تبریک!دوست گرامی هم اکنون می توانید خریدی سریع،ارزان و مطمئن با پشتیبانی 24 ساعته و دائمی در ZTN انجام دهید.

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 3379
  • بازدید دیروز : 1752
  • بازدید کل : 10526906

روش هاي عملي براي به كار بردن روتشناسي در زندگي


فکر می‌کنید روانشناسی فقط برای دانش ‌آموزان، دانشگاهیان و درمانگران است؟ اشتباه می‌کنید. از آنجا که روانشناسی موضوعی هم کاربردی و هم تئوریک است، از آن می‌توان به طرق مختلف استفاده کرد. با اینکه تحقیقات انجام گرفته در این زمینه برای خوانندگان عمومی سنگین است اما نتایج این آزمایشات و تحقیقات می‌تواند کاربرد مهمی در زندگی روزمره ما داشته باشد. از اینرو در زیر به ۱۰ مورد از مهمترین کاربردهای روانشناسی در زندگی اشاره می‌کنیم.

 

۱ – انگیزه پیدا کنید.

هدفتان چه ترک کردن سیگار باشد، چه کم کردن وزن یا یاد گرفتن یک زبان جدید، روانشناسی درس‌های زیادی برای ایجاد انگیزه دارد. برای بالا بردن سطح انگیزه‌ تان برای انجام یک کار، از نکات زیر که از تحقیقات انجام گرفته در روانشناسی آموزشی و شناختی به دست آمده است استفاده کنید.

· برای بالا نگه داشتن سطح علاقه‌ تان، با عناصر جدیدی آشنا شوید.

· برای جلوگیری از خستگی و یکنواختی، تکرار و تناوب کار را تغییر دهید.

· چیزهای جدیدی یاد بگیرید که براساس دانش کنونیتان باشد.

· اهداف مشخص برای خود تعیین کنید که مستقیماً با آن کار در ارتباط باشند.

· برای کاری که خوب انجام می ‌دهید به خودتان پاداش دهید.

 

۲ -مهارت‌های رهبریتان را ارتقاء دهید.

مهم نیست که مدیر یک دفتر باشید یا مدیر یک کلوپ مخصوص جوانان، داشتن مهارت‌های خوب مدیریتی و رهبری در نقطه ‌ای از زندگیتان به درد خواهد خورد. همه آدم‌ها رهبر به دنیا نمی‌آیند اما چند نکته ساده که از تحقیقات روانشناسی مربوط به این موضوع به دست آمده است، می‌تواند به شما برای ارتقاء مهارت‌های رهبریتان کمک کند. یکی از مشهورترین تحقیقات انجام گرفته بر روی این موضوع به سه سبک مدیریتی مشخص می‌پردازد. نکات زیر برگرفته از یافته ‌های این تحقیق است:

· افراد گروه را به ‌خوبی راهنمایی کنید اما اجازه دهید همه نظراتشان را ابراز کنند.

· درمورد راهکارهای احتمالی برای مشکلات با اعضای گروه صحبت کنید.

· بر تقویت ایده‌ ها تمرکز داشته باشید و به نظرات خلاق گروه پاداش دهید.

 

۳-ارتباط عمومیتان را قوی‌تر کنید.

ارتباط عمومی فراتر از نحوه حرف زدن و نوشتن شماست. تحقیقات نشان می‌دهد که نشانه‌ های غیرکلامی سهم زیادی در ارتباطات میان فردی دارد. برای اینکه به طور موثری پیامتان را به فرد مقابل برسانید، باید یاد بگیرید چطور به صورتی غیرکلامی خود را ابراز کنید و در افراد پیرامونتان نیز به دنبال اشارات غیرکلامی باشید. در زیر به چند استراتژی مهم اشاره می‌کنیم:

· ارتباط چشمی قوی داشته باشید.

· نشانه‌های غیرکلامی را در دیگران تشخیص دهید.

· یاد بگیرید از تن صدایتان برای تقویت پیامتان استفاده کنید.

 

۴- یاد بگیرید دیگران را بهتر درک کنید.

درست مثل ارتباط غیرکلامی، توانایی شما در درک احساساتتان و احساسات اطرافینتان نقش مهمی در روابط و زندگی شغلیتان بازی می‌کند. واژه هوش احساسی به توانایی شما برای درک احساسات خودتان و دیگران اطلاق می‌شود. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که برخی از روانشناسان اعتقاد دارند هوش احساسی شما بسیار مهم‌تر از هوش فکریتان است. اما چطور می‌توانید هوش احساسیتان را تقویت کنید؟ راهکارهای زیر می‌تواند کمکتان کند:

· واکنش ‌های احساسی خود را به دقت ارزیابی کنید.

· تجربیات و احساساتتان را در دفترچه ‌ای یادداشت کنید.

· سعی کنید موقعیت‌های مختف را از دیدگاه دیگران ببینید.

 

5 – تصمیمات درست‌تری بگیرید.

تحقیقات انجام شده در روانشناسی شناختی اطلاعات زیادی درمورد تصمیم‌گیری ارائه می‌کند. با اعمال این راهکارها در زندگیتان، می‌توانید یاد بگیرید تصمیمات هوشمندانه‌ تری اتخاذ کنید. دفعه بعدی که خواستید یک تصمیم بزرگ بگیرید، سعی کنید از تکنیک‌های زیر استفاده کنید.

· سعی کنید به موقعیت از دیدگاه‌ های مختلف نگاه کنید: دیدگاه منطقی، احساسی، شهودی، خلاقانه و دیدگاه مثبت‌گرا و منفی‌گرا.

· هزینه‌ها و فواید احتمالی یک تصمیم را در نظر بگیرید.

· از روش‌های تجزیه و تحلیل شبکه ‌ای استفاده کنید که برای میزان ارضاء هر نیاز با هر تصمیم یک نمره می‌دهد.

 

6- حافظه ‌تان را تقویت کنید.

تابحال به این فکر کرده‌اید که چرا می‌توانید یک اتفاق خاص که در دوران بچگیتان اتفاق افتاده را به خوبی به یاد بیاورید اما اسم مشتری که چند روز پیش به شما مراجعه کرد را به یاد نمی‌ آورید؟ تحقیقات زیادی درمورد نحوه فرم‌ گرفتن خاطرات جدید و همچنین نحوه فراموش کردن ما انجام گرفته است. چطور می‌توانید قدرت حافظه ‌تان را تقویت کنید؟

· روی اطلاعات تمرکز کنید.

· آنچه یاد گرفته‌ اید را تکرار کنید.

· از انحراف حواس جلوگیری کنید.

 

7- تصمیمات مالی هوشمندانه ‌تری اتخاذ کنید.

تحقیقات انجام گرفته در این زمینه که به اقتصاد رفتاری معروف است به نتایج خوبی دست یافته است که می‌توانید برای اتخاذ تصمیمات مالی مدیریتی از آنها استفاده کنید. یک تحقیق نشان داده است که کارمندان و کارگران می‌توانند با استفاده از برخی از راهکارهای زیر پس ‌انداز خود را سه‌ برابر کنند:

· وقت تلف نکنید! از همین امروز پس ‌انداز کردن را شروع کنید.

· برای اختصاص دادن برخی از عایدات آینده خود به پس ‌انداز زمان بازنشستگی از قبل اقدام کنید.

· مراقب تعصبات شخصی که موجب انتخاب‌های مالی ضعیف می‌شود باشید.

 

8- نمره بهتری بگیرید.

دفعه بعدی که وسوسه شدید که از امتحانات کلاسی، امتحان میان‌ ترم و پایان‌ ترم شکایت کنید، این تحقیق را به یاد بیاورید که نشان داد امتحانات کلاسی به شما کمک می‌کند چیزهایی که یاد گرفته‌اید را بهتر به خاطر بسپارید، حتی اگر در امتحان از آن سوال نیامده باشد.

یک تحقیق دیگر نشان داده است که امتحان دادن خیلی بهتر از درس خواندن به تقویت حافظه شما کمک می‌کند. در این تحقیق مشخص شد دانش ‌آموزانی که مرتب امتحان می‌دادند، ۶۱ درصد از درس آموخته شده را به یاد داشتند اما فقط ۴۰ درصد از آنهایی که فقط درس می‌خواندند مواد درسی را به یاد داشتند. اما چطور می‌توانید این یافته‌ها را در زندگی تعمیم دهید؟ وقتی می‌خواهید اطلاعات جدید یاد بگیرید، هرازگاهی از خودتان امتحان بگیرید تا آنچه یاد گرفته ‌اید را در حافظه‌ تان بسپارید.

 

9- بازده کاریتان را بیشتر کنید.

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که هزاران کتاب، سایت و مجله به ما می‌گوید چطور از روزمان استفاده بیشتری ببریم اما چقدر از این توصیه‌ ها در تحقیقات واقعی به اثبات رسیده‌ اند؟ بعنوان مثال، به دفعاتی فکر کنید که شنیده‌ اید انجام همزمان چند کار می‌تواند سرعت، دقت و بازده کارتان را کم می‌کند. برای بالا بردن بازده کاریتان چه درسی از روانشناسی می‌توانید بگیرید؟ اینها برخی از راهکارها در این رابطه هستند:

· وقتی روی کارهای پیچیده و خطرناک کار می‌کنید از انجام همزمان کارهای دیگر خودداری کنید.

· روی کاری که در دست دارید تمرکز کنید.

· از منحرف شدن حواستان جلوگیری کنید.

 

10 – سالم‌ تر باشید

روانشناسی می‌تواند ابزار مفیدی برای تقویت سلامت عمومی شما هم باشد. از راه ‌های تقویت ورزش و تغذیه سالم‌تر گرفته تا درمان افسردگی، زمینه روانشناسی سلامت استراتژی ‌های بسیار مفیدی ارائه می‌دهد که به شما کمک می‌کند سالم‌تر و شادتر زندگی کنید. برخی نمونه‌هایی که می‌توانید مستقیماً وارد زندگیتان کنید عبارتند از:

· تحقیقات نشان داده است که هم نور خورشید و هم نور مصنوعی می‌تواند علائم اختلالات فصلی را کاهش دهد.

· تحقیقات نشان داده است که ورزش درمانی بسیار موثر برای افسردگی و همچنین اختلالت ذهنی است.

· تحقیقات نشان داده است که کمک به دیگران برای درک خطرات رفتارهای ناسالم به انتخاب ‌های سالمتری می ‌انجامد.

شيوه ي برخورد با ادم هاي اعصاب خورد كن


در زیر به برخی از خصوصیات این افراد اشاره میکنیم:

۱- آدم فضول: به زندگی همه سرک میکشد – مانند یک نـگهـبـان سمج در امور دیگران مداخله می کند – شایـعـه پراکنی میکند.

۲- همیشه مخالفت کننده: سـلـطه جـو – پرخاشگر – قلدر – با همه چـیـز در ضـدیـت میباشد.

۳- مردد: عـدم صـراحـت – تـصـمـیـم گـیری را به تعویق می اندازد – مـسـایـل را نـادیـده میگیرد.

۴- همیشه شاکی: مدام شکوه و گلایه کرده اما هیچ کار مثبتی انجام نمیدهد.

۵- بدبین: منفی باف – منتقد – همیشه میگوید:این کار عملی نیست.

۶- تـنبل: تـرسو است و از ریسک کردن واهمه دارد – بـی روح وخسته کننده اسـت – در برابر تغییر و تحول مقاومت می کند.

۷- عقل کل: مصمم و رقابت جو – تحمیل کننده و از خود راضی – دیگران را احمق فرض میکند.

۸- تظاهر به خوبی: نـیـاز مـبرمی به توجه و مورد پذیرش قرار گرفـتـن از سوی دیگران دارد – در تنهایی فرد کاملا متفاوتی است – مقابل دیگران تظاهر به نجابت میکند.

۹- فضایی: در دنیای خودش زندگی می کند – به مـحرک هـای مـعمولی واکنش نشان نمیدهد -متفاوت با دیگران – نا امید کننده.

۱۰- انفجاری: غیر قابل پیشبینی – فریاد میکشد و دیگران را مرعوب کرده و ایجاد تنش میکند – بی احساس – عصبی و بدون کنترل.

۱۱- سوء استفاده گر: دیگران را برای رسیدن به اهدافش فریب میدهد – از مسئولیت طفره میرود – با القاء احساس گناه، دیگران را متقاعد میسازد.

۱۲- زیاد گریه کن: تـمایـل بـه گـریه و اخم – با بدخلقی، دمدمی مزاجی و بـر انگیختن احساس ترحم دیگران را کنترل می کند – یا با سکـوت طـولانی مـدت بـه مـقـصـود خـود میرسد – بی مسئولیت و زودرنج میباشد – مانند کودکان رفتار میکند.

۱۳- قربانی شده: منفی ترین نگرش را به زندگی دارد – تمایل به دامن زدن به زیانها، بلاها و مشکلاتش دارد – احساسات منفی بسیار را به دوش میکشد.

۱۴- طعنه زن: هـمیشه دیگران را تمـسخر کـرده و با سـخـنان نـیـشدار و طـعـنـه آمـیـز دیگران را تحقیر میکند.

اکنون برای مقابله با افراد مذکور از راهکارهای ذیل بهره ببرید:

روشهای برخورد با افراد مخل اعصاب

۱- اعتماد بنفس خود را از دست ندهید.

۲- به خاطر داشته باشید که واکنش شدید تنها کارها را بغرنج تر و وخیم تر میکند.

۳- انتظارات واقع بینانه داشته باشید. کاری از فرد نخواهید که قادر به انجامش نباشد.

۴- از تـغییر دادن فرد خودداری ورزید. بپذیرید که قادر به تغییر دادن وی نمی بـاشـیـد امـا می توانید واکنش خود را نسبت به رفتار وی تغییر دهید.

۵- اجـازه نـدهیـد شـما را بـازی دهـد. مـمـکن است با بـرانـگیـخـتـن احـساس گـنـاه و یا مسئولیت از شما سوء استفاده کند. از بازیهای احساسی وی بر حذر باشید.

۶- خود را برده او نکنید. با خود صادق باشید و بیاموزید که چگونه ” نه” بگویید.

۷- روحـیـه و رویـه منـاسب خـود را حـفظ کنید. حفظ آبرو و اعـتـبار از دشـوارتـریـن کـارهـا می باشد. اجازه ندهید خشم، نفرت و تلخکامی ریشه بدوانند.

۸- بی درنگ با فرد مقابله کنید. با به تعویق انداختن مقابله با فرد، تنها مسئله را وخیم تر میگردانید.

۹- رحم و شفقت جوانمردانه ای را از خود نشان دهید. اما برای مقابله با دیگران باید به نکات زیر نیز توجه کافی مبذول دارید:

۱- مقابله شما در خلوت و خصوصی باشد نه در انظار عمومی.

۲- به محض برخورد نامناسب با فرد مقابله کنید. مقابله را به تاخیر نیندازید.

۳- تنها در مورد یک موضوع در آن واحد بحث و گفتگو کنید.

۴- هنگامی که نظر خود را بیان کردید دیگر آن را مرتبا تکرار نکنید.

۵- تنها به رفتار فرد اشاره کنید نه خود فرد.

۶- از طعنه زدن بپرهیزید.

۷- از بکارگیری واژه های”همیشه” و “هیچ وقت” بپرهیزید.

۸- انتقاد خود را در قالب پیشنهاد و یا پرسش مطرح سازید.

۹- از آنکه با فرد مقابله کرده اید پوزش نخواهید.

۱۰- تعریف و تمجید را فراموش نکنید.

انتشار : ۲۶ شهریور ۱۳۹۴

gprs بررسي و معرفي كامل


 

 

به طور حتم این روزا GPRS زیاد به گوشتون خورده و بی شک در تبلیغات تلویزیونی و روزنامه ها و حتی مسابقات فوتبال و … تبلیغات اپراتور دوم تلفن همراه رو زیاد شنیده اید. شاید شما هم بخواهید بدونید که اصلا این GPRS چی هست و به چه دردی می خوره؟ در ادامه ی مطلب به بررسی و معرفی کامل GPRS میپردازیم .

 

GPRS حروف اختصاری برای General Packet Radio Service است که به نام شبکه GSM نسل ۲/۵ هم شناخته میشود. ماهیت دیجیتالی بودن، مبتنی بودن بر بسته های اطلاعاتی و قابلیت آنلاین بودن این سرویس به کاربران امکان میدهد تا همیشه به اینترنت متصل باشند. همچنین سرعت این شبکه بسیار بالاتر از سرعت ۹/۶ کیلوبیت بر ثانیه ی موجود در شبکه GSM است.

طبق اعلام اپراتور دوم تلفن همراه با این سرویس، به هنگام حرکت و رفت و آمد، بدون پرداخت هزینه آنلاین بودن به طور دائمی به اینترنت متصل خواهید بود. بدین ترتیب، شما همیشه و همه جا آنلاین هستید و میتوانید از طریق لپتاپ، رایانه دستی (PDA) یا مرورگر WAP روی گوشی خود در کمترین زمان به اینترنت وصل شوید و از تمامی امکانات آن استفاده کنید.

GPRS چه امکانات جدیدی ارائه میکند؟
در واقع، با توجه به محدودیتهای موجود در شبکه های تلفن همراه، سرعت GPRS، تا ۲۰ -۱۰ و یا حداکثر ۶۴ کیلوبیت بر ثانیه خواهد بود. با این سرعت نمیتوان یک کنفرانس ویدئویی را لحظه به لحظه تحت پوشش قرار داد؛ ولی خاصیت آنلاین بودن همیشگی آن، امکان دریافت و ارسال حجم بالای اطلاعات را فراهم میکند که ارسال و دریافت ایمیل در برابر آن بسیار ساده خواهد بود.

در شبکه های پکت سویچد (Packet-Switched) جریان اطلاعاتی در نقطه ارسال به تعدادی بلوک کوچک به نام بسته (Packet)، شکسته میشود. هر بسته دارای اطلاعات مربوط به مبدا، مقصد، جایگاه آن در رشته داده ها و یک کد مربوط به چک کردن خطاست. برای افزایش کارایی شبکه و استفاده بهینه از منابع انتقال اطلاعات، بسته های اطلاعاتی میتوانند مسیرهای مختلفی را برای انتقال به مقصد طی کنند و سپس در نقطه مقصد با ترتیب اولیه دوباره مونتاژ شوند.

برای مثال شبکه جهانی اینترنت یک شبکه پکت سویچد (Packet-Switched) است. در فناوری مخابرات بیسیم، پکت سویچد (Packet-Switched) بدان معنی است که به جای تخصیص یک کانال رادیویی به یک مشتری خاص برای یک مدت زمان معین، منابع مخابراتی فقط وقتی استفاده میشوند که ارسال و دریافت اطلاعات انجام میشود. این نحوه استفاده، امکان به اشتراک گذاشتن منابع ارسال و دریافت بین کاربران را فراهم می آورد.

محاسبه هزینه استفاده از GPRS
مدلهای قیمتگذاری برای خدمات GPRS متفاوت است. محاسبه هزینه بر پایه حجم اطلاعات ارسال شده و یا دریافت شده یا قیمت ثابت برای حداقل میزان مشخص ماهانه، نمونه هایی از نحوه محاسبه هزینه این خدمات اند. معمولا ترکیبی از این روشها برای محاسبه هزینه این سرویس به کار گرفته میشود. در هر صورت، معمولا افراد تخمین درستی از این که ”یک کیلوبایت داده شامل چه مقدار اطلاعات است” و یا “در هر نوبت انتقال اطلاعات چند کیلوبایت منتقل میشود” ندارند. بنابراین، از دیدگاه مشتریان محاسبه قیمت بر اساس حجم اطلاعات، پیچیده و گمراه کننده خواهد بود.

در هرحال، محاسبه هزینه خدمات GPRS بسیار پیچیده بوده و از چالشهای پیش روی شرکتهای مخابراتی است حتی گاهی هزینه محاسبه ترافیک بسته های اطلاعاتی بیش از ارزش افزوده آن خواهد بود.

در حال حاضر اپراتور دوم تلفن همراه با پیشنهاد تعرفه های استفاده از خدمات GPRS با سازمان تنظیم مقررات در حال مذاکره است که پس از تصویب این تعرفه ها از سوی کمیسیون تنظیم مقررات، امکان دریافت هزینه استفاده از مشترکان خدمات جدید فراهم میشود.

هزینه ارتقاء خدمات
ایجاد سیستم ۲/۵G، شامل ارتقاء شبکه GSM است که این ارتقاء عمدتا در بخش نرم افزار صورت میگیرد. بدین ترتیب که شبکه GPRS از منابع متعدد شبکه GSM به طور موازی استفاده میکند و به این شکل سرعت و کارایی منابع مخابراتی تا سطحی قابل توجه افزایش می یابد. انجام این ارتقا آسان و ارزان نیست؛ برای مثال کارشناسان تخمین میزنند که تحت پوشش قرار دادن کشور انگلیس برای یک اپراتور بیش از ۱۰۰ میلیون پوند (۱۸۰ میلیون دلار) هزینه در بردارد.

با استفاده از GPRS، خدماتی مانند انتقال فایل و دسترسی موبایل به شبکه های داخلی (Intranet) امکانپذیر میشود. این فناوری امکان انتقال اسمی اطلاعات با سرعتی تا حد ۱۱۴ کیلوبیت برثانیه را فراهم میکند که حدود سه برابر سریعتر از سرعت ممکن با استفاده از خطوط ثابت تلفن و ۱۲ برابر سریعتر از شبکه GSM است. در حال حاضر، سرعت اولیه ارائه شده توسط اپراتورهای تلفن همراه در حدود ۲۰ تا ۲۶ کیلوبیت بر ثانیه است.

در مجموع، به دلیل این که هنوز استفاده گسترده از این خدمات معمول نشده و سرمایه گذاری هنگفت ایجاد شبکه های GPRS مورد استفاده انبوه کاربران در جهان قرار نگرفته است، شبکه های مخابراتی پکت سویچد (Packet-Switched)، یکی از راههای گران برای انتقال اطلاعات محسوب میشوند.

برای اولین بار در ایران اینترنت ۲۴ ساعته در تلفن همراه شما!
در هنگام حرکت و رفت و آمد، بدون هیچ زحمتی می توانید به شبکه جهانی اینترنت متصل باشید.
(General Packet Radio Service) یا GPRS سرویسی است که از طریق آن شما همیشه و همه جا آنلاین بوده و می توانید از اینترنت استفاده نمایید. شما می توانید از طریق لپ تاپ، رایانه دستی (PDA) یا مرورگر WAP روی گوشی خود در کمترین زمان به اینترنت متصل شوید.

چگونه می توان به GPRS متصل شد؟
گوشی شما باید برای اتصال به شبکه GPRS مناسب باشد.

تنظیمات GPRS بطور خودکار در یک پیام کوتاه (SMS) برای شما ارسال می شود. برای آنکه تنظیمات این سرویس به گوشی شما منتقل شود، باید اطلاعات ارسال شده را در تلفن همراهتان ذخیره (save) کنید.

توجه:
در صورتی که پیام کوتاه حاوی تنظیمات را دریافت و یا ذخیره نکرده اید، می توانید از تاریخ ۱۰ اسفند با شماره گیری

*۵*۳*۱۳۰# yes/ok

این اطلاعات را دریافت نمایید.

اگر از دیتا کارت (PCMCIA) برای اتصال لپ تاپ خود استفاده می کنید، هنگام نصب کارت یا تنظیم اتصال به شبکه این اطلاعات را وارد کنید (*اسامی اطلاعات زیر ممکن است برای مدل های مختلف کارت متفاوت باشد):

Value Item
Irancell-GPRS Connection Name
GSM-GPRS/GPRS Bearer
mtnirancell APN
http://google.com
Home Page
10.131.26.138 WAP Proxy
9201 Port
CO-WSP Service
10.131.26.138 HTTP Proxy
8080 Port
HTTP Service

این سرویس برای کلیه مشترکین ایرانسل (اعم از پیش پرداخت یا پرداخت ماهیانه) که گوشی با قابلیت GPRS دارند، موجود می باشد.

 

 

نحوه دسترسی به اینترنت
پس از اینکه از تنظیمات گوشی خود مطمئن شدید و علامت اتصال به شبکه GPRS (یک علامت G یا یک مثلث برعکس در کنار علامت آنتن) بر روی صفحه تلفن همراه شما ظاهر شد، می توانید با انتخاب مرورگر (WAP/ Web browser) در منوی گوشی خود و سپس وارد کردن آدرس اینترنتی (URL) به شبکه جهانی اینترنت دسترسی پیدا کنید.

این مرورگر (browser) در اغلب گوشی ها با علامت “کره زمین” نشان داده شده است.

رایانه دستی (PDA) و GPRS
با داشتن یک PDA و سرویس GPRS، جهان در دستان شماست. می توانید ایمیل تان را چک کرده و گشتی در اینترنت بزنید. امروزه رایانه های دستی به سرعت در حال فراگیر شدن هستند بطوری که بسیاری از وب سایت ها نسخه هایی از صفحات خود را بطور ویژه برای کاربران PDA طراحی نموده اند تا صفحات بطور کامل با اندازه صفحه رایانه دستی شما سازگار باشند.

حتی برای مرور آن دسته از وب سایت هایی که نسخه ویژه PDA ندارند نیز مشکلی وجود نخواهد داشت. صرفاً مجبورید در صفحه کمی بالا و پایین بروید تا کل صفحه را مشاهده کنید.

آشنایی با GPRS
GPRS در واقع روش نوینی برای ارسال داده ها از طریق تلفن همراه است. با استفاده از GPRS:

* اینترنت از آن شماست!
با قابلیت GPRS تلفن همراهتان می توانید ۲۴ ساعته به اینترنت متصل باشید.

* اینترنت همه جا، همه وقت!
اطلاعات بر سرانگشتان شما جاریست! دیگر محدود به دفتر کار، میزتان یا رایانه تان نیستید.

* همیشه آنلاین هستید!
بطور دائمی به اینترنت متصل هستید و صرفاً برای ارسال و دریافت اطلاعات هزینه می پردازید. بنابراین نگران هزینه آنلاین بودن خود نباشید.

* سرعت و راحتی اینترنت
مرور اینترنت یا ذخیره اطلاعات (download) بسادگی و با سرعتی بالا امکانپذیر است. همیشه اولین چیزی که روی گوشی شما ظاهر می شود، متن ها و لینک های موجود در صفحه است تا سرعت شما برای دسترسی به داده های مورد نظرتان افزایش یابد.

* هزینه منطقی
صرفاًٌ زمانی هزینه به حساب شما منظور می شود که داده ای ارسال و یا دریافت کرده باشید. همین! شما برای متصل ماندن به شبکه جهانی هزینه ای نمی پردازید. این منصفانه است زیرا شما فقط پول آنچه را مصرف می کنید می پردازید.

تعرفه GPRS
بطور کلی حجم داده ها بر اساس بایت سنجیده می شود. همانطور که می دانید، حدوداً به هر ۱۰۰۰ بایت یک کیلوبایت (KB) و به هر ۱۰۰۰ کیلوبایت یک مگابایت (MB) می گویند. شما به آسانی می توانید در هر لحظه هزینه های خود را محاسبه کنید. کافی است تا تعداد بایت هایی که ارسال یا دریافت کرده اید را در تعرفه ضرب کنید.

لطفاً به خاطر داشته باشید که کارکرد دیتای شما شامل کلیه اطلاعاتی خواهد بود که توسط خود شما یا به صورت خودکار از گوشی، رایانه دستی یا لپ تاپ شما ارسال و یا دریافت می گردد

علائم و نشانه هاي دروغگوئي


 

به طور میانگین، همه مردم جهان، روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند. برخی افراد، دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند…


دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این ۷ نشانه که در ادامه مطلب امده است توجه کنید:

۱ – اضطراب و عرق کردن: شناخته‌ترین نشانه‌هایی که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و اضطراب اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار اضطراب می‌شویم و اضطراب با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است. اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار اضطراب نمی‌شوند!

۲ – صدای خیلی زیر یا خیلی بم: روان‌شناسان معتقدند صدا، علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز بر اساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

۳ – سخنان ضد و نقیض: دروغگوها به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی نداشته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مساله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

۴ – میمیک‌های غیرمعمول: پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک، نگاه‌های مبهم… همگی اینها نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

۵ – ژست‌های مخصوص: سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

۶ – حرف زدن وسواسی: دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسایل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسایل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست. درنهایت می‌توانید از زبان او این جملات را بشنوید «به من اعتماد نداری؟» اگر فردی واقعا دروغگو نباشد، خیلی سریع از کوره درنمی‌رود و برای بار دوم هم به برخی سوالات شما پاسخ می‌دهد.

۷ – احساسات اغراق‌آمیز: وقتی فردی فقط با دهان می‌خندد یعنی یا می‌خواهد رعایت ادب کرده باشد یا دروغگوی ماهری است. یک لبخند صادقانه با عقب رفتن لب‌ها و چین خوردن پلک‌ها در سمت خارج همراه است. یک دروغگو معمولا تنها با دهان می‌خندد تا احساسات درونی خود را مخفی کند.

انتشار : ۲۶ شهریور ۱۳۹۴

باز هم نیوتون...


باز هم نیوتون...

روزی همه ی دانشمندان مردند و وارد بهشت شدند.
آنها تصمیم گرفتند تا قایم باشک بازی کنند.
اینشتین اولین نفری بود که باید چشم می گذاشت.
او باید تا ۱۰۰ می شمرد و سپس شروع به جستجو میکرد.
همه پنهان شدند الا نیوتون …
نیوتون فقط یک مربع به طول یک متر کشید و درون آن ایستاد.
دقیقن در مقابل اینشتین...
اینشتین شمرد ۹۷,۹۸,۹۹,۱۰۰
او چشمانش راباز کرد و دید که نیوتون در مقابل چشمانش ایستاده است.
اینشتین فریاد زد نیوتون بیرون( ساک ساک) نیوتون بیرون( ساک ساک).
نیوتون با خونسردی تکذیب کرد و گفت من بیرون نیستم.
او ادعا کرد که اصلن من نیوتون نیستم.
تمام دانشمندان از مخفیگاهشان بیرون آمدند تا ببینند او چطور میخواهد ثابت کند که نیوتون نیست.
نیوتون ادامه داد که من در یک مربع به مساحت یک متر مربع ایستاده ام…

که من را نیوتون بر متر مربع میکند و از آنجایی که نیوتون بر متر مربع برابر یک پاسکال
می باشد.بنابراین من پاسکالم .پس پاسکال باید بیرون برود.

پیامد اشتباه


پیامد اشتباه

چند وقتی است مشغول ویرایش کتابی در زمینه ی نجوم و کیهان شناسی هستم. با اینکه علم نجوم هیچ سود اقتصادی برای کشورها نداشته است (البته به صورت مستقیم) اما حیطه ای است که همه ی ما گاهی به آن نظری داریم و علاوه بر این دل مشغولی بسیاری از دانشمندان می باشد. دیدم خالی از لطف نیست که از خط مشیی که در نظر داشتم دنبال کنم فاصله بگیرم و به امری اشاره کنم که به این مورد مربوط می باشد:

نظریه ی "نسبیت عام اینشتین" پیش بینی می کرد که جهان یا در حال انقباض است و یا انبساط و از طرفی اینشتین اعتقاد به جهانی ثابت و پایا داشت، به همین خاطر عبارتی ثابت زا به آن اضافه کرد تا جلوی پیش آمد این امر را بگیرد. این ثابت "ثابت کیهانی" نامیده شد و با حرف یونانی "لاندا" نشان داده شد. بعد از مدتی "ادوین هابل" مشاهده کرد که کهکشان های دور تر از ما دور می شوند و سرعت آنها را محاسبه کرد. اما اینشتین با این تئوری مخالفت کرد و نسبیت عام را بزرگترین اشتباه خواند ، چون علاوه بر زیر سوال بردن تصور پایا بودن جهان مسئله ی آغاز و پایان آن نیز مطرح می شد و وجود سیاهچاله ها به عنوان مکانی که زمان به پایان می رسد و نقطه ای از مکان به حساب می آید – پیش بینی این تکینگی توجیه فیزیکی نداشت.

اکنون وجود ثابت کیهانی واضح و مبرهن است. ثابت کیهانی به فیزیک ذرات معنی داده و تأثیر بسیاری بر درک ما از نیروهای بنیادی طبیعت گذاشته است. این عدد ثابت در محاسبه ی سن جهان نیز دخالت دارد و اینکه سرعت انبساط جهان بعد از انفجار بزرگ و به سبب ایجاد گرانش کمتر شده یا بیشتر؟ همچنین این ثابت، وجود یک نوع ماده و انرژی عجیب با گرانش بسیار را پیش بینی و به اثبات می رساند.

خلاصه این که برخلاف ادعای اینشتین مبنی براینکه در جهان فقط 12 نفر نسبیت عام را می فهمند، امروزه تعداد بسیاری با درکی ساده تر از این نظریه و تحت لوای اخترفیزیک نسبیتی با ریاضی ساده به کار خود ادامه می دهند.

و اما سرعت..........


و اما سرعت..........

اگر سرعت نشانه ی نیروهای خارجی موثر نیست،پس نشانه ی چیست؟جواب این سوال را "گالیله" یافت و "نیوتون" به ایجاز بیان کرد. برای روشن شدن موضوع باز هم یک آزمایش ذهنی ترتیب می دهیم: ارابه ای با حرکت یکنواخت- بدون نیروهای بازدارنده.

خوب حالا نیرویی در جهت حرکت به آن وارد می کنیم. سرعت آن زیاد می شود و اگر برعکس عمل کنیم یعنی در خلاف جهت حرکت نیرویی اعمال کنیم سرعت کم می شود. نتیجه ای که می گیریم این است که:

اعمال نیرو سبب به وجود آمدن سرعت نمی شود

بلکه باعث تغییر سرعت می گردد.

از این قرار هل دادن یا کشیدن ارابه سبب تغییر سرعت است نه خود سرعت.البته با توجه به اینکه در مسیر حرکت است یا خلاف آن.گالیاه این موضوع را در کتاب خود با نام
"دو علم جدید" به روشنی بیان می کند:

"... سرعتی که به جسم متحرکی داده شود، تا
موقعی که علل خارجی کند یا تندکننده دور نگه داشته
شوند،ثابت می ماند،و این شرط فقط به سطوح افقی

اختصاص دارد.زیرا در سطوحی که به طرف پایین شیب
دارند،علتی برای ایجاد شتاب موجود است،و در سطوحی

شیبشان به طرف بالاست حرکت کند می شود. از همین

جا نتیجه می شود که حرکت در امتداد سطح افقی دایمی

خواهد بود،چه هنگامی که سرعت یکنواخت باشد نمی تواند

کم شود و بنا بر آن از بین برود."

ارتباط میان نیرو و تغییر سرعت – و نه مطابق دریافت شهودی ما ارتباط میان نیرو و خود سرعت – پایه ی مکانیک کلاسیک است که نیوتون آن را تدوین کرده است.

حال بدانیم نیرو چیست؟ در تحولات بعدی علن مفاهیم نیرو و تغییر سرعت معانی وسیع تری یافتند.به طور شهودی معنی واژه "نیرو" را می دانیم.این مفهوم از کوششی که هنگام هل دادن یا بلند کردن یا کشیدن به کار می بریم یعنی از احساس عضلانیی که همراه هریک از اعمال است، نشأت می گیرد.ولی تعمیم آن بسیار گسترده تر است.

می توانیم نیرویی در نظر بگیریم بدون وجود اسب و ارابه! نیرویی که زمین را در قید خورشید نگه داشته...نیرویی که ما و اشیا را در روی زمین مگه داشته و نمی گذارد از حوزه ی اعمالی اش خارج شویم... نیروی باد که برگ ها را به جنبش در می آورد و من شاید روزگاری بتوانم زیر نوری که از چرخش توربین هایی که می چرخاند به وجود می آید افاضاتم را بنویسم. به هرحال هر جا تغییر سرعتی باشد فورن وجود نیرو نتیجه می شود. نیوتون در "اصول" می نویسد:

نیروی موثر عبارت از عاملی است که بر جسمی وارد
می آید و حالت آن را یا از موضع سکون و یا از حرکت
یکنواخت در امتداد خط راست تغییر می دهد.

این نیرو فقط همان کنش است؛هر وقت کنش از بین

برود،نیرویی باقی نمی ماند، زیرا هر جسم به واسطه ی

خاصیت ماند خود هر حالت جدیدی را پیدا نگه می دارد.

نیروهای موثر منشأهای مختلف دارند،از کوبیدن،از فشار،

و از نیروی جذب به مرکز ناشی می شوند."

سنگی که رها می شود با سرعت یکنواخت حرکت نمی کند بلکه پس از مدتی شتاب می گیرد.و مثال دیگر: هنگامی که سنگی را به صورت قائم پرتاب می کنیم، بالا می رود و جایی می ایستد و سپس به طرف زمین برمی گردد.
نیرو همان نیروست فقط راستای آن فرق کرده است

به نام گالیله به کام نیوتون....


به نام گالیله به کام نیوتون....

یکی از مسائلی اساسی که در نتیجه ی پیچیدگی سالها در تاریکی مانده بود،مسئله ی حرکت است. تمام حرکت هایی که ما در طبیعت می بینیم پیچیده هستند – از پرتاب یک سنگ گرفته تا حرکت یک قایق روی امواج آب- و احتیاج به تفسیر دارند. از ساده ترین مثال آغاز می کنیم ، سنگ ساکنی را در نظر بگیرید. برای حرکتآن باید عاملی خارجی بر آن اثر کند.درک شهودی به ما می گوید که هر چه اثروارد شده بزرگتر باشد سنگ تندتر حرکت می کند. یا به عبارتی ارابه ای که به چهار اسب بسته شده تندتر از ارابه ای که به دو اسب بسته شده حرکت می کند.شیوه ی استدلالی که بر شهود و حدس بنا باشد همیشه کارآمد نیست- بلکه بسیار اشتباه می کند- و این مورد برای نتایج فیزیکی هم صادق است.و به افکار نادرستی درباره ی حرکت منجر شد که قرن های متمادی دوام یافت. شاید قدرت و اعتبار "ارسطو" در سراسر اروپا،علت اساسی دوام این تصور شهودی بوده است.در کتاب "مکانیک" که دو هزار است به او منسوب است می خوانیم:

"جسم متحرک موقعی به حال سکون در می آید که نیرویی
که آن را می راند دیگر نتواند تأثیر کند و آن را براند."

کشف استدلال علمی و استفاده "گالیله" از آن این راه به اشتباه رفته را اصلاح کرد. و در واقع آغاز علم فیزیک از این زمان بود.این اکتشاف به ما آموخت که استنتاجات شهودی، که نتیجه ی بلاواسطه ی مشاهده هستند، همیشه شایسته ی اعتماد نیستند.

حالا ببینیم کجا اشتباه کرده بودیم؟ بنا بر دریافت شهودی هر چه کنش بزرگتر باشد، سرعت زیادتر
می شود. بنابراین از روی سرعت می توان دریافت که به جسم نیروی خارجی وارد شده یا نه؟ آنچه گالیاه یافت این است:

اگر جسم رانده یا برداشته نشود و از هیچ راه دیگری هم تحت تأثیر واقع نگردد یا به عبارت ساده تر،اگر به جسم هیچ نیرویی وارد نشود، به طور یکنواخت حرکت می کند یعنی سرعتی ثابت در امتداد خط مستقیم خواهد داشت. پس حرکت نشان نمی دهد که آیا نیروهایی خارجی بر جسم وارد آمده اند یا نه؟نتیجه ی گالیله که نتیجه ای درست است یک نسل بعد توسط "نیوتون"به شکل "قانون اینرسی"مدون شد. این قانون اولین قانون فیزیکی است که ما در مدرسه به حافظه می سپاریم:

"هر جسمی حالت سکون یا حرکت یکنواخت خود در خط
مستقیم را حفظ می کند، مگر این که نیروهایی که بر آن
کارگر می افتند مجبورش کنند که حالت خود را تغییر دهد"

به یاد داشته باشید هیچ وقت نمی توان حرکت یکنواخت داشت چون نمی توان عوامل خارجی را از بین برد - مثل اصطکاک.

این قانون از مشاهده به دست نیامد بلکه از تفکر نظری سازگار با مشاهده حاصل شده است.فکر انسان تصویری از جهان خلق می کند که پیوسته در حال تعییر است. کار گالیله این بود که بینش شهودی را باطل شمرد، و نگرش جدیدی را به جای آن گذاشت: اهمیت کشف گالیله در همین است.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است......


در خانه اگر کس است یک حرف بس است......

دخالت های سیاسی در امور دانشگاه روز به روز تحمل ناپذیرتر می شد. یکی از همکارانم در دانشکده، که ریاضیدانی به نام "لِوی" بود، و به دلیل خدمات ممتازش در زمان جنگ قانونن مصونیت داشت، یکباره از مقام خود برکنار شد.تحقیری که در حق بعضی از اعضای جوان تر هیأت علمی روا داشته می شد- به خصوص منظورم "فریدریش هوند" و "کارل فریدریش بون هوفر" و "ب.ل.واندر وردن" ریاضی دان است- چنان شدید بود که به فکر افتادیم استعفا کنیم و دیگران را هم تشویق کنیم که در این کار از ما تبعیت کنند. اما پیش از اینکه این گام خطیر را بردارم، تصمیم گرفتم که مسأله را با شخصی مسن تر که همه به او اعتماد کامل داشتیم در میان بگذارم. بنابراین از "ماکس پلانک" تقاضای ملاقات کردم و در خانه اش در بخش " گر ونه والد" برلین با او ملاقاتی داشتم.

پلانک مرا در اتاق نشیمنی که با اثاث قدیمی اش کمی دلگیر و در عین حال مأنوس می نمود، پذیرفت.تنها چیزی که این اتاق کم داشت یک لامپای نفتی قدیمی روی میز وسط اتاق بود. به نظر می آمد پلانک از آخرین دیدار ما سالها پیر تر شده است.روی صورتش که با ظرافت تمام تراشیده بود چین های عمیقی افتاده بود؛ لبخندش رنج آلود می نمود، و بسیار خسته به نظر می آمد.

بی مقدمه گفت: گمان نمی کنم بتوانم توصیه ای به شما بکنم.می خواهم گفتگویی که چند روز پیش با "هیتلر" داشتم به اطلاع شما برسانم. امیدوار بودم بتوانم او را قانع کنم که اخراج همکاران یهودی ما لطمه ی سنگینی به دانشگاه های آلمان و مخصوصن به فیزیک می زند. امید وار بودم به او نشان بدهم که قربانی کردن افرادی که همواره خود را آلمانی دانسته اند و مثل هر کس دیگر جان خود را در راه آلمان فدا می کنند چه قدر بی معنی و خلاف اخلاق است. اما نتوانستم منظورم را به او بفهمانم. از این بدتر اینکه با هیچ زبانی نمی توان با این گونه آدم ها حرف زد. رابطه ی او با واقعیت به کلی قطع شده است.هر چه دیگران به او بگویند، خیلی که باشد، باعث آشفتگی خاطرش می شود. و سعی می کند که این آشفتگی را با تکرار پایان ناپذیر همان حرف های همیشگی درباره ی تباهی زندگی ِ سالم معنوی در این 14 سال اخیر و ضرورت متوقف کردن فساد حتی حالا که دیگر دارد دیر می شود، از میان ببرد. در تمام این مدت انسان احساس می کند که او به مهملاتی که می گوید اعتقاد دارد و با نادیده گرفتن هر گونه تأثیر خارجی به توهمات خود مشغول است. او چنان اسیر به اصطلاح افکار خود است که نمی تواند با کسی بحث کند. چنین آدمی فقط می تواند آلمان را به فلاکت بکشاند.

من او را از تصمیم و نقشه خودمان آگاه کردم.

- خوشحالم که می بینم هنوز این قدر خوش بین هستید.خبر استعفای شما اصلن به گوش مردم نمی رسد. روزنامه ها یا در این باره چیزی نمی نویسند و یا اعتراض شما را عمل یک مشت متعصب فریب خورده ی وطن فروش قلمداد می کنند.

در چنین اوضاعی استعفای شما فقط باعث می شود بی کار شوید. می دانم شما باکی از این ندارید اما تا آنجایی که به آلمان مربوط می شود اعمال شما بعد از این دوران فاجعه اهمیت می یابند. ما بعد از این باید فقط به فکر آینده باشیم.اگر استعفا کنید در بهترین حالت می توانید خارج از کشور شغلی بیابید در مورد بد ترین حالت نمی خواهم حتی فکر کنم.بی شک می توانید با آرامش کار کنید. خطری متوجه شما نیست و بعد از پایان فاجعه می توانید هر وقت که خواستید به آلمان برگردید. با وجدانی آرام و خوشحال از اینکه با کسانی که گور آلمان را کندند همکاری نکردید.اما تا آن وقت سال ها لازم است و بعد از این سال ها شما تغییر می کنید و مردم آلمان هم تغییر می کنند و نمی دانم می توانید خود را با این تغییرات وفق دهید؟و در آن دنیای دگرگون شده تا چه حد می توانید موفق باشید؟

اگر بمانید وظیفه تان به کلی فرق می کند.نمی توانید جلوی فاجعه را بگیرید و برای بقا مجبور می شوید که پشت سر هم سازش کنید.اما می توانید به هم بپیوندید و جزیره های ثبات بسازید. می توانید جوانان را دور خود جمع کنید. به آنها یا بدهید که دانشمندان خوبی باشند و به آنها کمک کنید که ارزش های کهن را حفظ کنند البته کسی نمی داند که از این جزیره ها چند تا از از فاجعه جان سالم به در ببرند.اما یقین دارم که حتی اگر گروه های کوچکی از جوانان با هوش و خوش فکر را در این روزگار سخت راهنمایی کنیم گام بزرگی در راه احیای آلمان پس از گذشتن این دوره برداشته ایم زیرا این گروه ها مثل هسته ی بلور خواهند بود که از آنها اشکال تازه ی حیات به وجود می آید. من نظرم در درجه ی اول به احیای پژوهش های علمی در آلمان است اما چون کسی کسی درست نمی داند که نقش علم و تکنولوژی در آینده چه خواهد بود، این تذکرات در مورد فعالیت های دیگر هم صادق است.

...

...

هر کس خود باید تصمیم بگیرد، نصیحت کردن یا نصیحت پذیرفتن معنی ندارد. بنابراین تنها چیزی که می توانم بگویم این است که هر کاری بکنید تا وقتی که این مصیبت به سر نیامده نمی توانید از مصائب کوچک تر جلوگیری کنید. اما لطفن به فکر روزگاری باشید که پس از آن فرا خواهد آمد.



زهی خیال باطل زهی تصور خام. شاید هم برعکس.... این ها سطوری است که این روزها مدام با خودم زمزمه می کنم... مدام می خوانم از کتاب "جزء و کل" نوشته ی "ورنر هایزنبرگ". مدام راه می روم...و از خودم می پرسم...

من نه منم نه من منم...............؟


من نه منم نه من منم...............؟

وقتی که بور نظریه ی مکمل خود را ارائه می کرد هیچ گاه فکر نمی کرد که باعث جنجال و بحثی گردد که تا سال ها ادامه داشته باشد. بنا به این نظریه هر ماده دو رفتار دارد : یکی موجی و دیگری ذره گونه و ما آنچه را اندازه می گیریم که خودمان برای ذره می خواهیم. این صحبت در ابتدای امر با مخالفت "اروین شرودینگر" دیگر نظریه پرداز دنیای کوانتوم رو به رو شد. به همین سبب به پیشنهاد اینشتین یک آزمایش ذهنی ترتیب داده شد البته توسط شرودینگر. نامش را "گربه شرودینگر" گذاشتند.

در این آزمایش در یک اتاقک کوچک گربه ای محبوس است. در این اتاق مقداری سیانور وجود دارد که در ظرفی که درش با مقداری مواد پرتوزا با طول عمر کوتاه بسته شده، محافظت می شود. حال سوال این است که در لحظه ای دلخواه این گربه بیچاره زنده است یا نه؟ تا وقتی که درب اتافک را باز نکنیم نخواهیم فهمید که زنده است یا مرده. در حقیقت یک حالت شَبَه گونه ی مرده زنده به خود دارد.

یکی از پیش آمد های آزمایش گربه شرودینگر تصوری است به نام " بس دنیایی". که می گوید به محض اندازه گیری پدیده ای، درست در بیست سانتی آن دنیایی دیگر به وجود می آید که احتمال دیگر را در بر دارد. یعنی اگر در را بار کردیم و گربه را زنده مشاهده نمودیم در همین لحظه دنیایی به وجود می آید که در آن گربه مرده است. تصور کنید دنیایی که در آن ندایی به دنیا نیامده که این افاضات را داشته باشد، همراه با مشاهده تولد من... یا دنیایی که جنگ هشت ساله نداشته یا دنیایی که .... این دنیاها هیچ تاثیری بر هم ندارند.

بسیاری قبول دارند که همه این وقایع یک ریشه دارند اما چون یک ناظر خارجی بر تمام دنیا وجود ندارد
نمی توان پدیده ی شاخه شاخه شدن را درک کرد. و گروهی بر این تصورند نگاه به گذشته خود باعث شاخه شاخه شدن زندگی ما آن می شود و ما در حقیقت به عنوان یک ناظر عمل می کنیم که خود مصداقی بر این امر می باشد.

پیش آمد بعدی "نا همدوسی" است. که محیط را هم دخیل می داند.

این آزمایش ساده تبعات فراوانی دارد... هنوز... هنوز هستند کسانی که بر این اعتقادند که آگاهی و دانایی ناظر در اندازه گیری و مشاهده دخالت دارند. و عده ای دوست تر می دارند که این پرسمان را برحسب تاریخ های کوانتومی باز نمایند. و برخی دیگر برحسب گرانش کوانتومی آن را بررسی می کنند.

کریستف کلمب و یک همشهری در آلمان


کریستف کلمب و یک همشهری در آلمان

ورنر هایزنبرگ در 4 دسامبر سال 1901 در وُترزبورگ آلمان به دنیا آمد. پدرش که مشغول تدریس زبان میانه و مدرن یونانی در مونیخ بود شرایطی را مهیا کرد تا در سال 1920 اولین ملاقات تأثیر گذار فیزیکی خود را تجربه کند. او به ملاقات "زومرفیلد" رفت و مصمم شد تا فیزیک اتمی را دنبال کند.

بعد ها او هم بحث " ولفگانگ پاولی" شد و از تجربیات " اینشتین" ، "پلانک" ، "پاول دیراک" " اویلر" و چندین بزرگ مرد دنیای فیزیک استفاده کرد.

در تابستان 1922 در " گوتینگن" "نیلس بور " را ملاقات کرد و از آن پس همیشه با او باقی ماند.... بود نقش به سزایی در زندگی علمی هایزنبرگ داشت.

هایزنبرگ در سال 1927 مشهورترین نظریه اش را که خود می گوید" بعد ها به اصل عدم قطعیت در فیزیک مشهور شد." ارائه کرد. و جایزه ی نوبل را در سال 1932 از بابت این دیدگاه گرفت.

با وجود حکومت هیتلر و آغاز جنگ جهانی دوم در آلمان ماند و فیزیک اتمی را با احتیاط بیشتری پی گرفت.

در سال 1937 با "الیزابت شوماخر" آشنا شد. خود او می گوید:" در سال های بعد او با شهامت و تحمل فراوان شریک همه ی مشکلات و خطرات زندگی من شد."

هایزنبرگ در ساخت رآکتور اتمی سهم به سزایی داشت و بالاخره در اول فوریه 1976 چشم از جهان فرو بست.



" اگر به میزان بشری بسنجیم، زندگی و موسیقی و علم همواره ادامه خواهد یافت. هرچند ما خود فقط میهمانانی دو روزه، یا به قول نیلس بور بازیگران و تماشاگرانی در نمایش بزرگ زندگی باشیم."

ورنر هایزنبرگ

شيوانا


شیوانا

روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود. زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند.

شیوانا و بقیه اهالی برای کمک و خاموش کردن آتش به سوی خانه شتافتند.

وقتی به کلبه در حال سوختن رسیدند و جمعیت برای خاموش کردن آتش به جستجوی آب و خاک برخاستند شیوانا متوجه جوانی شد که بی تفاوت مقابل کلبه نشسته است و با لبخند به شعله های آتش نگاه می کند. شیوانا با تعجب به سمت جوان رفت و از او پرسید:" چرا بیکار نشسته ای و به کمک ساکنین کلبه نرفته ای!؟"

جوان لبخندی زد و گفت:" من اولین خواستگار این زنی هستم که در آتش گیر افتاده است. او و خانواده اش مرا به خاطر اینکه فقیر بودم نپذیرفتند و عشق پاک و صادقم را قبول نکردند. در تمام این سالها آرزو می کردم که کائنات تقاص آتش دلم را از این خانواده و از این زن بگیرد. و اکنون آن زمان فرا رسیده است."

شیوانا پوزخندی زد و گفت

قصر پادشاه


پادشاه

 

در افسانه های شرقی قدیم آمده است که یکی از پادشاهان بزرگ برای جاودانه کردن نام و پادشاهی خود تصمیم گرفت که قصری باشکوه بسازد که در دنیا بی نظیر باشد و تالار اصلی ان در عین شکوه و بزرگی و عظمت ستونی نداشته باشد !!!

اما پس از سالها و کار وتلاش و محاسبه ، کسی از عهده ساخت سقف تالار اصلی بر نیامد و معماران مدعی زیادی بر سر این کار جان خود را از دست دادند تا اینکه ناکامی پادشاه او را به شدت افسرده و خشمگین ساخت و دست آخر معلوم شد که معمار زبر دست و افسانه ای به نام سنمار وجود دارد که این کار از عهده او بر می آید …

و بالاخره او را یافتند و کار را به او سپردند و او طرحی نو در انداخت و کاخ افسانه ای خورنق را تا زیر سقف بالا برد و اعجاب و تحسین همگان را برانگیخت اما درست وقتی که دیواره ها به زیر سقف رسید سنمار ناپدید شد و کار اتمام قصر خورنق نیمه کار ماند …

مدتها پی او گشتند ولی اثری از او نجستند و پادشاه خشمگین و ناکام دستور دستگیری و محاکمه و مرگ او را صادر کرد تا پس از هفت سال دوباره سر و کله سنمار پیدا شد .

او که با پای خود امده بود دست بسته و در غل و زنجیر به حضور پادشاه آورده شد و شاه دستور داد او را به قتل برسانند اما سنمار درخواست کرد قبل از مرگ به حرفهای او گوش کنند و توضیح داد که علت ناکامی معماران قبلی در برافراشتن سقف تالار بی ستون این بوده است که زمین به دلیل فشار دیواره ها و عوارض طبیعی نشست می کند و اگر پس از بالا رفتن دیواره بلافاصله سقف ساخته شود به دلیل نشست زمین بعدا سقف نیز ترک خورد و فرو می ریزد و قصر جاودانه نخواهد شد…

پس لازم بود مدت هفت سال سپری شود تا زمین و دیواره ها نهایت افت و نشست خود را داشته باشند تا هنگام ساخت سقف که موعدش همین حالا است مشکلی پیش نیاید و اگر من در همان موقع این موضوع را به شما می گفتم حمل بر ناتوانی من می کردید و من نیز به سرنوشت دیگر معماران ناکام به کام مرگ می رفتم …

پادشاه و وزیران به هوش و ذکاوت او آفرین گفتند و ادامه کار را با پاداش بزرگتری به او سپردند و سنمار ظرف یک سال قصر خورنق را اتمام و آماده افتتاح نمود .

مراسم باشکوهی برای افتتاح قصر در نظر گرفته شد و شخصیتهای بزرگ سیاسی آن عصر و سرزمینهای همسایه نیز به جشن دعوت شدند و سنمار با شور و اشتیاق فراون تالارها و سرسراها واطاقها و راهروها و طبقات و پلکانها و ایوانها و چشم اندازهای زیبا و اسرار امیز قصر را به پادشاه و هیات همراه نشان میداد و دست آخر پادشاه را به یک اطاق کوچک مخفی برد و رازی را با در میان گذاشت و به دیواری اشاره کرد و تکه اجری را نشان داد و گفت : کل بنای این قصر به این یک آجر متکی است که اگر آنرا از جای خود در آوری کل قصر به تدریج و آرامی ظرف مدت یک ساعت فرو میریزد و این کار برای این کردم که اگر یک روز کشورت به دست بیگانگان افتاد نتوانند این قصر افسانه ای را تملک کنند شاه خیلی خیلی خوشحال شد و از سر شگفتی سنمار به خاطر هنر و هوش و درایتش تحسین کرد و به او وعده پاداشی بزرگ داد و گفت این راز را باکسی در میان نگذار …

تا اینکه در روز موعود قرار شد پاداش سنمار معمار را بدهد . او را با تشریفات تمام به بالاترین ایوان قصر بردند و در برابر چشم تماشا گران دستور داد به پایین پرتابش کنند تا بمیرد!!!

سنمار در آخرین لحظات حیات خود به چشمان پادشاه نگاه کرد و با زبان بی زبانی پرسید چرا ؟؟؟!!!

و پادشاه گفت برای اینکه جز من کسی راز جاودانگی و فنای قصر نداند و با این جمله او را به پایین پرتاب کرده و راز را برای همیشه از همه مخفی نگاه داشت…!

ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیموده‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم… اسکات پک

داستان صوفی درویش در چادر مخملین و گـــــــدا


روزی گدایی به دیدن صوفی درویشی رفت و دید که او بر روی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طناب هایش به گل

میخ های طلایی گره خورده اند، نشسته است.

گدا وقتی این ها را دید فـــــــــریاد کشید:

این چه وضعی است؟ درویش محترم! من تعریف های زیادی

از زهد و وارستگی شما شنیده ام اما با دیدن این همه

تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم....

درویش خنده ای کرد و گفت :

من آماده ام تا تمامی این ها را ترک کنم و با تو همراه شوم

با گفتن این حرف درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد.

او حتی درنگ هم نکرد تا دمپایی هایش را به پــــا کند.

بعد از مدت کوتاهی، گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت:

من کاسه گداییم را در چادر تو جا گذاشته ام. من بدون

کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم

و آن را بیــــــــــــــــــــــــــــاورم.

صوفی خندید و گـفـــــــت:

دوست من، گل میخ های طلای چادر من در زمین فرو

رفته اند، نه در دل من، اما کاسه گدایی تـــــــــــــــو

هنوز تــــــــــــــــو را تعقیب مــــــــی کند ....


در دنیا بودن، وابستگی نیست. وابستگی، حضور دنیا در

ذهن است و وقتی دنیا در ذهن ناپدید شود

وارستگی حاصل خــــــــــــواهد شد....

گزیدن لب ها به چه معناست؟


گزیدن لب ها یکی از مهم ترین نشانه ها از قرار داشتن فرد در وضعیت استرس زا است. در بسیاری از مواقع زمانی که انسان ها اشتباهی را مرتکب می شوند بی اختیار لب ها خود را می گزند. در این مواقع انسان سعی می کند، به طور ناخودآگاه با گزیدن لب ها، فرو بردن آن ها به داخل دهان و تماس زبان با آن ها خود را از زیر بار روانی خارج کند.

گزیدن لب ها = یا اشتباه کرده یا می ترسد!


اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

استان آذربایجان غربی شهر ارومیه، خیابان شهیدمحمدمنتظری ، کوچه شهیداخباری پلاک 9

اعتماد شما اعتبار ماست

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما