند.نکته ای را که باید تأکید کنیم این است که این تمرین و تمرینهای نظیر آن را با بی حوصلگی و فشار و زور انجام ندهید بلکه با اشتیاق فراوان، تمرین کنید. اگر بتوانید با نگاه کردن به دور شعله شمع هاله های نورانی را از هم مجزا کنید و هر بار به یکی از این هاله ها تمرکز کنید عالی است. تمرین را پس ازیک نگاه سه دقیقه ای به شعله شمع خاتمه دهید و پس از آن چشمها را ببندید و دراز بکشید.

تمرکز بر گل سرخ


تمرکز بر گل سرخ، یکی از معروفترین و متداولترین تمرینهای مراقبه یا مدیتیشن است بدون ذکر مانترا. یعنی بدون تمرکز و بدون تمرکز در گل سرخی که در دست دارید، غرق شوید. این تمرین اساس تقویت تمرکز فکر است. یعنی تمرکز بر هیچ، تمرکز غیر ارادی که زیر بنای تمرکز فکر است. شما آگاهانه نگاه می کنید و خیره می شوید اما پس از آن تمرکز ارادی انجام نمی دهید بلکه نگاهتان را در گل سرخ رها می کنید. این تمرکز به هیچ، به تمرین نیاز دارد که البته تمرینی بسیار گیرا و لذت بخش است. همین طور می توانید در یک پارک بنشینید، به گوشه ای از طبیعت خیره شوید و حالتی وانهاده به خود بگیرید. منظره ای را نگاه می کنید، بدون فکر و بدون تمرکز. هم عضلات راحتند و هم نگاه. شما هر وقت بتوانید این توانایی “تمرکز نداشتن” را در خود ایجاد کنید، خود به خود توانایی “تمرکزداشتن” خود را بهبود بخشیده اید. در واقع توانایی تمرکز نداشتن، عبارت است از دیدن یک مجموعه، بدون تمرکز به چیزی خاص. در عدم تمرکز، تمام تلاش تمرین کننده به مشاهده برابر و یکسان همه چیز معطوف می گردد و هر جزیی از این مجموعه به اندازه دیگر اجزا مشاهده می شود و شما آن قدر در این تلاش غرق می شوید که بر هیچ فکر خاصی هم تمرکز ندارید و فکر شما اسیر جزییات تصویر نمی شود. شما در “کلیت” منظره ای غرق شده اید و همه چیز این منظره پیش چشم شما برابر و یکسان است.همیشه در برنامه های خود، در بین تمرینات تمرکز، تمرین عدم تمرکز را نیز انجام دهید. انجام متناوب این تمرینها با هم در پیشرفت و موفقیت شما تأثیری چشمگیر خواهد داشت. با تمرین عدم تمرکز حواس، شما احساس خواهید کرد که خیلی عمیق تر از قبل مفهوم تمرکز را در می یابید و دستیابی به تمرکز برای شما خیلی آسان تر از قبل است. در واقع در تمرین عدم تمرکز شما در خود خلأیی ایجاد می کنید که برای تمرین تمرکز شما را آماده و مهیا می کند. ما توصیه می کنیم هر وقت می خواهید تمرکزی جدی داشته باشید، مثلاً می خواهید کتابی را با تمرکز عالی بخوانید یا مسأله ای را با تمرکز عالی برای خود حل و فصل کنید، ابتدا تمرین وانهادگی و عدم تمرکز را انجام دهید.

تمرین پرش آگاهانه فکر


آخرین تمرینی که برای تمرکز فکر به شما توصیه می کنیم تمرین پرش آگاهانه فکر است. شما به این شکل یاد می گیرید که هر زمان که روی یک موضوع خاص فکر می کنید، به سرعت فکر خود را بر موضوعی دیگر متمرکز کنید. برای این منظور شما آرام و ریلکس می نشینید و به یک موضوع فکر می کنید. هر موضوعی را که دلتان می خواهد انتخاب کنید و به آن توجه کنید. این موضوع می تواند تصویری عینی و یا تجسمی ذهنی داشته باشد. مثلاً به ماه فکر کنید که در تاریکی آسمان، روشن است و نور می دهد. بعد از چند دقیقه که کاملاً فکر خود را متوجه تصویر نمودید، خیلی سریع برگردید و فوراً به یک موضوع مورد علاقه دیگر فکر کنید. مثلاً به یک درخت. مراقب باشید وقتی به درخت فکر می کنید، فکر قبلی یا تصویر ماه به ذهنتان نیاید و کاملاً به جزییات درخت فکر کنید. بعد از چند دقیقه به فکر خود جهش دهید و به موضوع سومی فکر کنید. توجه داشته باشید که روی هر سوژه باید حدود دو دقیقه توقف کنید. این تمرین اگر چه ممکن است در ابتدا کمی مشکل باشد و افکار و تصاویر قبلی برایتان مزاحمت ایجاد کنند، اما خیلی زود پس از چند روز تمرین برایتان راحت می شود.

 

رهايي از افكار مزاحم


 

تصور كنيد در يك مكان بسيار زيبا هستيد جايي كه هميشه آرزو داشتيد باشيد. مثلا كنار يك رودخانه زيبا در ميان يك جنگل سر سبز. به آب نگاه كنيد. نسيم خنك را روي پوست خود احساس كنيد. صداي پرندگان را مي‌شنويد؟ كمي آب به صورتتان بزنيد يا پاهايتان را در آب بگذاريد...

به گزارش 3 نسل به نقل از ايسنا،‌ در وبلاگي به نشاني hansa.blogfa.com آمده است: براي تمرين ريلكسيشن اول به يك مكان آرام و راحت نياز داريم، روي مبل نشسته يا روي تخت راحت دراز بكشيد و سعي كنيد ذهن خود را آرام كنيد.

براي آرام كردن ذهن بايد آن‌ را از افكار منفي و نگران‌كننده مربوط به گذشته و آينده خالي كرد و براي اين كار نبايد با افكار مزاحم مبارزه كرد. اگر سعي كنيم آنها را متوقف كنيم احتمالا قوي‌تر مي‌شوند. مثل جريان آب كه اگر جلو آن را بگيريم حجم آن بيشتر مي‌شود و قدرتش افزايش مي‌يابد.

براي رها شدن از افكار مزاحم از اين تكنيك استفاده كنيد:

- تصور كنيد افكار شما مثل يك رودخانه جاري هستند و شما در حال شنا كردن در رودخانه افكار خود هستيد...

- حال خيلي آرام بياييد و كنار رودخانه افكار خود بنشينيد و آن را نظاره كنيد.

- به افكار خود نگاه كنيد بدون آنكه قضاوت كنيد يا مخالفت يا مقاومت كنيد.

- بگذاريد افكارتان هرجا كه مي‌خواهند بروند. اجازه دهيد هر فكري از ذهنتان عبور كند حتي در مقابل بدترين افكار هم مقاومت نكنيد.

- اگر چنين كنيد كم كم افكارتان محو خواهند شد و رودخانه ناپديد مي‌شود.

در اين مرحله يا حتي زود تر شروع كنيد به تنفس عميق، هر چه عميق‌تر؛ در حاليكه نفس عميق مي‌كشيد روي تنفس‌تان تمركز كنيد. اگر باز هم افكار مزاحم برگشتند اشكالي ندارد. به آنها فرصت دهيد تا شما را رها كنند.

چند دقيقه‌اي به نفس كشيدن ادامه دهيد اگر هم‌زمان از موسيقي بسيار ملايم بي‌كلام هم استفاده كنيد بهتر است.

حال تصور كنيد در يك مكان بسيار زيبا هستيد جايي كه هميشه آرزو داشتيد باشيد. مثلا كنار يك رودخانه زيبا در ميان يك جنگل سر سبز. به آب نگاه كنيد. نسيم خنك را روي پوست خود احساس كنيد. صداي پرندگان را مي‌شنويد؟ كمي آب به صورتتان بزنيد يا پاهايتان را در آب بگذاريد...

تنفس عميق يادتان نرود. هر آنچه را كه دوست داريد تجسم كنيد؛ مثلا نور، خوشبختي، آرامش،عشق و ...

پايان تمرين به خلاقيت خودتان بستگي دارد؛ مثلا مي‌توانيد چند دقيقه آخر ذكر بگوييد يا يك كلمه را تكرار كنيد مثلا كلمه آرامش؛ البته همراه با دم و باز دم عميق.

يا مي توانيد يك تمرين تجسم خلاق انجام دهيد؛ يكي از خواسته‌هايتان را تصور كنيد. از خودتان بپرسيد اگر اين خواسته برآورده شده بود و اگر من الان در جايي بودم كه آرزوي آن را داشتم الان چه احساسي داشتم.

اين احساس را تجربه كنيد. خود را در آن وضعيت احساسي قرار دهيد و از آن لذت ببريد.

سخناني از بزرگان


سخناني از بزرگان

آلبرت انیشتین :
مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ، زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند و همواره هر دو ناامید میشوند .

ناپلئون بناپارت :
هنگامی که دشمنت در حال اشتباه کردن است ، در کارش وقفه نینداز .

آلبرت انیشتین :
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت توضیحش بدی!

اسکار وایلد :
همیشه دشمنانت را ببخش ، هیچ چیز بیش از این آنها را ناراحت نمیکند .

آلبرت انیشتین :
دستهایت را برای یک دقیقه بر روی بخاری بگذار ، این یک دقیقه برای تو مانند یک ساعت میگذرد . با یک دختر خوشگل یک ساعت همنشین باش ، این یک ساعت برای تو به سرعت یک دقیقه میگذرد و این همان قانون نسبیت است !

ناپلئون بناپارت :
مذهب چيزي است كه مانع كشته شدن پولدار بدست فقير ميشود .

مارک تواین :
بهتر است دهانت را ببندی و احمق بنظر برسی ، تا اینکه بازش کنی و همه بفهمند که واقعاً احمقی !

آلبرت انیشتین :
تفاوت بین نابغه و کودن بودن در این است که نابغه بودن محدودیت های خودش را دارد .

بيلي كريستال :
زنان براي سكس به دليل نياز دارند ،‌ مردان فقط به جا !

وودی آلن :
زندگی عشقی من واقعاً وحشتناکه ، آخرین باری که درون یک زن بودم زمانی بود که برای بازدید داخل مجسمه آزادی شدم !!!

آلبرت انیشتین :
دو چیز را پایانی نیست : یکی جهان هستی و دیگری حماقت انسان . البته در مورد اولی مطمئن نیستم !

جاني كارسون :
مردي را ميشناختم كه سيگار كشيدن ، مشروب خوردن و سكس را ترك كرد و از آن به بعد تا قبل از خودكشي زندگي سالمي داشت .

ژوزف استالين :
مرگ يك نفر تراژديه ، مرگ يك ميليون نفر آمار !

ماهاتما گاندي :
آنچنان زندگي كن گويي كه فردا خواهي مرد ، آنچنان بياموز گويي كه تا ابد زنده خواهي ماند .

البرت هوبارد :
زندگي رو زياد جدي نگير ، چون هرگز از اون زنده بيرون نميري .

آلبرت انیشتین :
انسانهای باهوش مسائل را حل میکنند ، نوابغ آنها را اثبات میکنند .

ژان كوكتو :
ما بايد به شانس ايمان بياوريم ،‌ تا كي ميتوانيم موفقيت كساني را كه دوستشان نداريم تفسير كنيم .

آيزاك آسيموف :
زندگي لذتبخش است و مرگ آرامش بخش ،‌اين ميان انتقال رنج آور است .

ناپلئون :
اگر با دشمني زياد بجنگي ،‌ بعد از مدتي تمام استراتژي هاي تو را فرا ميگيرد .

وينستون چرچيل :
پيروزي يعني توانايي رفتن از يك شكست به شكست ديگر بدون از دست دادن اشتياق .

هفت هوش


هفت هوش


نويسنده: توماس آرمسترانگ
مترجم: ناهيد سپهرپور


اولين نوع هوش، هوش زبان‌شناختي است. اين هوش بر كلمات مبتني است و به خبرنگاران، داستان‌سرايان، شعرا و وكلا مربوط مي‌شود. شيوه‌اي از انديشيدن كه براي ماشاه‌لير اثر شكسپير، اوديسه اثر هومر و افسانه‌هاي هزار و يك شب عرب را به ارمغان آورد. افرادي كه به ويژه در اين بخش باهوش هستند، مي‌توانند با واژه‌هاي گفتاري مؤثر به بحث كردن، متقاعد ساختن، سرگرم كردن يا رهنمود دادن بپردازند. آنها اغلب عاشق تفريح كردن با اصوات زباني به صورت ايهام، بازي با كلمات و به‌كارگيري كلماتي هستند كه تلفظ آن‌ها مشكل است. همچنين، گاهي اوقات براساس توانايي ذخيره كردن اطلاعات در حافظه، تا حدودي كارشناس به شمار مي‌روند. يا به عبارت ديگر، سرآمد دانش و سوادند. با ولع مي‌خوانند، قلم شيوايي دارند و مي‌توانند از اواسط متن چاپ شده، معني آن را به طرق ديگر دريابند.


دومين نوع هوش، هوش منطقي ـ رياضي .يا هوش اعداد و منطق است. اين هوش مربوط به دانشمندان، حسابداران و برنامه‌نويسان كامپيوتر است. نيوتن اين هوش را به هنگام اختراع ديفرانسيل و انتگرال متجلي ساخت. همين‌طور انيشتين، در ارائه نظريه نسبيت خود، از اين هوش بهره گرفت. ويژگي‌هاي فردي كه به مسائل منطقي ـ رياضي تمايل دارد، شامل توانايي استدلال، استنتاج، انديشيدن درباره مفاهيم علت و معلول، خلق فرضيه، جست‌و‌جوي نظام‌هاي ادراكي يا الگوهاي شمارگاني و بهره‌مندي از نگاهي عموماً معقول به زندگي است.

 


هوش فضايي،نوع سوم هوش است و شامل تفكر در قالب تصاوير و تجسم‌ها و توانايي‌ درك، تغيير شكل و خلق دوباره‌ جنبه‌هاي متفاوت دنياي بصري ـ فضايي است. چنين هوشي، عرصه‌ فعاليت معمارها، عكاسان، هنرمندان، خلبانان و مهندسان مكانيك است. كسي كه اهرام مصر را طراحي كرد به ميزان قابل توجهي از اين هوش بهره‌مند بوده است. همچنين، افرادي همانند توماس اديسون، پابلو پيكاسو و آنسل آدامز نيز از همين هوش، بهره گرفته‌اند. افرادي كه داراي هوش فضايي زياد هستند، حساسيت دقيقي در مشاهده جزئيات دارند و مي‌توانند عقايد خود را به صورت گرافيكي به وضوح ببينند، نقاشي و يا طراحي كنند و خود را به آساني با فضاي سه‌بعدي تطبيق دهند.
هوش موسيقايي، چهارمين نوع هوش است. ويژگي‌هاي مهم اين هوش قابليت درك، ارزيابي و ساختن ريتم‌ها و ملودي‌هاست. اين هوش فردي هم مثل باخ، بتهوون يا برامز و همچنين نوازنده اركستر اندونزيايي اهل بالي يا يك خوانند حماسي يوگسلاويايي است. با اين‌حال، هوش موسيقايي در مغز هر كسي كه شنوايي خوبي داشته باشد و بتواند آوازي موزون بخواند، براي شنيدن موسيقي وقت صرف كند و با اندكي توجه برگزيده‌هاي متفاوت موسيقايي را بشنود، وجود دارد.
هوش پنجم، هوش جسمي ـ حركتي است كه هوش ضمير فيزيكي نام دارد؛ و عبارت است از استعداد كنترل حركات بدن و نيز در دست گرفتن ماهرانه اشيا، ورزشكاران، هنرمندان، مكانيك‌ها و جراحان به ميزان قابل توجهي از اين نوع هوش بهره‌مند هستند. بنابراين چارلي چاپلين نيز كسي بود كه براي اجراي برنامه‌هاي مبتكرانه هميشگي خود از جمله «ولگرد كوچولو» از اين هوش استفاده مي‌كرد. افرادي كه هوش جسمي ـ حركتي دارند، مي‌توانند در كارهايي مثل خياطي، قالي‌بافي يا مدل‌سازي تبحر پيدا كنند، مانند ممكن است از تفريحات فيزيكي همچون پياده‌روي، رقص، دويدن، اردو زدن، شنا يا قايق‌راني لذت ببرند. آنها افرادي عملگرا هستند كه حس لامسه‌اي خوبي دارند و بايد به طور مداوم، بدن خود را حركت دهند و در برابر مسائل «واكنش‌هاي اساسي» نشان دهند.
هوش ششم، هوش ميان فردي نام دارد. اين هوش، توانايي درك ساير مردم و كار با آن‌هاست. به ويژه مستلزم داشتن قابليت درك ديگران و مسئول بودن در برابر حالات روحي، خلق‌و‌خوي، نيات و تمايلات آنان است. يك مدير اجتماعي، طي سفري دريايي بايد اين نوع هوش را داشته باشد. مدير يك مؤسسه بزرگ نيز همين‌طور. بنابراين كسي كه هوش بين فردي دارد، ممكن است فردي بسيار دلسوز و داراي حس مسئوليت اجتماعي مانند مهاتما گاندي و يا شخصي متقلب و مكار مثل ماكياولي باشد. در هر حال، همگي افرادي هستند كه مي‌توانند به ذهن افراد ديگر راه يابند و دنيا را از چشم‌انداز فكري آن‌ها بنگرند. چنين افرادي مي‌توانند يكي از كاركنان شبكه‌اي، مشاور و معلماني شگفت‌انگيز باشند.
آخرين هوش، درون فردي يا هوش ضمير دروني نام دارد. فردي كه چنين هوشي دارد، مي‌تواند به راحتي احساسات خود را درك كند و آنها را از ميان انواع بسيار متفاوت حالات عاطفي دروني تشخيص دهد و اين خودشناسي را براي غنا بخشيدن و هدايت زندگي خويش به كار گيرد. مشاوران، دانشمندان و افراد صاحب مشاغل آزاد، از اين هوش بهره‌مندند. آنها ممكن است افرادي بسيار درون‌نگر بوده، از ژرف‌انديشي، مشاهده يا ساير اشكال كاوش عميق روح، بهره گيرند. از سويي ديگر، ممكن است بي‌نهايت مستقل، بسيار هدفمند و فوق‌العاده خويشتن‌دار باشند. ولي به هر حال آن‌ها، به خودي خود در يك طبقه قرار مي‌گيرند و ترجيح مي‌دهند، به تنهايي كار كنند تا با ديگران. فراموش نكنيد گرچه ممكن است خود را فقط با يك يا دو مورد از توصيف‌هاي فوق، كاملاً هماهنگ بدانيد، اما در واقع، از تمام هفت هوش بهره‌مند هستيد. از اين گذشته، تقريباً هر فرد عادي قادر است هر يك از اين هفت نوع هوش را تا حد قابل قبولي رشد دهد. اين هفت نوع هوش، در زندگي هر يك از ما به گونه‌اي منحصر به فرد، تجلي مي‌يابد. به‌ندرت قابليت‌هاي افراد در زمينه‌ اين شش يا هفت نوع هوش، به عالي‌ترين سطح مي‌رسد. در اوايل قرن بيستم، متفكر آلماني به نام رادلف استينر، احتمالاً نمونه‌اي از اين افراد بوده است. او يك فيلسوف، نويسنده و دانشمند بود. همچنين روشي براي رقصيدن، فرضيه‌اي در مورد رنگ، و روشي براي باغداري ابداع كرد و در عين حال، يك مجسمه‌ساز، نظريه‌پرداز اجتماعي و همين‌طور يك معمار بود.
از طرفي تعداد افرادي كه يكي از هوش‌هاي خود را تا مرحله‌اي عالي پيشرفت داده‌اند و در عين‌حال، ساير هوش‌هاي آنان دچار واپس‌ماندگي شده است، بسيار اندك هستند. اينها دانشمندان اجتماعي مانند ريموند در فيلم مرد باران هستند. برنده جايزه اسكار كه مي‌توانست به سرعت برق، اعداد را محاسبه كند، ولي قادر به مواظبت از خويش نبود، يا افرادي كه مي‌توانند مجسمه‌هاي بي‌نظيري بسازند اما از خواندن عاجزند، يا كساني كه شنوايي بسيار خوبي دارند، ولي براي بستن بند كفش خود، نياز به كمك دارند.
اغلب ما در جايگاهي بين انسان خودشكوفا و دانسمند مي‌مانيم. ما داراي چندين هوش هستيم كه برخي عينيت مي‌يابند، برخي به نظر مي‌رسد در حد متوسط قرار دارند و بقيه، آنهايي هستند كه در طول زندگي براي‌مان مشكلات قابل توجهي به همراه داشته‌اند. اما موضوع مهمي كه بايد بدانيم، اين است كه هر كسي براي درخشيدن در هر يك از انواع هوش، فرصت‌هايي دارد. يك كشاورز، والد، نقاش، مكانيك و تاجر به اندازه يك روان‌شناس، جراح مغز و پروفسور حقوق، داراي حق هوشمند شدن است. نظريه هوش چندگانه، طيف وسيع توانايي‌هاي بشر را به صورت سيستم هفت‌گانه يكپارچه‌اي در نظر مي‌گيرد كه هر انساني، با به كارگيري آن‌ها مي‌تواند در زندگي خود، يك برنده باشد.ئ

 

انواع تكنيك هاي مديتيشن



1- تلگرافی باشيد :

موقع حرف زدن فقط چيزی را که لازم است بيان کنيد. درست مثل اينکه می خواهيد يک تلگراف بزنيد. فقط اجازه داريد ده کلمه را استفاده کنيد. به حرف زدن مردم دقت کنيد. حتما تعجب می کنيد. سوء تفاهم همه جا ديده می شود. شما يک چيز می گوييد، بقيه چيز ديگری می فهمند. اگر مردم فقط پنج درصد مقدار فعلی حرف می زدند، دنيا محلی بسيار ساکت تر و صلح آميزتر می شد. باور کنيد فقط پنج درصد از آنچه می گوييد برای بيان خواسته ها و منظورتان کفايت می کند. وقتی تلگرافی حرف می زنيد بياد داشته باشيد در بيان و استفاده از کلمات محدوديت داريد. اين مراقبه را انجام دهيد و با کمال تعجب مشاهده می کنيد که در طول روز چقدر به حرف زدن کمی احتياج داريد.

2- بحران :


هر وقت از بيرون تحت فشارهای مختلفی هستيد ( که زياد هم در زندگی اتفاق می افتد)، وارد شدن به مراقبه به صورت مستقيم بسيار سخت می شود. بنابراين قبل از شروع هر مراقبه ای می توانيد از اين دستور برای خنثی کردن فشارها استفاده کنيد.
مرحله اول : همه واقعه چيزی جز يک رويا نيست

برای پانزده دفيقه در سکوت بنشينيد و در ذهن خود تصور کنيد که تمام جهان يک رويا است....که هست! دنيا را به صورت رويائی فرض کنيد که هيچ چيزی در آن واقعيت ندارد.
مرحله دوم : همه چيز گذرا است

مرحله دوم اين است که به خود بفهمانيد همه چيز بزودی ناپديد می شود....خودتان هم همينطور. شما از روز اول و هميشه که اينجا نبوديد و برای هميشه هم اينجا نخواهيد بود. بنابراين هيچ چيزی دائمی و ماندگار نيست.
مرحله سوم : شاهد باشيد

سوم اينکه شما فقط شاهد هستيد. شما مثل کسی که مشغول تماشای فيلم است، فقط شاهد هستيد. بدن خود را ريلکس کنيد و برای پانزده دقيقه شاهد باشيد. حتم داشته باشيد که می توانيد با مشکل خود کنار بياييد.

اين دستور را موقعی که احساس می کنيد مراقبه کردن برايتان مانند عادت شده است هم انجام دهيد. اين دستور مانند دارو است. دارويی برای تقويت مراقبه يا هنگامی که فشارهای زندگی مانع مديتيشن می شوند.

---------------------------------------------

3- فکر نکن ، احساس کن :

يکی از چيزهايی که بشر امروزی در حال از دست دادن آن است، احساس است. او ياد گرفته است تا به جای احساس کردن در هر موردی فکر کند. اين دستور درباره کمک به برگرداندن احساس به جای فکر است. سعی کنيد احساس خود را رشد دهيد. وقتی چيزی را می شنويد، کسی يا چيزی را لمس ميکنيد، غذا ميخوريد، حمام ميگيريد و...

وقتی زير دوش هستيد، حرارت آب را حس کن. در مورد آن فکر نکن فقط سردی يا گرمی آب را حس کن. ذهن خيلی ساده به شما ميگويد: "آب سرد است". يا "آب گرم است". به همين سادگی. اما همين سادگی و تصور ذهنی آن، حس را از شما ميگيرد. وقتی حمام ميگيريد، فکر نکنيد، فقط حس کنيد، چيزی را هم تصور نکنيد. دقت کنيد همان لحظه ای که سعی می کنيد درباره آب و دمای آن حرف بزنيد، حس آن را از دست ميدهيد. حرف زدن زياد باعث می شود تا درباره هرچيزی از عمق احساس خارج شويد.

همين کار را با افکارتان انجام دهيد. يعنی آنها را هم حس کنيد. با خود تکرار کنيد اينها افکار من هستند و سعی کنيد آنها را هم حس کنيد. هيچکدام از اين افکار مال شما نيستند. آنچه مال شما است، سکوت درونتان است. اين سکون درونی را کسی به شما نداده است بلکه از روز اول با شما متولد شده است. اما افکار به شما داده شده اند و شما نسبت به آنها شرطی شده ايد. اگر افکار مال شما نيستند، پس اهميتی هم ندارند.

---------------------------------------------

4- لبخند درونی :



زمان انجام اين مراقبه : هروقت نشستيد و کاری نداريد


دستور :

مرحله اول : از دهان تنفس کنيد

خود را ريلکس کرده و بگذاريد تا قدری دهانتان باز باشد. شروع به تنفس از راه دهان کنيد ولی نه خيلی عميق. فقط بگذاريد تا با نفس کشيدن، در بدنتان احساس سبکی کنيد. اين کار را برای مدتی انجام دهيد. تا وقتی احساس کنيد نفستان سبک شده است و فک پايينی کاملا شل و ريلکس است.

مرحله دوم : لبخند را حس کنيد

در اين موقع، يک لبخند را در درون خود احساس کنيد. نه روی صورت بلکه در تمام وجودتان. حتماً هم می توانيد اين کار را انجام دهيد. اين لبخند قرار نيست روی صورت شما قرار بگيرد. اين لبخند يک لبخند درونی است که در تمام وجودتان رخنه می کند. نمی توان خيلی آن را توضيح داد، بايد سعی کنيد تا بتوانيد آن را حس کنيد. مثل اين است که شکمتان در حال لبخند زدن است. اين لبخند خيلی نرم و لطيف است. مثل اينکه يک گل رز در درون شکمتان در حال باز شدن است و رايحه خودش را در تمام بدن پخش می کند.

اگر بتوانيد اين تمرين را مرتب انجام دهيد و آن را کاملاً حس کنيد در تمام شبانه روز خوشحال خواهيد بود. هروقت هم احساس کرديد که آن شادی را گم کرديد، چشمانتان را ببنديد و دوباره همان لبخند را در درونتان پيدا کنيد. هروقت که بخواهيد می توانيد.

---------------------------------------------

5- هاله محافظتی :

زمان اين مراقبه: هرشب قبل از خواب و صبحها اولين کار بعد از بيدار شدن از خواب

مدت زمان : چهار تا پنج دقيقه

مرحله اول : يک هاله تصور کنيد

روی تخت خود بنشينيد و يِک هاله حفاظتی اطراف بدن خود در نظر بگيريد. اين لايه بايد چيزی حدود ده تا بيست سانت با بدن فاصله داشته باشد. شکل آن مثل بدن خودتان است و به همان صورت بدن شما را در بر گرفته است و آن را حفاظت می کند. درست مانند يک غلاف. بعد در حالی که اين حس را در خودتان بوجود آورديد به خواب برويد. فکر کنيد اين هاله عين يک پتو بدنتان را می پوشاند و باعث می شود تا نگرانی و اضطرابها راهی برای ورود به پيکرتان نداشته باشند. با خود اعلام کنيد هيچ موجی از بيرون نمی تواند شما را تحت تاثير قرار دهد. وقتی به خواب رفتيد اين تصوير در ناخودآگاه شما نقش می بندد و باقی می ماند.

مرحله دوم : صبحها

وقتی احساس کرديد که کاملاً از خواب بيدار شديد، بدون اينکه چشمانتان را باز کنيد فقط همين هاله را در اطراف خود در نظر بگيريد و ببينيد که عين يک غلاف حفاظتی شما را دربر گرفته است. اين تصور را برای چهار تا پنج دقيقه با خود داشته باشيد و بعد از رختخواب بيرون بياييد.

مرحله سوم : هر زمانی در طول روز

در هر زمانی از روز که بخاطر آورديد، اين غلاف را حس کنيد. هر کجا که شد فقط خيلی ريلکس دوباره خود را در درون آن حس کنيد. برای تمام ما تخليه انرژی و خستگی در طول روز اتفاق می افتد چون نمی دانيم که چطور از خودمان محافظت کنيم. ديگران و کسانی که در اطراف ما هستند به وسيله امواج و ارتعاشات مختلفی روی ما تاثير می گذارند. يکط از کنار شما می گذرد و چيزی (انرژی) را به سوی شما رها می کند. اگر قرار باشد شما مرتب اين انرژی ها را دريافت کرده و آنها روی شما اثر بگذارند دچار مشکل می شويد. مراقبه های مختلف شما را به شدت حساس می کنند. انجام اين تمرين شما را بخوبی محافظت می کند. اين تمرين را مخصوصا بعد از مراقبه های عميق انجام دهيد تا انرژی خوبی را که در طول مراقبه بدست آورديد حفظ کنيد.

---------------------------------------------
6- ايست! :

می توانيد هرجايی اين کار را انجام دهيد. مشغول حمام کردن هستيد؟ ناگهان به خودتان فرمان بدهيد " بايست!" و همان موقع متوقف شويد. اگر اين توقف برای يک لحظه کوتاه هم باشد، متوجه يک امر غيرعادی و جديد می شويد. خواهيد ديد که يک پديده جالب در شما رخ می دهد. در اين حالت برای لحظه ای به درون خود می رويد. وقتی بدن می ايستد، ذهن هم برای لحظه ای متوقف می شود.

وقتی به خودتان دستور ايست می دهيد، تنفس را هم متوقف کنيد. در عين حال بدن هم نبايد هيچ حرکتی انجام دهد. در اين توقف کوتاه اجازه دهيد تا برای لحظاتی رفتن به درون را تجربه کنيد. همين لحظات کوتاه تماس با درون می تواند معجزه آفرين باشد. مثلا قصد داريد يک ليوان آب بنوشيد. وقتی ليوان را در دست گرفتيد برای يک لحظه متوقف شويد. بگذاريد ليوان همينطور در دستتان باقی بماند. از سوی ديگر عطش و ميل به مصرف آب در درونتان وجود دارد. در همين حال متوقف شويد، بی حرکت و بدون نفس کشيدن به درون خود توجه کنيد. عطش کمک می کند تا انرژی خود را به درون ببريد.

در اين دستور به سه نکته توجه کنيد. اول اينکه وقتی توقف کنيد که يک ميل و کشش درونی شما را به سوی انجام کاری سوق می دهد. دوم اينکه در مورد توقف کردن فکر نکنيد، فقط توقف کنيد. سوم اينکه صبر کنيد و توقف را کامل و با توقف تنفس انجام دهيد. وقتی به شما می گويم بايستيد، منظورم اين است کاملا و با تمام وجود توقف کنيد. هيچ چيزی حرکت نمی کند. مثل اينکه زمان هم ايستاده است .

---------------------------------------------

7- خنده و ريلکسيشن :


در زندگی لحظاتی وجود دارند که بدون اينکه آگاه باشيم درحال وادادن و رهايی هستيم. يکی از اين مواقع هنگامی است که واقعا درحال خنديدن هستيم. خنده ای که حرکات آن از شکم است نه از روی فکر و ذهن. وقتی شکمی می خنديم واقعا در حالتی از رهايی هستيم. به همين دليل است که خنديدن انقدر برای سلامتی مفيد است. هيچ داروی ديگری هم نمی تواند انقدر برای سلامتی شما مفيد باشد. دفعه بعد که درحال خنديدن بوديد، توجه کنيد که چقدر ريلکس و آزاد هستيد.

زمان مراقبه : بين ده تا چهل دقيقه – شبها قبل از خواب يا اول صبح

دستور :

مرحله اول : برای خود يک قلقلک ايجاد کنيد

همينطوری که در سکوت نشستيد برای خود يک حس قلقلک ايجاد کنيد و اجازه بدهيد تا خنده شروع بشود. بگذاريد تا حس خنده در دستها و پاهايتان هم پخش شود. بگذاريد تمام بدنتان در اين خنده شرکت کند نه فقط دستها و پاها، تمام بدن را در آن شرکت دهيد تا وقتی که خنده به شکمتان برسد. خود را مثل يک بچه کوچک فرض کنيد. اگر می توانيد روی زمين غلت بزنيد، اينکه چه صدايی از خود درمي آوريد خيلی مهم نيست، مهم اين است که با تمام وجود در اين قسمت شرکت کنيد.

مرحله دوم : برگرديد روی زمين

روی زمين دراز بکشيد. طوری که صورت به طرف زمين باشد. اگر لخت باشيد بهتر است. با زمين ارتباط برقرار کنيد و آن را در زير خود حس کنيد. با خود فرض کنيد که زمين مادر شما است و شما فرزند او هستيد. همراه با زمين نفس بکشيد و خود را با او يکی حس کنيد.

مرحله سوم : برقصيد

برای مدتی مثلا بيست دقيقه برقصيد. يک موسيقی، هرچه که باشد برای خود بگذاريد و شروع به رقصيدن کنيد. وقتی با زمين ارتباط برقرار کرديد، رقصيدنتان شکل ديگری پيدا می کند. اگر اين دستور را مرتب انجام دهيد، طی شش ماه تغييرات عميقی در وجودتان پديد می آيد. اگر شبها قبل از خواب اين دستور را انجام دهيد، خواهيد ديد که روياهايتان شادتر و زيباتر می شوند. اگر دستور را صبحها انجام دهيد، در طول روز انرژی و شادابی زيادتری خواهيد داشت. در طول روز هم هروقت فرصتی بدست آمد و امکان داشت، باخود بخنديد.

---------------------------------------------
8- برای تغيير دادن الگوهای فکری خود چکار کنيم :

وقتی احساس می کنيد که درحال قضاوت، حسادت، طمع يا امثال آنها هستيد می توانيد از اين دستور استفاده کنيد.
مرحله اول : نفس خود را عوض کنيد

هروقت می خواهيد الگوهای فکری کهنه خود را تغيير دهيد، بهترين راه استفاده از نفس است. تمام عادتهای ذهن به تنفس مربوط هستند و با تغيير نوع نفس، شکل آنها عوض ميشود. برای اين منظور به طور عميق نفس خود را خارج کنيد. شکم را به داخل بکشيد و هنگامی که نفس را خارج ميکنيد، در ذهن خود مجسم کنيد که الگوی فکری ناپسند از شما دور ميشود. به محض اينکه به نفس کشيدن خود دقت می کنيد و آن را تغيير می دهيد، فکر و قضاوت ناپديد می شود.
مرحله دوم : حالا هوای تازه را عميقا وارد ريه های خود کنيد

اين کار را دو سه بار انجام دهيد و ببينيد چه اتفاقی می افتد. احساس تازگی عجيبی در شما پيدا ميشود. تفکر منفی و ناپسند شروع به ناپديد شدن می کند. وقتی اين کار را انجام ميدهيد، مشاهده می کنيد که ذهن به جای ديگری حرکت می کند. اين دستور ساده را بکار ببريد و از نتيجه آن شگفت زده شويد.

---------------------------------------------

9- در يا ديوار :

اگر در زندگی خود بسته باقی بمانيد، مرده ايد. درست مثل اينکه وقتی می شود به تمام پهنه آسمان نگاه کرد، شما از يک سوراخ کليد به تماشا مشغول شويد. البته از يک سوراخ کليد می توان قدری از آسمان را ديد، گاهی درخشش نور آفتاب و گاهی چشمک زدن يک ستاره. ولی شما تمام زيبايی را از دست داديد. اين دستور برای باز شدن شما است. امتحان کنيد.

زمان : هرشب قبل از رفتن به خواب

مدت : بيست دقيقه

مرحله اول : ديوار باشيد

وسط اتاق بنشينيد و به ديوار نگاه کنيد. روی آن تمرکز کنيد. فقط روی ديوار. خودتان را مثل یک ديوار فرض کنيد. ديواری که در ندارد. هيچکس نمی تواند از شما عبور کند و واردتان بشود. يک ديوار کاملاً بسته. بگذاريد اين حالت را عميقا در درون خود حس کنيد. مثل يک ديوار محکم باشيد. مثل ديوار چين. اين کار را برای ده دقيقه انجام دهيد. سعی کنيد تا می توانيد سفت و بسته باشيد. در اين مرحله ممکن است بدنتان شروع به لرزيدن کند يا احساس خشم و عصبانيت در شما بروز کند. نگران نباشيد. بگذاريد اين خشم و نگرانی را بخوبی مشاهده کنيد.

مرحله دوم : يک در باشيد

حالا به در اتاق نگاه کنيد و رو به آن بنشينيد. بهتر است در را باز کنيد تا حس آن را بهتر بگيريد. احساس کنيد به يک در تبديل می شويد. ديگر ديوار نيستيد. فقط يک در. هرکسی می تواند از اين در وارد شود، حتی نيازی به در زدن نيست. خودتان هم می توانيد بيرون برويد. کاملاً آزاد. بلند شويد و بايستيد. اجازه بدهيد بدنتان کاملاً باز و آزاد باشد. احساس کنيد که انرژی شما به سوی بيرون از اتاق درحال جريان است. حس کنيد انرژی شما به بيرون حرکت می کند و انرژی دنيای بيرون نيز در شما جريان دارد. برای ده تا بيست دقيقه اين حالت را ادامه دهيد.

مرحله سوم : بخوابيد

در آخرين مرحله به رختخواب برويد و بخوابيد. اين دستور را برای سه ماه انجام دهيد. در سومين هفته به شکل عجيبی احساس باز بودن می کنيد. اما بايد مراقبه را ادامه دهيد. با اين مراقبه انرژی ديگران را نيز بخوبی حس خواهيد کرد. وقتی اين تمرين در وجود خودتان جای گرفت، موقعی که در خيابان از کنار کسی عبور می کنيد، با خود حس می کنيد که اين شخص در است يا ديوار؟ حالا شما درباره کسی که می بينيد يک درک درونی داريد. وقتی بخواهيد با افراد ارتباط برقرار کنيد، موقعی که ديوار هستند جلو نمی رويد چون هيچ نتيجه ای عايد نمی شود. افراد در طول روز بارها تبديل به در يا ديوار می شوند. گاهی خشمگين و عصبانی هستند و حوصله ندارند و گاهی باز و پذيرا هستند. وقتی با فرزندتان ارتباط برقرار کنيد، که در است. چون در آن موقع به حرفتان گوش می کند. وقتی ديوار است، بهتر است اصلاً مزاحم او نشويد.

---------------------------------------------

10- صدايتان را پيدا کنيد :

همه ما در ابتدا صدای خود را داشتيم. منظورم از صدا اين است که در زمان بچگی براساس نگرش درونی و ميل باطنی مان حرف می زديم. وقتی بزرگتر شديم و به مدرسه رفتيم، به جای صدای خودمان، ياد گرفتيم که با صدای معلم هايمان، پدر و مادر يا کسانی که نقش والد ما را داشتند حرف بزنيم. اگر می‌خواهيد تا صدای واقعی خود را پيدا کنيد از اين تمرين استفاده کنيد.

به درون خود نگاه کنيد. ببينيد وقتی حرف می زنيد صدای چه کسی را می شنويد؟ صدای پدرتان؟ صدای مادر؟ گاهی صدای پدربزرگ، گاهی مادر بزرگ و گاهی معلم هايی که سالها قبل داشتيد، گاهی صدای همسايه. تنها چيزی که به سختی می‌توان آن را پيدا کرد صدای خودتان است. هميشه در زندگی به شما گفته شده است که به حرف بزرگتر، به حرف پدر و مادر گوش کنيد. ولی کسی تابحال به شما نگفته که به قلب و دل خودتان گوش کنيد.

در واقع آنچه از صدای واقعی‌تان بگوش می رسد فقط ناله ضعيفی است که لابلای صداهای اطرافتان گم شده است. برای شنيدن صدای خودتان بايد اول از شر اين صداهای مزاحم خلاص شويد. در اين هنگام است که می توانيد در درونتان سکوت و آرامش را تجربه کنيد و بعد از شنيدن صدای خودتان تعجب کنيد و لذت ببريد. در اين دنيا مردمی که در رحمت و سعادت زندگی کردند کسانی بودند که با صدای واقعی و درونی شان حرف زدند.

مرحله اول : لطفاً بفرماييد اينکه در حال حرف زدن است، کيست؟

در هرکاری که مشغول انجامش هستيد، فکر می کنيد، تصميم می گيريد يا امثال آن، از خود بپرسيد " اين حرف يا عمل از من می آيد يا از کس ديگری؟ واقعاً در درون من چه کسی در حال حرف زدن است؟ " وقتی گوينده صدا را شناختيد تعجب می کنيد. می بينيد اين صدا درست همان صدای مادر يا پدرتان است. يافتن صاحب صدا اصلاً سخت نيست. صداها درست عين يک نوار ضبط صوت در ذهن شما وجود دارند. همان حرفها، همان توصيه ها و دستورات، همان نصيحت ها. نيازی به جنگيدن با اين صداها نداريد. آنچه مهم است همين است که شما بفهميد که اين صدای شما نيست. موضوع حرف و صدا هرچه باشد، خوب يا بد، می دانيد که اين صدای شما نيست. اين اولين قدم برای يافتن معصوميت بچگی است. شما به اندازه کافی به اين صداها گوش کرديد که حاصلی برايتان نداشته است.

مرحله دوم : خيلی ممنون.......... خداحافظ

وقتی صدا را شناختيد از شخص صاحب صدا تشکر کنيد و بخواهيد که برود و بگذارد تا شما تنها بمانيد. به ياد داشته باشيد کسی که آن صدا را به شما داده، دشمنتان نبوده و قصد بدی نداشته اما در حال حاضر قصد و نيت او اصلاً مهم نيست . وقتی از آن صدا می خواهيد تا برود و شما را راحت بگذارد، بند بين شما و صاحب آن صدا گسسته می شود. آن صدا شما را در کنترل خود داشت چون شما هم فکر می کرديد که آن صدا، صدای خودتان است. وقتی اين تمرين را مرتب انجام دهيد به سرعت از دست صداهای مزاحم درونتان خلاص می شويد و سکوت را در دلتان تجربه می کنيد.

---------------------------------------------

11- نگاه کردن به آسمان آبی :

در اين مراقبه اوشو به ما ياد می دهد تا به هنگام تماشای زيبايی های طبيعت با حرف زدن و تفسيرهای بيهوده ذهنی مزه زيبايی پيش رويمان را خراب نکنيم. مشابه چنين موضوعی در تعاليم لائوتسو نيز مشاهده می شود. گفته می شود که روزی لائوستو با یک نفر مشغول راه رفتن در ميان درختان بود . شخص همراه حسب عادت گفت: چه صبح زيبايی! بعد از مدتی او دوباره گفت: چه هوای خوبی! در اين موقع لائوتسو با عصبانيت به شخص گفت: فکر مي کنی که من احمق هستم که مرتب اين حرفها را می زنی؟ خودم می توانم ببينم و بفهمم.

اين داستان بخوبی نشان می دهد که حرف زدن بيهوده و بيان کردن آنچه که به قول خودمان اظهر من الشمس است زيبايی کل موضوع را از بين می برد. بپردازيم به دستور اوشو:

دستور:

به آسمان آبی نگاه کنید و همينطور خيره شويد. درباره آن فکر نکنيد. با خودتان نگوييد: " چقدر زيبا است" از رنگ و زيبايی آن تعريف نکنيد. اگر شروع به فکر کردن کنيد در اين مراقبه متوقف شده ايد. فقط نگاه کنيد، بدون فکر کردن و بدون معنی دادن به منظره آسمان. از خودتان کلمات نسازيد. کلمات مانع بزرگی برای درک واقعی شما هستند. نگاه شما بايد بدون قضاوت و ناب فقط به آسمان معطوف شود. وقتی اين وضع را ادامه می دهيد، چون موضوعی برای ديدن و معنی دادن ذهنتان وجود ندارد، اتفاق عجيبی می افتد. شما ناگهان از وجود خودتان آگاه می شويد. آسمان مثل يک مکنده قوی عمل می کند.

آسمان به خودی خود يک تهی بزرگ است. تمام اجسام در آن قرار دارند ولی خود آسمان تهی عظيم، بزرگ و بی پايانی است. وقتی با اين عمق به آسمان نگاه می کنيد لحظه ای می رسد که همه چيز ناپديِد می شود و در اين ناپديد شدن، شما از خودتان آگاهی پيدا می کنيد. وقتی به تهی نگاه می کنيد، چيزی برای ديدن و انعکاس وجود ندارد. ذهن در تهی و خالی متوقف می شود. همين امر باعث می شود تا شلوغی های افکار از ذهن شما زدوده شوند.

---------------------------------------------
12- آهسته :

اگر با سرعت زياد راه برويد دچار مسموميت می شويد. اين مسموميت شما را معتاد می کند. به همين دليل است که افراد به سرعت رفتن معتاد می شوند. همين امر موقع رانندگی ديده می شود. در هنگام رانندگی تند و سريع ذهنتان شما را وادار به تند رفتن می کند. آزاد شدن مواد شيميايی مختلف که در حين هيجانات ناشی از سرعت رفتن بروز می کند، اعتيادآور هستند. به همين خاطر دوست داريد تا پدال گاز را بيشتر فشار دهيد.

وقتی آهسته حرکت می کنيد، برعکس اين حالت اتفاق می افتد. همان کاری که بودا می کرد. همان چيزی که من سعی می کنم به شما ياد بدهم. آهسته حرکت کنيد. سعی کنيد تا سرعت خود را کاهش دهيد. سعی کنيد به نقطه ای برسيد که خواست سرعت در شما وجود نداشته باشد و ديگر ميلی برای عجله نداشته باشيد. در اين حالت به آگاهی تازه ای دست پيدا می کنيد.
دستور :

سرعت خود را در هرکاری که می کنيد کم کنيد. به آهستگی غذا بخوريد، آهسته راه برويد، به آرامی صحبت کنيد و همين رومند را در تمام کارهای خود رعايت کنيد. بزودی خواهيد ديد که تمانم کارهايی که انجام می دهيد زيباتر و دقيقتر می شوند. ديگر دچار مسموميت نمی شويد و آگاهی و هوشياری شما در تمام کارها خود را نشان می دهد.

---------------------------------------------

13- لمس کردن چشم‌ها مانند يک پر :

وقتی ذهن آرام می‌گيرد، افکار حالت انجماد پيدا می‌کنند. به ياد داشته باشيد افکار در يک ذهن آشفته زندگی می‌کنند. يکی از راههای آرام کردن ذهن و افکار آرام کردن چشم‌ها است. در اين حالت انرژی شما به درون حرکت می‌کند و افکار می‌ايستند. اين امر به رخوتی دلپذير منجر می‌شود.

زمان انجام دستور: هرزمانی که بخواهيد و ممکن باشد

مدت مراقبه : حتی يکدقيقه هم اثربخش است.در حالت ايده آل، چهل دقيقه

دستور:

وقتی روی صندلی نشستيد (حتی صندلی تاکسی، هواپيما يا قطار) چشمان خود را ببنديد و دستهای خود را روی چشمانتان بگذاريد. بدون هيچ فشار. برای هرمدتی که ممکن است اين کار را ادامه دهيد و از حس زيبايی که بوجود می‌آيد لذت ببريد.

---------------------------------------------

14- فکر و تمرکز خود را عوض کنيد :

بودا به شاگردان خود می گفت: وقتی انديشه جديدی در ذهن شما نقش می بندد يا در حال ظهور است، برای رهايی از آن، بايد فکر خود را اذعان کنيد. به اين معنی که در درون خود تکرار کنيد : " الآن يک فکر جديد در درون من درحال شکل گرفتن است" . فقط همين را در درون خود به ياد داشته باشيد . گاهی ممکن است با خود تکرار کنيد : " الآن اين انديشه در حال محو شدن است"

اين روش بسيار ساده و زيبا است. فرض کنيد در حال عبور از خيابان هستيد. يک خودروی گران قيمت و زيبا از کنار شما عبور می کند که بدتان نمی آيد مالک آن بوديد. در اين حالت با خود تکرار کنيد: " من يک ماشين مدل ....ديدم و در حال حاضر دوست دارم که يکی از آن را داشته باشم"

اگر بتوانيد روزهای اول اين تمرين، جمله ها را با صدای بلند تکرار کنيد خيلی بهتر است. بعد به خواسته و جمله ای که اذعان کرديد توجه کنيد. وقتی به اندازه کافی در قسمت اذعان و توجه مهارت پيدا کرديد ديگر لازم نيست جمله ها را با صدای بلند بيان کنيد.

يک مثال ديگر : فرض کنيد در حال عبور از خيابان، بوی غذای يک رستوران شما را به هوس می اندازد. همين خواسته و فکر را که در شما حضور پيدا می کند با خود اذعان کنيد. بودا می گويد: در زندگی خود به هرچه اتفاق می افتد توجه کنيد. توجه کنيد وقتی که فکر در شما ظاهر می شود و بازهم توجه کنيد وقتی که فکر در شما ناپديد می شود. در هردو حالت توجه کنيد.

با اين تمرين بعد از مدتی به جايی می رسيد که می توانيد تجلی و محو شدن خواسته های خود را به وضوح مشاهده کنيد. ببينيد که شما و وجودتان چيزی غير از اين خواسته های گذرا هستيد. خواسته ها مثل سايه ای می آيند و می روند و شما همانطور در جای خود باقی هستيد. به اين بازی افکار و خواسته ها در درون خود توجه کنيد. اجازه دهيد تا فضای خالی بين آمدن و رفتن خواسته ها را تجربه کنيد. اين فضا، خلاء بسيار زيبايی است و کسی که در خلاء ايستاده است شما هستيد.

---------------------------------------------

15- نگاه دو طرفه :

گرجيف هميشه به شاگردان خود می گفت : " وقتی پيکان آگاهی شما دو طرفه شود، وقتی آگاهی شما در هردو طرف شروع به شکفتن کند، به روشن شدگی رسيده ايد". او هميشه سعی می کرد تا شاگردانش به اين درجه از آگاهی برسند. وقتی کسی را نگاه می کنيد، سعی کنيد در عين حال که او و اعمالش را می بينيد، به خودتان هم نگاهی بيندازيد. با خود بگوييد:

" من در حال نگاه کردن هستم. من شاهدم "

در واقع نوک پيکان آگاهی و مشاهده شما هم به سوی شخص و هم به سوی خودتان اشاره رفته است. سعی کنيد تا درآن واحد از دنيای درون و بيرون خود مطلع باشيد. اگر بتوانيد اين کار را انجام دهيد، بين هردو تعادل و هماهنگی ايجاد می کنيد.اگر بتوانيِد در هرموردی نه موافق و نه مخالف متعصبی باشيد، خواهيد ديد که ديگر چيزی برای فکر کردن باقی نمی ماند. همين کار برای شما تعادل را بوجود می آورد.

---------------------------------------------
16- خالی مثل يک بامبو :

آنجه در اينجا آورده می شود يکی از متدهای توليپا برای مراقبه است. او به شاگردان خود می گفت: مثل يک بامبو خالی باشيد و در راحتی و آرامش بنشينيد.

يک بامبو در درون خود کاملا خالی است. در اين مراقبه بايد بنشينيد و خود را مانند يک بامبو فرض کنيد. ( من فکر می کنم برای ما ايرانيها تصور نی راحتر است م.). بنابراين بايد فرض کنيد که درون بدنتان مانند يک بامبو خالی است. پوست، استخوانها و خونی که دربدنتان جريان دارد همگی اعضاء بدن همين بامبو هستند که در درون تهی است. برای اينکه نتيجه خوبی بگيريد، زبان را به سقف دهان بچسبانيد و کاملا بی حرکت باشيد. با افکار خود کلنجار نرويد و فقط شاهد آنها باشيد. وقتی خود را مانند يک بامبوی خالی فرض می کنيد ناگهان يک نيروی عجيب در شما حرکت می کند. يک بامبوی خالی تبديل به يک فلوت می شود. فلوتی که در آن نوای ابديت نواخته ميشود.
اين مراقبه يکی از زيباترين مديتيشن ها است. لازم نيست هيچ کار خاصی انجام دهيد. فقط اجازه بدهيد تا به اين بامبو تبديل شويد و بقيه خودش اتفاق می افتد. شما همانند رحم زنی می شويد که يک زندگی جديد در آن تولد پيدا می کند. اين مراقبه در ادامه روزی به جايی ميرسد که بامبو هم ناپديد می شود

---------------------------------------------
17- سه بار توجه کنيد :

وقتی مشکلی در زندگی تان بوجود ميآيد، مثلا ناگهان يک ميل جنسی در شما غليان می کند يا نوعی طمع يا خشم در وجودتان شعله ور می شود، به اين دستور توجه کنيد. فرض کنيم مشکل خشم باشد، در درون خود سه بار تکرار کنيد: "خشم، خشم، خشم". اين کار را کاملا آگاهانه انجام دهيد. طوری که تکرار اين عبارت روی آگاهی شما اثر کند. بعد بدنبال کار خود برويد. البته کار خود را با عصبانيت انجام ندهيد بلکه فقط خشم خود را اذعان کنيد.

اين کار بسيار زيبا است. اگر آن را تکرار کنيد از تاثير عميق آن آگاه می شويد. وقتی واقعا به مشکل يا احساس خود توجه می کنيد، مشکل ناپديد می شود. مشکلات وقتی گريبان شما را می گيرند که از وجودشان ناآگاه هستيد. وقتی سه بار در درون خود، مشکل را اذعان کرديد، بخوبی از آن آگاه می شويد. بودا به تمام مريدان خود می گفت که اين دستور را درباره هر مشکلی انجام دهند.

تمام فرهنگها و قوميتها به مردم خود ياد می دهند که روی مشکل را بپوشانند و آن را انکار کنند. بنابراين شما مرتب نسبت به آنها ناآگاه و غافل می شويد. طوری که بعد از مدتی تصور می کنيد که اين مشکلات ديگر وجود ندارند. درحالی که بايد درست برعکس رفتار کرد. بايد با هوشياری و توجه کامل آنها را اذعان کرد. نتيجه اين خواهد بود که نسبت به آنها آگاه می شويد.

---------------------------------------------
18- عجله :

يک سوال: خيلی وقتها با وجودی که نيازی هم برای عجله کردن وجود ندارد، در هنگام انجام کارها هول هستم. مخصوصا موقع غذاخوردن. چرا؟

جواب : يک چيز ديگری مشغول خوردن شما است. در واقع يک نگرانی عميق در درون وجودتان باعث اين عجله کردن می شود. يک گرفتگی و سفتی درونی که اجازه نمی دهد رها و آزاد باشيد.
دستور:

دفعه بعد وقتی مشغول خوردن چيزی هستيد نگاه کنيد چه چيزی مشغول خوردن شما است؟ به همين صورت وقتی درحال عجله هستيد فقط به آن نگاه کنيد. آيا از جايی فرار می کنيد؟ آيا سعی داريد از يک موقعيت حذر کنيد؟ آيا سعی داريد از ديدن يک چيز ناراحت کننده در درون خود طفره برويد؟ آيا از چيزی نگران هستيد که حتی حاضر به اذعان آن نيستيد؟ آيا زخم کهنه ای را در لابلای برگها و گلها پنهان می کنيد؟ تمام مردمی که درحال عجله کردن هستند، يک نگرانی عميق را در درون خود مخفی می کنند. آنها حتی جرات مواجه شدن با آن را ندارند. اجازه بدهيد تا اين نگرانی خود را نشان دهد. اجازه دهيد تا به سطح برسد و بتوانيد آن را ببينيد. با آن مواجه شويد و تا دچار حيرت شويد.

به ياد داشته باشيد: وقتی با يک مشکل چهره به چهره روبرو می شويد، آن مشکل از مقابلتان ناپديد می شود. برای درمان يک مشکل در دنيای درون، فقط يک راه وجود دارد: بايد آن را بشناسيد. هيج راه ديگری هم نيست. مشکل فقط وقتی وجود دارد که شما آن را سرکوب می کنيد. اگر نگذاريد تا در مقابل ديدتان قرار بگيرد، همجنان باقی می ماند. مردم روی مشکلات خود را می پوشانند و جای آن دائم در عجله هستند. در اين عجله چيزی که اتفاق می افتد سرکوب کردن و مخفی شدن اصل داستان است.

---------------------------------------------

19- افکار خود را بنويسيد :


هرکسی که گوش دارد، می تواند بشنود ولی اين به اين معنی نيست که می تواند بدرستی گوش کند. برای گوش کردن ابزار ديگری لازم است چيزی غير از داشتن گوش. برای گوش کردن بايد در درون شما سکوت، آرامش و صلح وجود داشته باشد. آنچه در پشت اين گوشها قرار دارد، قلب است نه ذهن.

ذهن، شما را کر می کند. البته ممکن است واقعا کر نباشيد ولی از آنچه می شنويد چيزی را واقعا گوش نمی کنيد. ذهن شما مثل يک اتاق مذاکره شلوغ و پرازدحام است.

برای انجام اين مراقبه گاهی وقتها در اتاق خودتان بنشينيد، در را ببنديد و اجازه بدهيد هرچيزی که در ذهنتان می گذرد روی کاغذ بيايد. اصلا سعی نکنيد نوشته های خود را اصلاح يا ويرايش کنيد. چون قرار نيست آنها را به کسی نشان بدهيد. بنابراين فقط هرچيزی را که در ذهنتان وارد می شود بنويسيد. وقتی به نوشته های خود نگاه می کنيد تعجب می کنيد. در عرض ده دقيقه می بينيد که اين نوشته ها مال يک آدم عاقل نيست! ذهن شما، ذهن يک مجنون است!

شما در طول زندگی ياد گرفته ايد که يک طوری روی اين افکار ديوانه وار را بپوشانيد و نگذاريد کسی بفهمد که درون شما چه خبر است. البته در اين کار متخصص شديد. طوری که نه فقط اجازه نمی دهيد ديگران از افکارتان باخبر شوند، بلکه ياد گرفتيد خودتان هم از آن بی خبر بمانيد. همين شلوغی ذهن است که اجازه نمی دهد چيزی را گوش کنيد. شما فقط شنونده هستيد. از گوش کردن خبری نيست. گوش کردن نياز به درونی ساکت دارد

======



1- خنده :

خنده يك پاكسازي دروني است و باعث مي شود كه به اين احساس برسيد كه هيچ چيز جدي نيست. حتي به نوميدي هايتان خواهيد خنديد و به دردهايتان نيز خواهيد خنديد. اين مراقبه را هر روز صبح بعد از بيدار شدن انجام دهيد. وقتي از خواب بيدار شديد. قبل از گشوده چشم هايتان بدن خود را بكشيد. همة‌بخش هاي بدن خود را كش دهيد. از اين كشش احساس شادي كنيد. پس از 4 – 3 دقيقه كشش در حالي كه چشم هايتان هنوز بسته است خنده سر دهيد. به مدت 15 دقيقه تنها بخنديد. در ابتدا خنده هاي شما شايد مصنوعي باشد اما به مرور با انجام هر روزة اين مديتيشن خندة واقعي را بر لبان خود نشانده و شادي را با تمام وجود احساس كنيد.

---------------------------------------------

2- پياده روي و کالبد اتري :


قدم زدن بخشي از كالبد اتري است و همة كارهاي بدني آن با كالبد اتري پيوند دارد. كالبد جسماني اين كارها را انجام مي دهد اما تنها براي كالبد اتري. زماني كه به پياده روي مي رويد ،‌ تنها گام برداريد. هيچ كار ديگري انجام ندهيد و تنها متوجه گام هاي خود باشيد و زماني كه گام بر مي داريد، چشم هاي خود را نيمه باز نگاه داريد. چشم هاي نيمه باز جز خود راه چيز ديگري را نمي بيند و خود راه چنان يكنواخت است كه به انديشة‌ شما خوراك تازه اي نمي رساند.کالبد اتري به احساسات و عواطف شما اختصاص دارد.

---------------------------------------------

3- تاييد :

حال را تأييد كن. و مطمئن شو كه حال تو منفي نيست. تأييدات خويش را به شكل هاي متفاوت بنويس.
به هر جا كه مي روي، اين نكات را در جان خويش با خود ببر. از روال تنفس براي ژرف تر شدن بهره گير.
مثال: «مرا ترسي نيست و آزادم».

---------------------------------------------

4- مراقبه بر مثبت :


توجه به منفي هاي خويش و ديگران آسان است. با توجه بر آن چه مثبت و مفيد است به توازن باز گرد. در مديتيشن خويش به مثبت ها بيانديش. واژه گان و عبارت هاي مثبت را با صداي بلند يا بي صدا تكرار كن. با مثبت انديشي، روال انديشيدن تو تغيير مي يابد .

---------------------------------------------

5- مديتيشن گريه :


هر يك از ما داراي گره هاي عاطفي بي شماري هستيم كه در طي زندگي به طور آگاهانه يا ناخودآگاه وارد پهنة‌ روان مان شده اند. از كساني رنجيده ايم اما به جاي بيان ‌آن بغض هاي خود را فرو خورده ايم و موارد بيشمار ديگر. اين گريه هاي نكرده و بغض هاي فروخورده موانعي بر سر راه شفافيت روحي ما هستند براي رهايي از اين رنج هاي كهنه هر زمان كه احساس كرديد نياز به گريه كردن داريد اين كار را بدون پروا انجام دهيد. هر چقدر كه نياز د اريد و هر چند روز كه مايليد گريه كنيد مطمئن باشيد كه بدن ما حد خودش را مي داند. بعد از انقباض هايي كه در اثر گريه در قفسة‌ سينه و ناحية شكمي ايجاد مي شود انبساط خاطر و راحتي به سراغ شما خواهد آمد. حداقل ده دقيقه در روز يا شب و طي يك هفته اين مديتيشن را انجام دهيد.

---------------------------------------------

6- مراقبه کنداليني :

كنداليني گذرگاهي است كه انرژي حيات از طريق آن به چاكراها مي رسد. كنداليني و چاكراها در بدن مادي جاي ندارند بلكه در كالبد دوم انسان يعني كالبد اثري جاي دارند اما در كالبد جسماني نقاط متناظري دارند. حتي نگاه كردن به تنفس براي كنداليني سودمند است. براي بيداري انرژي كنداليني اين چهار مرحله را اجرا كنيد:

مرحله‌ اول : 15 – 10 دقيقه بدن تان را به لرزه وا داريد. در آغاز مي بايست خودتان اين كار را انجام دهيد اما با گذشت چند دقيقه لرزه شما را فرا خواهد گرفت.

مرحله دوم: 15 – 10 دقيقه در اين زمان حركات جنبشي يا موزون انجام دهيد. اين حركات باعث مي شود كه احساس بي قراري از شما دور شود.

مرحله ‌سوم: 15 – 10 دقيقه نشسته يا ايستاده بي حركت بمانيد. (با چشمان بسته)

مرحله چهارم: 15 – 10 دقيقه دراز بكشيد و تنها باشيد. (با چشمان بسته)

---------------------------------------------

7- تبديل انرژي جنسي در جهت معنوي :


احساس جنسي خود را سركوب نكنيد كه مشكلات عديدة رواني آتي را به دنبال خواهد داشت. بلكه نسبت به احساس جنسي خود آگاهي و هوشياري پيدا كنيد. احساس جنسي ساز و كاري لحظه أي دارد. اگر شما در يك لحظه با اين احساس همكاري نكنيد از كار مي ايستد. تكرار مصوت (هو) باعث مي شود كه انرژي كنداليني (حيات) از مركز جنسي به طرف بالا حركت كرده و در مسيرهاي معنوي قرار گيرد. زمان تكرار مصوت هو از 5 دقيقه شروع كرده و آن را طي شب هاي متوالي به 10 دقيقه برسانيد

---------------------------------------------

8- مديتيشن عبادت :


بهتر است اين مديتيشن را هنگام شب و در محلي تاريك انجام دهيد و بلافاصله پس از آن آمادة خوابيدن شويد. يا مي توانيد آن را هنگام صبح انجام دهيد ولي به هر صورت بايد پانزده دقيقه پس از آن استراحت كنيد. اين استراحت كاملا ضروري است زيرا در غير اين صورت پس از انجام مديتيشن احساس خلسه نخواهيد كرد. حل شدن و يكي شدن با انرژي هستي، عبادت است. اين حل شدن باعث تغيير شما مي گردد و هنگامي كه شما تغيير مي كنيد كل جها ن نيز براي شما تغيير مي كند. هر دو دست خود را به سوي آسمان دراز كنيد، كف دستانتان رو به بالا باشد و سرتان را نيز رو به بالا نگاهداريد، احساس كنيد كه هستي از طريق دستانتان در وجود شما به جريان در مي آيد. به محض اين كه انرژي از دستان شما شروع به جريان يافتن مي كند، احساس لرزشي خفيف خواهيد كرد، درست مانند لرزش برگ هاي درختان وقتي كه نسيمي ملايم مي وزد. اجازه دهيد اين لرزش تمام وجود و بدنتان را فرا بگيرد و سپس با تمام وجود با انرژي سرشار شده ايد، سجده كرده و زمين را ببوسيد. به اين ترتيب به سادگي وسيله اي خواهيد شد كه از طريق آن انرژي الهي و آسماني با زمين مرتبط مي گردد. اين دو مرحله را بايد هفتبار تكرار كنيد تا به اين ترتيب هر هفت چاكراي شما باز و فعال گردند. البته مي توانيد تعداد دفعات بيشتري نيز آن را تكرار كنيد ولي اگر اين مديتيشن كمتر از هفت بار انجام شود،‌ نخواهيد توانست خوب بخوابيد. با همين عبادت به خواب رويد. به اين ترتيب شما به خواب مي رويد ولي انرژي كسب شده در وجود شما كار خودش را انجام مي دهد. اين انرژي تا صبح در بدن شما جاري شده و هنگام صبح كه از خواب بلند مي شويد، احساس تازگي و سلامت بيشتري خواهيد كرد و براي طول مدت روز اين حالت در وجودتان حفظ خواهد شد و پر از انرژي و سرحال باقي مي مانيد.

---------------------------------------------

9- شناور در رودخانه :

قبل از خواب چشمان خود را آرام بسته و بدنتان را شل كنيد به گونه اي كه هيچ تنشي در بدنتان نباشد.اكنون خيال كنيد كه رودخانه اي با شتاب و پر خروش در ميان دو كوه جريان دارد .آن را نگاه كرده و به درونش شيرجه بزنيد اما شنا نكنيد.اجازه دهيد كه بدنتان بدون هيچ تنشي شناور شود.اكنون تنها شناور يد و داريد با آب رودخانه پيش مي رويد.جايي نيست كه به آن برسيد و مقصدي نداريد بنابر اين به شنا كردن نيازي نيست خود را مانند برگي خشك احساس كنيد كه بي هيچ كوششي روي آب شناور است .اين حس شما را با معناي "تسليم" و" توكل" و "رها ساختن كامل "آشنا مي سازد.
اثرات اين مديتيشن
به جاي شنا كردن در اقيانوس هستي در آن شناور شويد. هر گاه آماده شناور شدن باشيد خود رودخانه شمارا به اقيانوس خواهد برد. خود زندگي شما را به خدا مي رساند. رودخانه بدن شناور شما را با خود برده و شما شاهد آن بوده ايد. در اين پوچي شادي و سروري وارد مي شود كه آن را سرور خدايي مي ناميم. اكنون دو يا سه نفس عميق بكشيد .با هر نفسي احساس تازگي و آرامش خواهيد كرد.آرام آرام چشمان خود را باز كرده واز مراقبه بيرون بياييد. پس از آن بيدر نگ بخوابيد و اندك اندك خواب تان به مراقبه تبديل خواهد شد

---------------------------------------------

10- دويدن و شنا کردن به عنوان مديتيشن :

خيلي ساده و عادي است هنگامي كه در حال حركت هستيد، هوشيار و آگاه باقي بمانيد. هنگامي كه ساكت نشسته ايد به طور طبيعي وارد حالت خواب مي شويد ولي هنگام حركت آگاهي و حضور بيشتري خواهيد داشت، تنها مشكل اين است كه حركت نيز مي تواند به عادت تبديل شود.

ياد بگيريد چگونه مي توانيد بدن،‌ ذهن و روح خود را در يكديگر ذوب كنيد و به صورت واحد عمل كنيد. چنين حالتي بارها و بارها براي دوندگان اتفاق افتاده است. ممكن است هرگز تصور نكرده باشيد دويدن نيز مي تواند نوعي مديتيشن باشد ولي دوندگان گاهي اوقات به خوبي درك مي كنند كه مديتيشن چيست. آنها از اين حالت دچار شگفتي مي شوند زيرا اين حالت برايشان كاملاً ناخواسته است. در صورتي كه تا به حال دويدن هنگام صبح وقتي هوا كاملاً تر و تازه است و همه چيز در حال بيدار شدن از خواب است را تجربه كرده باشيد، ناگهان براي لحظه اي متوجه مي شويد كه ديگر دونده اي وجود ندارد و تنها عمل دويدن باقي مانده است. در اين حالت بدن،‌ ذهن و روح شما در حال هماهنگي كامل و فعاليت با يكديگر هستند، ناگهان در اين وضعيت حال خوشي از سرور را مي چشيد... دوندگان به طور تصادفي چنين حالتي كه در شرق توريا ناميده مي شود را تجربه مي كنند. ولي به طور عادي به آن توجهي نمي كنند زيرا فكر مي كنند به علت تميزي هوا يا آغاز روزي خوب يا داشتن بدني سالم چنين وضعيتي را تجربه كرده اند.

تجربة شخصي خود من اين است كه اگر به اين حالت توجه شود، دوندگان بيش از هر گروه ديگري مي توانند به حقيقت مديتيشن نزديك شوند. دويدن و شنا كردن مي تواند براي رسيدن به اين حالت كمك فراواني بكند. تمامي اين فعاليت ها مي بايد تبديل به مديتيشن شوند. ايده هاي قديمي دربارة‌ مديتيشن كه نشستن زير درخت به حالت لوتوس مديتيشن است را فراموش كنيد. روش قديمي نشستن به حالت لوتوس شيوه اي است كه ممكن است تنها براي افراد خاص تناسب داشته باشد نه همگان. مثلاً عمل كردن براساس اين شيوه براي يك كودك نوعي شكنجه است و براي فرد جواني كه سرزنده و شاد و پر از جنب و جوش است اين شيوه نوعي سركوب كردن به حساب مي آيد نه مديتيشن. با دويدن هنگام صبح زود شروع كنيد. درست مثل يك كودك هنگام دويدن از تمام بدن خود استفاده كنيد. عميق و از شكم خود نفس بكشيد. بعد از اين كه خسته شديد زير درختي بنشينيد و آرام استراحت كنيد. اين روش مطمئناً به شما كمك فراواني خواهد كرد.

گاهي اوقات فقط بدون كفش و با پاهاي برهنه روي زمين بايستيد و خنكي، نرمي، گرما يا هر آن چه زمين به شما تقديم مي كند را احساس كنيد. زمين را احساس كنيد و اجازه دهيد انرژي آن از طريق شما جريان يابد و هم چنين انرژي شما جذب زمين گردد و بدين وسيله با زمين در ارتباط باشيد.

اگر ارتباط خود را با زمين قوي كنيد از ارتباط قوي تري با زندگي برخوردار خواهيد شد. اگر با زمين در ارتباط باشيد، با بدن خود در ارتباط بهتري قرار خواهيد گرفت و بالاخره اگر با زمين ارتباط داشته باشيد، حساس تر و متمركزتر خواهيد شد و اين خصوصيات دقيقاً همان چيزهايي هستند كه مورد نيازند. اگر پس از مدتي احساس كرديد كه ديگر دويدن برايتان عادي شده است و هنگام دويدن حضور و آگاهي قبل را نداريد، دويدن را متوقف و شنا كردن را شروع كنيد... مسئله مهم اين است كه به هر صورت تحرك باعث ايجاد آگاهي و هوشياري بيشتري مي شود؛ تا هنگامي كه اين تحرك به شما آگاهي مي دهد خوب و مناسب است، در غير اين صورت ديگر براي شما كارآيي نخواهد داشت. هرگز اجازه ندهيد هيچ فعاليتي برايتان به صورت عادي و معمولي در آيد .

---------------------------------------------

11- تنفس پلي به سوي مديتيشن :

اگر بتوانيد نوع تنفستان را به گونه اي خاص تغيير دهيد، ناگهان به زمان حال باز خواهيد گشت.
اگر بتوانيد تنفستان را به گونه اي خاص تغيير دهيد، به سرچشمة‌ حيات دسترسي پيدا خواهيد كرد.
اگر بتوانيد نفستان را به گونه اي خاص تغيير دهيد، خواهيد توانست به ماوراي زمان و مكان سفر كنيد.
اگر بتوانيد نفستان را به گونه اي خاص تغيير دهيد، در اين دنيا خواهيد بود و در عين حال وراي اين جهان را نيز تجربه خواهيد كرد.

---------------------------------------------

12- قطره درياست :

تصويري كه از خودت دادي را بر هم بزن و بار ديگر آن را از نو بساز.
قبل از به دنيا آمدنت كجا بودي؟ حتماً جايي بوده اي اما يادت نيست، روحت را مي گويم. روح خدايي قبل از آن كه در جسم تو دميده شود جزيي از نيروي لايزال هستي بود و حالا متعلق به توست آيا هرگز فكر كرده اي كه خدا به طور بالقوه همة‌ كمالات خود را در اختيارت قرار داده اما تو از آن بهره نمي بري. اين هستة اصلي وجودي را چرا ناديده گرفته اي و چرا با وجود قدرت بيكراني كه در اختيارت است،‌ احساس خوب

راه هاي مقابله با چشم چراني


چشم چرانی و نگاه آلوده، آغاز انحرافات جنسی از جمله: خودارضایی است. لذا در مرحله اول لازم است دیده‌ها را پاک کرد تا بتوان دل را کنترل کرد و…

 

ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد

 

قرآن کریم پیش از دعوت به عفت جنسی، به عفت چشم دعوت می‌کند و می‌فرماید:

 

«به مردان با ایمان بگو: عفت چشم و عفت جنسی را رعایت کنند….. به زنان با ایمان بگو: عفت چشم و عفت جنسی را رعایت کنند»

 

از پیامبر اسلام(ص) حکایت شده: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآگینی از تیرهای شیطان است.»

شیطان با نگاه آلوده، جوانان را به دام عشق ناپاک و انحرافات جنسی می‌کشاند، از حضرت علی(ع) نقل شده: چه بسا عشقی که با یک نگاه بذر افشانی می‌شود.»

 

چشم چرانی از محرومیت‌های جنسی، محیط نامساعد و ضعف اراده و … به وجود می‌آید. و عصب «لی بیدو» که در اعصاب چشم متمرکز است با اعصاب جنسی متصل است و شخص با چشم چرانی لذت می‌برد و به طور مستمر تبدیل به یک عادت می‌شود.

 

برای مقابله با چشم چرانی و استمناء لازم است از ضررهای آن دو آگاهی پیدا کنیم:

 

ضررهای چشم چرانی:

 

۱/ غالباً چشم چرانی در مردها زیاد دیده می‌شود و بیماری «سادیسم» را به وجود می‌آورد و در زن‌ها، غالباً خودنمایی است و بیماری «مازوشیسم» را به وجود می‌آورد.

 

۲/ چشم چرانی، سبب درشتی چشم، ضعف اعصاب و روان، بی‌خوابی، کم خوابی، بی‌اشتهایی، خیال پردازی واهی، تشویش ذهن و … می‌شود.

 

خودارضایی:

 

خود ارضایی یکی از گناهان کبیره است و براساس برخی تفاسیر قرآن کریم کسانی که خودارضایی می‌کنند به تجاوز کار معرفی کرده است:

 

«فَمَنِ ابْتَغَی‏ وَرَاءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْعَادُونَ» و کسانی که فراتر از این جُویند، پس تنها آنان تجاوزگرند.

 

حکایت شده: شخصی از امام صادق(ع) در مورد خودارضایی سوال کرد. در پاسخ فرمودند: خودارضایی گناه بزرگی است. کسی که مرتکب این کار زشت شود. همانند: کسی است که با خود ازدواج کند و اگر من بدانم کسی با خود این عمل را انجام می‌دهد با او غذا نخواهم خورد و حضرت برای اثبات دلیل خود به آیه‌ی فوق استدلال کرده است.

 

پیامبر گرامی اسلام(ص) حکایت شده که فرمود: «ناکح الکف ملعون؛ کسی که خود ارضایی کند ملعون ] از رحمت خدا دور[ است.

 

از امام صادق(ع) حکایت شده که فرمودند: برای کسی که خودارضایی کند در قیامت عذاب دردناکی در نظر گرفته شده است.

 

ضررهای جسمانی و روانی خود ارضایی

 

۱/ ضعف و تحلیل قوای جسمانی: خود ارضایی باعث کاهش انرژی بدن، خستگی، و پیری زودرس می‌شود.

 

۲/ ضعف بینائی: خود ارضایی به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر می‌گذارد و آن را کاهش می‌دهد.

 

۳/ آسیب به دستگاه تناسلی و ناتوانی‌های جنسی.

 

۴/ ضعف حافظه، هواس پرتی، ناتوانی در تمرکز فکری.

 

۵/ اضطراب و افسردگی.

 

۶/ پرخاشگری و بداخلاقی.

 

۷/ احساس گناه، عذاب وجدان.

 

۸/ بی‌عاطفه، کم رویی و خجالت.

 

۹/ افت تحصیلی، مشکلات ازدواج.

 

۱۰/ بی میلی به همسر و ناسازگاری خانوادگی.

 

کیفیت درمان چشم چرانی و خود ارضایی

 

ایستادگی در برابر شهوت و کشش‌های انحرافی درونی، تنها با تکیه به ایمان و قدرت اراده، امکان پذیر است هر چه ایمان و اراده قوی‌تر باشد، مقاومت او در برابر جاذبه‌های جنسی بیشتر و عفت او افزوده می‌گردد.

 

برخی از عواملی که سبب دوری از چشم چرانی و خود ارضایی می‌گردد و به شرح زیر است:

 

۱/ عفت چشم: از پیامبر اسلام(ص) حکایت شده: هر مسلمانی که بی‌اختیار چشمش به زیبایی‌های زنی بیفتد و چشم فرو نهد، خداوند به او توفیق عبادتی می‌دهد که شیرینی آن را احساس می‌کند.

 

۲/ حیاء: از حضرت علی(ع) حکایت شده: حیا سبب عفت و عفت ثمره‌ی حیاست. شرم مانع کار زشت است.

۳/ روزه: از پیامبر اسلام(ص) حکایت شده که فرمودند: جوان‌ها، ازدواج کنید، اگر نمی‌توانید، حتماً روزه بگیرید که روزه غریزه‌ی جنسی را کنترل می‌کند. و همچنین حکایت شده که فرمودند: راه کنترل غریزه‌ی جنسی است، روزه است.»

 

۴/ توجه به زیان‌های چشم چرانی و خود ارضایی که در صدر بحث بیان شد.

 

۵/ ازدواج: در اولین فرصت ازدواج کنیم.

 

۶/ سعی کند انسان در مکان‌های خلوت و تنها نماند، چون تنهایی، خود عامل مهمی برای تحریک به خودارضایی و زمینه ساز ارتکاب این عمل است.

 

۷/ تلاش برای تقویت اراده از گام‌های مهم در امر بهبود است، نگوییم اراده از ما سلب شده است، زیرا ممکن است اراده‌ی انسان ضعیف شود، ولی هیچ گاه از بین نمی‌رود، برای تقویت اراده راه‌های زیادی پیشنهاد شده است که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

 

الف. تلقین به خود: مرتب به خود بگوییم من می‌توانم این عمل را ترک کنم.

 

ب. به پایان رساندن کارهای نیمه تمام نیز در تقویت اراده موثر است. سعی کنید هیچ کار نیمه تمامی را از خود به جای نگذارید.

 

ج. تمرکز بخشیدن به فعالیت‌های گوناگون و پراکنده: تلاش شود از کارهای متعدد و متنوع پرهیز شود، چون موجب پراکندگی و به هم ریختگی انسجام فکر می‌شوند.

 

د. نماز، سحر خیزی، کم خوری، دوری از گناه، از عوامل مهم تقویت اراده است.

 

۸/ افکار جنسی را که به ذهن خطور می‌کند بلافاصله با ذکر خدا و یاد آسیب‌های معنوی، جسمی، روانی، و اجتماعی این عمل زشت، از خود دور نمایید.

 

۹/ تنبیه: راه دیگر مقابله کردن با این تحریکات آن است که خود را تنبیه نماییم، مثلاً با خود شرط کنیم اگر یک بار چنین گناهی را مرتکب شوم مثلاً یک یا چند روز، روزه می‌گیرم یا مبلغی را صدقه می‌دهم.

 

۱۰/ اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زیارت و دعا پر کنید.

 

۱۱/ راه دیگر خنثی نمودن تحریکات، گرفتن دوش آب سرد، البته اگر از سلامت جسمی برخوردارید، یا شستن اعضا با آب سرد است و هیچ گاه در حمام کاملا عریان نشوید و به اندام جنسی خود نگاه نکنید.

 

۱۲/ از نگاه کردن به مواضع جنسی و برجستگی‌های بدن دیگران (حتی از روی لباس) پرهیز شود.

 

۱۳/ به هنگام خواب سعی شود شکم بیش از معمول پر نباشد، و هرگز به رو نخوابید.

 

۱۴/ ایمان مذهبی خود را روز به روز تقویت کنیم و توسل به ائمه(ع) را فراموش نکنیم و امیدوار به رحمت الهی باشیم و هیچ گاه مأیوس نشویم.

 

۱۵/ از پوشیدن لباس‌های تنگ و چسبان اجتناب شود.

 

۱۶/ از نگاه کردن به تصاویر و فیلم‌های تحریک کننده و لباس جنس مخالف، جداً پرهیز شود.

 

۱۷/ از فکر کردن و تصور و تخیل در مورد جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری شود.

 

۱۸/ از معاشرت و سخن گفتن و نگاه به جنس مخالف ـ حتی کودکان جذاب و خوش سیما ـ خودداری ورزیم و از دوستی با آنان اجتناب کنیم.

 

۱۹/ به بدی گناه و عواقب آن توجه کنیم.

 

۲۰/ از مشاهده‌ی اعمال، رفتار و گفتار زوج‌های جوان جداً خودداری کنید.

 

نتیجه:

 

حاصل سخن اینکه چشم چرانی پایه و اساس انحرافات جنسی است. لازم است با تقویت اراده و ایمان و عفت و حیا و شرم چشم‌ها را از نامحرم بپوشانیم و خودارضایی که خود یک عمل زنا با خود است علاوه بر مضرات جسمی و روحی و روانی که بر فرد می‌گذارد اثرات نامطلوب اجتماعی و خانوادگی نیز دارد که لازم از با تقویت اراده و با توکل به خدا از کمند این عمل زشت رهایی یابیم.

انتشار : ۲۶ شهریور ۱۳۹۴

برچسب های مهم

آموزش رديابي لپ تاپ دزديده شده


یک لپ‌تاپ برای صاحبش کاربردهای متفاوتی دارد، می‌تواند یک مرکز سرگرمی و بازی باشد، درگاهی برای دسترسی به وب و اینترنت و یا ابزاری برای انجام کارها و پروژه‌های مختلف در داخل و خارج از خانه. از اینها که بگذریم لپ‌تاپ ها انصافاً یک سخت‌افزار گران قیمت محسوب می‌شوند و هیچکس دوست ندارد این سخت افزار گرانقیمت را از او به سرقت ببرند. ‏

مسلماً بهتر است قبل از هر چیز مراقب باشیم تا کسی لپ‌تاپمان را سرقت نکند ولی اگر این اتفاق افتاد چه باید کرد؟ می‌توانیم در مقابل احتمال دزدیده شدن آمادگی داشته باشیم و در صورتی که لپ‌تاپمان به سرقت رفت آنرا ردیابی کنیم. یک مجموعهء نرم‌افزاری با نام Prey وجود دارد که شما را قادر میسازد لپ‌تاپ به سرقت رفتهء خود را به صورت کنترل از راه‌دور مانیتور نموده، از نمایشگرش هنگامی که سارق مشغول کار با آن است اسکرین‌شات گرفته، با وب کمش تصویر چهرهء سارق را ضبط کنید و با توجه به محل اتصال لپ‌تاپ به اینترنت محل استقرار احتمالی سارق را پیدا کنید و با یک گزارش نسبتاً کامل و حسابی به سراغ پلیس بروید و بخواهید دزد را بیابد. خوشبختانه Prey کدباز و رایگان است اما بد نیست ببینیم چگونه می‌توان از آن استفاده نمود. ادامه مطلب را از دست ندهید. ‏

‏‏
ابتدا یک اکانت مهمان در ویندوز بسازید ‏
در ویندوز Prey به صورت یک سرویس در پس‌زمینه اجرا می‌شود. این بدین معنی است امکان ردیابی تنها زمانی فعال می‌شود که سارق به یکی از اکانتهای کاربری موجود بر روی سیستم‌عامل لاگین نموده باشد. برای اینکه سارق بتواند به لپ‌تاپ شما لاگین کند دو راه‌حل پیش‌رو دارید: اول اینکه می‌توانید کلاً روی اکانت اصلی خود پسورد نگذارید (که البته از نظر مسائل امنیتی شاید کار خوشایند و درستی نباشد) و راه‌حل دوم که توصیه می‌شود ساخت یک اکانت مهمان یا Guest که فاقد پسورد باشد. ‏

 

 

ساخت اکانت مهمان کار ساده‌ای است، ابتدا استارت منو را باز کنید، بر روی کامپیوتر کلیک راست کنید و گزینهء Manage را انتخاب نمائید. در پنجره‌ای که باز می‌شود در ستون سمت راستش گزینهء Local Users and Groups را انتخاب کرد و سپس وارد قسمت Users شده در وسط پنجره کلیک راست کرده و با انتخاب گزینهء New User می‌توانید یک اکانت جدید بسازید. ‏

نصب Prey ‏
اکنون فایل نصاب Prey را از ‏ وب‌سایت آن دانلود کرده و نصب کنید و وقتی به پایان عملیات نصب رسیدید گزینهء Choose to configure Prey now را انتخاب کنید. در این مرحله لازم است مشخص کنید چگونه می‌خواهید Prey را مدیریت کنید و برای اینکار دو گزینه دارید یا از کنترل پنل آنلاین Prey استفاده نمائید و یا به صورت مستقل. استفاده از کنترل پنل آنلاین محدودیت‌هایی دارد مثلاً اینکه تنها ۱۰ گزارش می‌توانید دریافت کنید ولی از آنجایی که ۱۰ گزارش هم برای گیر انداختن سارق حاوی اطلاعات زیادی است و هیمنطور گزینهء کنترل پنل آنلاین برای عموم کاربران نسبتاً ساده‌تر است لذا به سراغ این گزینه می‌رویم و پس از انتخاب آن از ما خواسته می‌شود تا یک اشتراک Prey برای خودمان بسازیم. ‏

 

 

 

بعد از این موارد بد نیست کامپیوتر خود را تنظیم کنید تا همواره سعی کند به نزدیکترین کانکشن اینترنت Wi-Fi رایگانی که در دسترسش است متصل شود اینگونه حتی اگر سارق قصد اتصال به اینترنت را نداشته باشد شانس به دام افتادنش تا حدی بالاتر می‌رود. ‏

 

دریافت گزارش ‏

 

 

حالا اگر روز بد‌شانسی شما فرا رسید و لپ‌تاپ‌تان به سرقت رفت بد نیست به کنترل پنل Prey وارد شوید و شانس خود را در ردیابی سارق امتحان کنید. در بخش تنظیمات کنترل پنل گزینه‌های فراوانی برای نحوهء گزارشگیری وجود دارد اما در بالای این گزینه‌ها مهم‌ترین گزینه یعنی Missing وجود دارد که در صورتی که بر روی اسلایدر مقابل این گزینه کلیک کنید لپ‌تاپ شما شروع به ارسال گزارش خواهد کرد. انتخاب فاصلهء زمانی گزارش‌ها با شما است اما فراموش نکنید Prey تنها ۱۰ گزارش را در پنلش ثبت خواهد نمود پس اگر فکر می‌کنید دریافت چند گزارش با فاصلهء زمانی کوتاه شما را به سارق نزدیک نمی‌کند می‌توانید فاصلهء زمانی را بیشتر کنید یا در شرایط برعکس کمترش کنید. گزارشی که Prey به شما می‌دهد می‌تواند اطلاعات فراوانی را دربر داشته باشد از شماره آی‌پی اتصال سارق به اینترنت، محل استقرارش بر روی نقشه، تصویر چهره‌اش که توسط وب‌کم لپ‌تاپ تهیه شده و… . هر چند این راه‌حل یک راه‌حل صد در صدی برای رسیدن به لپ‌تاپ دزدیده شدهء شما نیست اما امیدی است در نا‌امیدی. ‏

تست روانشناسي و شناخت شخصيت


با توجه به روحیات خود پاسخ سوالات زیر را در ذهن نگه دارید:

۱-پایان دنیا نزدیک است. اگر فقط بتوانید یک نوع از حیوانات را نجات
دهید، کدام را انتخاب میکنید؟

الف : خرگوش
ب : گوسفند
پ : گوزن
ت : اسب

۲- به آفریقا رفته اید. به هنگام بازدید از یکی از قبیلهها، آنها اصرار
میکنند که یکی از حیوانات زیر را به عنوان یادگاری با خود ببرید. کدام را
انتخاب میکنید؟

الف : میمون
ب : شیر
پ : مار
ت : زرافه

۳- فرض کنید خطای بزرگی انجام دادهاید و خداوند برای مجازات شما تصمیم
گرفته است که به جای انسان، شما را به صورت یکی از حیوانات زیر در آورد.
کدام را انتخاب میکنید؟

الف : سگ
ب : گربه
پ : اسب
ت : مار

۴- اگر قدرت داشتید که یک نوع از حیوانات را برای همیشه از روی کره زمین
نابود کنید، کدام را انتخاب میکردید؟

الف : شیر
ب : مار
پ : تمساح
ت : کوسه

۵- یک روز، با حیوانی برخورد میکنید که میتواند با شما به زبان خودتان
صحبت کند. دلتان میخواهد که کدامیک از حیوانات زیر باشد؟

الف : گوسفند
ب : اسب
پ : خرگوش
ت : پرنده

۶- در یک جزیره دور افتاده، تنها یک موجود زنده به عنوان همدم و همراه
شما وجود دارد. کدامیک را انتخاب میکنید؟

الف : انسان
ب : خوک
پ : گاو
ت : پرنده

۷- اگر قدرت داشتید که هر نوع حیوانی را اهلی و دستآموز کنید. کدامیک از
حیوانات زیر را به عنوان حیوان خانگی خودتان انتخاب میکردید؟

الف : دایناسور
ب : ببر
پ : خرس قطبی
ت : پلنگ

۸- اگر قرار بود برای ۵ دقیقه به صورت یکی از حیوانات زیر در میآمدید،
کدامیک را انتخاب میکردید؟

الف : شیر
ب : گربه
پ : اسب
ت : کبوتر

تحلیل جواب:

۱- در زندگی واقعی، برای چه نوع آدمهایی جذابیت و کشش دارید.

الف: خرگوش- کسانی که دارای شخصیت دوگانه هستند، به سردی یخ در ظاهر اما
به گرمی آتش در باطن

ب: گوسفند- مطیع و گرم

پ: گوزن- زیبا و آداب دان

ت: اسب- کسانی که غیرقابل جلوگیری، بیبند و بار و آزاد هستند.

۲- در فرایند ابراز عشق و درخواست ازدواج، کدام رویکرد برای شما
خوشایندتر و موثرتر است.

الف: میمون- مبتکر و باذوق که هیچگاه احساس خستگی نکنید.

ب: شیر- سرراست، صاف و پوست کنده به شما بگوید که دوستتان دارد.

پ: مار- دمدمی مزاج، پر نوسان، نفس گرم و عشق سرد

ت: زرّافه- صبور، هرگز شما را رها نکند.

۳- دلتان میخواهد معشوقتان چه عقیدهای درباره شما داشته باشد.

الف: سگ- باوفا، صادق، ثابت قدم

ب: گربه- شیک و زیبا

پ: اسب- خوش بین

ت: مار- انعطافپذیر

۴- چه اتفاقی باعث میشود که شما رابطهتان را قطع کنید/ از چه خصوصیتی بیش
از همه نفرت دارید.

الف: شیر- متکبر و خودخواه، امر و نهی کن

ب: مار- هیجانی و دمدمی مزاج، نمیدانید چگونه او را خوشحال کنید.

پ: تمساح- خونسرد، بیرحم، سنگدل

ت: کوسه- ناامن

۵- دوست دارید چه نوع رابطهای با او برقرار سازید.

الف: گوسفند- سنتی، بدون آن که چیزی بگوئید او بفهمد چه میخواهید، ارتباط
برقرار کردن از طریق قلبها.

ب: اسب- هر دو بتوانید درباره همه چیز با هم صحبت کنید، هیچ چیز مخفی در
میان نباشد.

پ: خرگوش- رابطهای که همیشه خود را گرم و عاشق او حس کنید.

ت: پرنده- رابطهای پایدار و طولانی و بالنده

۶- آیا به او خیانت می کنید.

الف: انسان- شما به جامعه و اخلاقیات احترام میگذارید، پس از ازدواج هیچ
کار خلافی نمیکنید.

ب: خوک- نمیتوانید در مقابل تمایلاتتان مقاومت کنید، به احتمال زیاد
خیانت میکنید.

پ: گاو- خیلی سعی میکنید که چنین کاری نکنید.

ت: پرنده- شما هرگز نمیتوانید استوار و ثابت قدم باشید، شما واقعاً برای
ازدواج مناسب نیستید و نمیخواهید تعهدی بپذیرید.

۷- درباره ازدواج چه فکر میکنید.

الف: دایناسور- شما خیلی بدبین هستید و فکر میکنید این روزها دیگر ازدواج
سعادتمندانه وجود ندارد.

ب: ببر- شما به ازدواج به صورت یک چیز گرانبها فکر میکنید. پس از آن که
ازدواج کردید، پیوند زناشویی و همسرتان را بسیار باارزش و گرامی میدارید.

پ: خرس قطبی- شما از ازدواج میترسید، فکر میکنید آزادیتان را از شما
خواهد گرفت.

ت: پلنگ- شما همیشه طالب ازدواج بودهاید ولی در واقع، شناخت دقیقی از آن
ندارید

۸- در این لحظه، به عشق چگونه فکر میکنید.

الف: شیر- شما همیشه تشنه عشقید و میتوانید هر کاری برای آن بکنید اما به
راحتی در دام عشق نمیافتید.

ب: گربه- شما خیلی خودمحور و خودخواهید. شما فکر میکنید عشق چیزی است که
میتوانید به دست آورید و هرگاه که خواستید آن را دور بیاندازید.

پ: اسب- شما نمیخواهید در قید و بند یک رابطه پایدار قرار بگیرید. به هر
چمن که رسیدی گلی بچین و برو

ت: کبوتر- شما به عشق به صورت یک تعهد دو طرفه فکر میکنید.

 

منبع : راد اس ام اس . کام

چند مرحله براي افزايش اعتماد به نفس


به نظر می آید گاه اعتماد به نفساز نان شب واجب تر باشد. اگر خوب بنگریم می توانیم سرمنشاء هر موفقیت را در داشتن این خصیصه بدانیم. البته شاید تنها علت ممکن نباشد اما از اهمیت والایی برخوردار است. اعتماد به نفس توان و نیروی آدمی را دوچندان می کند و مسیر را برای تلاش روشن تر می نمایاند.

با اعتماد به نفس خلاقیت انسان هم برای به کارگیری توان موجود بالا می رود و شاید بتوان گفت دو انسان با توان برابر و اعتماد به نفس متفاوت در زمانی موفق ترند که از این ویژگی بیشتر بهره ببرند. خلاصه آنکه اعتماد به نفس موهبتی است که ذاتی نبوده و هر زمان برای تقویت آن دیر نخواهد بود. پس با ما همراه باشید تا پند راهکار مناسب و مفید را در این زمینه به شما معرفی کنیم.

● ۷ تکنیک برای داشتن اعتماد به نفس بیشتر

تفاوت ها و محدودیت های انسان ها را بپذیرید. توقع نداشته باشید کسی کامل باشد به خاطر داشته باشید که دیگری، حق دارد متفاوت باشد و سعی نکنید اصلاح گر باشید.

۱) خود را برای صعود و بالا رفتن سبک بار کنید. محبوب باشید. سعی کنید از کسانی باشید که مردم دوست دارند. این باعث جلب حمایت آنها شده و به برنامه موفقیت ساز شما سوخت رسانی می کند.

۲) در برقراری دوستی پیشقدم شوید. در هر فرصتی، خودتان را به دیگران معرفی کنید. مطمئن شوید که اسم طرف مقابل را درست یاد گرفته اید و یقین کنید که او نیز نام شما را درست یاد گرفته است.

۳) تفاوت ها و محدودیت های انسان ها را بپذیرید. توقع نداشته باشید کسی کامل باشد به خاطر داشته باشید که دیگری، حق دارد متفاوت باشد.

۴) به موج مثبت، یعنی ایستگاه افکار خوب گوش دهید. صفاتی را در مردم پیدا کنید که مایه دوست داشتن و تحسین کردن باشند نه مایه انزجار و تنفر. اجازه ندهید دیگران طرز فکر شما را درباره یک شخص سوم، تحت نفوذ خود درآورند. نسبت به مردم مثبت اندیش باشید تا نتایج مثبت به دست آورید.

۵) سخاوت در مکالمه را تمرین کنید. سعی کنید مثل افراد موفق باشید. یعنی دیگران را به صحبت کردن ترغیب کنید. اجازه دهید دیگری از نظراتش، عقایدش و پیشرفت هایش برای شما حرف بزند.

۶) همیشه و همیشه، سعی کنید مودب و متواضع باشید. این رفتار باعث می شود دیگران احساس بهتری پیدا کنند و موجب می شود که خودتان هم احساس بهتری داشته باشید.

۷) وقتی با یک شکست و عقب گرد مواجه می شوید، دیگران را ملامت نکنید. به خاطر داشته باشید، طرز فکر شما به هنگام شکست تعیین کننده فاصله شما تا پیروزی است.

ارسال پيامك از طريق تلفن ثابت


ارسال پیام کوتاه از تلفن ثابت به تلفن ثابت و موبایل به طرق مختلف ممکن شده است به نحوی که مشترکان تلفن ثابت به زودی می توانند علاوه بر ارسال پیامک با گوشی مخصوص پیام کوتاه و یا دانلود نرم افزار پیامک، بدون گوشی تلفن خاص پیامک را به شماره همراه و ثابت ارسال کنند…

 

محمد خجسته نیا مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات استان تهران در گفتگو با خبرنگار مهر در تشریح جزئیات سرویس پیام کوتاه تلفن ثابت و روشهای ارسال پیامک از این شبکه اظهار داشت: سرویس پیام کوتاه تلفن ثابت ارسال پیام های کوتاه متنی را در شبکه های تلفن ثابت و همچنین امکان تبادل با شبکه موبایل را ممکن می سازد.

وی با بیان اینکه این سرویس باعث می شود تا بتوان خدمات متنوع دیگری را نیز از طریق دستگاههای تلفن ثابت عرضه کرد ادامه داد: این قابلیت از طریق گوشی هایی امکان پذیر است که قابلیت ارسال پیامک را دارند. در این روش تمامی مشترکان تلفن ثابت تهران می توانند با تهیه این گوشی ها از این سرویس بهره مند شوند که در این مورد نیاز به ثبت نام و پرداخت وجه اولیه نیست.
مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات استان تهران اضافه کرد: همچنین مشترکان تلفن ثابت می توانند از طریق مراجعه به سایت شرکت مخابرات استان تهران به نشانی WWW.tct.ir با دانلود نرم افزار ارسال پیامک تلفن ثابت (پیاثا) از طریق مودم و بدون نیاز به اینترنت و تنها با رایانه شخصی به تلفن ثابت یا همراه طرف مقابل خود پیامک ارسال کنند.
وی تصریح کرد: در آینده نزدیک نیز مشترکان می توانند بدون نیاز به گوشی تلفن خاص از طریق اینترنت و دسترسی به بخش خدمات الکترونیک وب سایت مخابرات استان تهران پیامکهای خود را ارسال و دریافت کنند.
روش ارسال پیام از شبکه تلفن ثابت
خجسته نیا با تاکید بر اینکه روش ارسال پیامک در شبکه تلفن ثابت همانند ارسال پیام توسط گوشی های موبایل در شبکه سیار است به مهر گفت: برای استفاده از این سرویس مشترک باید تنها یک بار پس از تهیه گوشی شماره مرکز SMS مخابرات را در دستگاه تلفن خود ذخیره کند. به این صورت که مشترک وارد منوی دستگاه تلفن خود شده و شماره ۹۷۱۷۰۰۰ را در قسمت SMS CENTER وارد می کند .از این زمان به بعد وی قادر خواهد بود پیام های خود را ارسال کند.
مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات استان تهران در توضیح ارسال پیامک از طریق تلفن ثابت گفت: برای ارسال پیامک مشترک باید دکمه WRITE گوشی تلفن خود را فشار دهد و پیام را توسط دکمه های موجود تایپ کرده و دکمه OK را فشار دهد. پس از آن باید شماره تلفن مقصد یا گیرنده را وارد کند که به این ترتیب پیام مشترک ارسال خواهد شد و پیغام موفق نیز روی گوشی نمایش داده می شود.
وی تاکید کرد در صورت دریافت پیام توسط گیرنده پس از چند ثانیه گوشی مشترک با پخش آلارم و اعلام روی صفحه نمایش تحویل موفق پیام (DELIVERY ) را اعلام می کند.
تعرفه ارسال پیامک از طریق تلفن ثابت
خجسته نیا در مورد تعرفه های استفاده از سرویس پیام کوتاه تلفن ثابت نیز به مهر گفت: ارسال پیامک از تلفن ثابت به ثابت شهری معادل یک پالس مکالمه خواهد بود. همچنین ارسال پیام کوتاه از تلفن ثابت به ثابت بین شهری دو پالس مکالمه محاسبه می شود و چنانچه مشترک از تلفن همراه به تلفن ثابت SMS ارسال کند با حروف فارسی معادل دو پالس و با حروف انگلیسی معادل ۵ پالس مکالمه محاسبه می شود.
وی با بیان اینکه هزینه هر پالس مکالمه ۷/۴۴ ریال است، اضافه کرد: ارسال پیام کوتاه از تلفن ثابت به همراه معادل دو پالس مکالمه محسوب می شود و تعرفه ارسال پیام کوتاه بین الملل نیز ۵ پالس مکالمه است.
ارسال صورتحساب تلفن ثابت با SMS
به گزارش مهر، شرکت مخابرات استان تهران نیز اعلام کرده برای آن دسته از مشترکانش که پیامک تلفن ثابت خود را فعال و راه اندازی کرده اند هزینه کارکردشان از آذرماه جاری بصورت پیامک ارسال می شود.
در این اطلاعیه تاکید شده که مشترکان برای راه اندازی پیامک تلفن ثابت نیاز به ثبت نام و پرداخت وجه اولیه ندارند و تنها با خرید گوشی هایی که قابلیت ارسال پیامک را دارد می توانند این سرویس را در اختیار بگیرند.

ارسال پیام کوتاه از طریق تلفن ثابت در اکثر استان های کشور ممکن شده و مشترکان تنها باید گوشیهای مجهز به این فناوری را تهیه کنند. همچنین تعرفه ارسال پیام کوتاه از طریق تلفن ثابت نیز در تمام استانها یکسان است.


اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

استان آذربایجان غربی شهر ارومیه، خیابان شهیدمحمدمنتظری ، کوچه شهیداخباری پلاک 9

اعتماد شما اعتبار ماست

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما